حالا نوبت حکمرانی بر فضای مجازی است

خبرگزاری‌ها از رفع فیلتر دو سکوی واتس‌اپ و گوگل‌پلی با اکثریت یا اجماع اعضای شورای عالی فضای مجازی به‌عنوان گام اول رفع فیلترینگ خبر دادند. رئیس‌جمهور نوشت «گردنم در گرو وعده‌هایم». او قبلاً بر اعمال حاکمیت بر فضای مجازی تأکید کرده بود. حالا وعده «اعمال حاکمیت» بر گردن اوست

حالا نوبت حکمرانی بر فضای مجازی است

رفع فیلتر دو سکو در جلسه دیشب شورای عالی فضای مجازی را وزیر و دیگران آغاز راه رفع کامل فیلترینگ دانستند تا رئیس‌جمهور که ساعتی قبل از اعلام رفع فیلتر، در فرسته‌ای نوشت «گردنم در گرو وعده‌هایم»، نمایشی از عمل‌به‌وعده داشته باشد. البته مخالفان فیلترینگ در میان اعضای شورای عالی کم نبودند و آدم‌های داغ‌تر از رئیس‌جمهور برای رفع فیلترینگ روی صندلی‌های شورا جلوس داشتند و بسیاری از اصولگرایان این شورا مخالفان سرسخت فیلترینگ بودند. درواقع اجماع شورای عالی فضای مجازی برای تصمیم دیشب رفع فیلتر این پرسش را برای اذهان جامعه ایجاد کرده است که پس چه کسی مخالف رفع فیلترینگ بود که تا حالا فیلتر بودیم؟!

منطقی‌ترین ادعای مخالفان فیلترینگ این بود که «ما فیلترینگ داریم و نداریم!» یعنی اعمال فیلترینگ کرده‌ایم و چوبش را می‌خوریم و در عین‌حال همه از فیلترشکن استفاده می‌کنند و عملاً فیلتر نیستیم! فقط هزینه فیلترشکن می‌دهیم و فیلترشکن‌ها نیز سرعت اینترنت را کم و اختلال را زیاد می‌کنند. هرچه بود وضعیت فیلترینگ مطلوب و عقلانی نبود و نتیجه عملی نداشت. شاید دلیل اصلی مخالفت برخی مخالفان دلسوز این بود که پس حکمرانی ما در فضای مجازی چه می‌شود؟ اما این حکمرانی هم برای کشور ما به آن آسانی که مثلاً پاول دوروف را در فرانسه بازداشت و اعمال حاکمیت می‌کنند، نبود. از طرفی منتقدان دیگری هم بودند که فقط یکسره همه‌چیز را به مافیای فیلترشکن‌فروش‌ها نسبت می‌دادند و این هم خودش فشاری بر افکارعمومی بود. تا اینجای کار به‌نظر می‌رسد که این دلایل و منطق‌ها توانست کلنگ شکستن دیوار فیلتر را بالا ببرد و بر سر دیوار فرود آورد. می‌ماند تعهد رئیس‌جمهور به «اعمال حکمرانی در فضای مجازی»! اگر برداشتن فیلترینگ با فشار یک دکمه یا انجام یک‌سری عملیات فنی ممکن است، اعمال حاکمیت به این آسانی‌ها نیست. پس رئیس‌جمهور که در حضور مقامات ارشد و در پشت تریبون‌ها به اعمال حاکمیت بر فضای مجازی تأکید کرده است و عقلانی و منطقی هم همین است، باید گردنش را در گرو این وعده خویش هم بگذارد. 

می‌ماند سکو‌های داخلی. بسیاری از کسانی که در سکو‌های خارجی مثل تلگرام هستند برای همان منظوری که از تلگرام استفاده می‌کنند در سکو‌های داخلی هم هستند و عیناً همان فرسته‌ها و برنامه‌ها را در سکوی داخلی تکرار می‌کنند. این بخش از کاربران چنانچه سکوی داخلی ارتقای کیفیت داشته باشد و کاربران هم نگرانی خاص نداشته باشند، دلیلی برای استفاده‌نکردن از سکوی داخلی ندارند. پس رفع فیلترینگ نباید برای یک سکوی داخلی نگرانی کاهش کاربران ایجاد کند بلکه با ایجاد رقابت باید به فکر تقویت خود باشند. 

شورای فضای مجازی البته در کل رفتاری عجیب داشت. برخی نمی‌دانستند که چه موضعی بگیرند که هم مردم را خوش آید و هم بتوانند از عهده مواجهه با مخالفان برآیند. بنابراین اظهارات گاهی متناقض و گاهی پراکنده و گاهی نیز نوعی دررفتن از پاسخ صریح بود. حالا  هرچه بود گذشت. 

معتقدم مسئله نظام ایران با سکو‌های خارجی دیگر نمی‌تواند محتوا‌های غیراخلاقی باشد، زیرا این محتوا‌ها همه‌جا در دسترس است و فقط در شبکه‌های اجتماعی نیست. از طرفی پژوهش‌های اخیر در انگلیس نشان می‌دهد که گرایش مردم در سرتاسر جهان به این محتوا‌ها کمتر شده است. مسئله ایران بیشتر همان حکمرانی است، یعنی دقیقاً همان کاری که فرانسه با تلگرام و امریکا با تیک‌تاک کرد. بسیاری از کسانی که در ایران بی‌پروا و بی‌کله از آزادی شبکه‌های اجتماعی دفاع می‌کردند با دیدن تصاویر محاکمه مدیر تیک‌تاک در کنگره امریکا شوکه شدند. تصور آنان این بود که آزادی یعنی اینکه تیک‌تاک چینی هر کاری می‌خواهد می‌تواند در امریکا بکند. حتی وقتی بایدن توییتر را «رسانه بدون سردبیر» خواند و گفت نمی‌تواند شاهد باشد نوجوانان امریکایی، کاربران این رسانه بدون سردبیر باشند، شوک دیگری به خیال‌پردازان مفاهیم آزادی در ایران وارد شد. 

اما آینده مسیر دیگری را پیش‌روی ما قرار می‌دهد که شاید دیگر فیلترینگ معنای خود را از دست بدهد. باید همت‌ها و هزینه‌ها را به سوی دیگری رهنما شد. همین امروز رئیس نهضت سوادآموزی گفت که ۱۸ میلیون کم‌سواد و بی‌سواد داریم و ۹۰۰ هزار ترک تحصیلی! مشخص است که یک نوجوان ترک‌تحصیلی مقابل محتوای کم‌عمق و مخرب فضای مجازی بسیار آسیب‌پذیرتر است. دانشکده آکسفورد واژه سال را «پوسیدگی مغز» انتخاب کرد و از وخامت وضعیت ذهنی یا فکری یک فرد، به ویژه وقتی «نتیجه مصرف بیش از حد محتوای آنلاین است که بی‌اهمیت یا بدون چالش تلقی می‌شود» برای بشریت ابراز نگرانی کرد. 

مغز‌ها را باید دریافت. مغز، خوراک خوب می‌خواهد. اگر نمی‌توانیم خوراک خوب تهیه کنیم باید خودمان را سرزنش کنیم. دشمن با ماهواره‌ها و توسعه فضای دیجیتال دنبال ارسال خوراک خوب برای ما نیست. همچنان‌که برای جسم مردمان جهان با فست‌فود و مک‌دونالد و نوشابه‌های گازدار، بیماری و سرطان و رنجوری آورده است، برای روح و جان آنان نیز محتوای روح‌پرور و جان‌افزا ندارد و دنبال آن هم نیست. اگر فیلتری باید بود، چه بهتر که این فیلتر «آگاهی انسان‌ها» باشد.

منبع: روزنامه جوان

 

پیشنهادی باخبر