سرویس سیاست مشرق _ اهمیت کارکرد خواص یا همان مراجع اجتماعی در یک جامعه و یک نظام حکومتی بیش از تصور است.
خواص آینهای هستند که از یکسو مطالبات مردم را راهبری کرده و با پالایش و منطقیسازی این مطالبات؛ آنها را به حاکمیت منعکس میکنند و از سوی دیگر نیز با شرح کارکردها و خواستههای حاکمیت برای مردم؛ زمینه پیشرفت را فراهم میسازند.
در این میان اگرچه خواص و مراجع اجتماعی در طرق و منابر مختلفی به ایفای نقش میپردازند لکن مهمترین وجه عملکرد آنان "سیاست" است.
امری مدنی که میتواند مهمترین وجوه و دغدغههای مردم و حاکمیت را پوشش داده و زمینه بهبود را فراهم بیاورد. اگرچه باید توجه داشت که سیاست به مثابه یک کارد دو لبه است و اگر برخی خواص در آن مرتکب کژ کارکردی شوند؛ بهبود پیشگفته تبدیل به عقبگرد و خسران خواهد شد.
دانستن این نقش و این اهمیت از آن رو ضروری است که بدانیم مثلا وقتی دو فعال سیاسی که از قضا همجبهه و از قضا همحزبی هم هستند و مشترکا به "شکننده بودن اوضاع کشور" نیز تأکید دارند؛ این رفتار چگونه میتواند زمینه فجایع مختلف در کشور را فراهم بیاورد!
چندی قبل بود که حسین مرعشی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از یک مصاحبه با انتقاد از مجلس برای استیضاح وزیر اقتصاد گفته بود:
"اگر صادرات نفتی ایران خدایی ناکرده بر اثر فشار حداکثری ترامپ کاهش پیدا کند، اثرات شکننده ای برای اقتصاد ایران خواهد داشت. "[۱]
پس از مرعشی، اما اخیرا دیگر عضو مبرّز و ستادی حزب کارگزاران یعنی محمد عطریانفر نیز به صحنه آمد و در یک مصاحبه پیرامون مقوله وفاق اظهار کرد:
"بر اساس نظرسنجیهایی که در کشور صورت گرفته، مردم نگاه شکننده به نظام سیاسی دارند و این نتیجه اختلاف سلیقهها و رفتارهای ناپسند است. "[۲]
آقایان مرعشی و عطریانفر که هر دو سابقه زندانی شدن به دلیل ارتکاب به جرم سیاسی علیه نظام را داشتهاند؛ آیا برای تکرار و تأکید بر "کلیدواژه شکنندگی" به بهانههای مختلف با یکدیگر هماهنگ بودهاند؟
آیا حزب کارگزاران سازندگی تصمیمی شبیه به رفتارهای سال ۸۸ برای کشور گرفته است؟
یا بولتنی روی میز کارگزارانیها قرار گرفته که اطلاعاتش مبتنی بر شکننده بودن شرایط کشور است؟ یا شاید هم تمام اینها اتفاقی است و مرعشی و عطریانفر صرفا تحلیلهای غلط خود را بیان کردهاند!؟
ما و مردم پاسخ این سؤالات را نمیدانیم اما این را میدانیم که شرایط کشور به هیچ وجه شکننده نیست و بلکه ایران اسلامی به گواه اسناد و آمار در موقعیت پایداری قرار دارد.
چه اگر حرفهای مرعشی درست بود؛ ایران اسلامی خیلی زودتر از این و مثلا در دوران جنگ میتوانست از پا در بیاید!
زیرا بدیهیست که گزاره "تحریم بیشتر" یک گزارش غلط و سفیهانه است چون دشمن در هیچ مقطعی از عمر نظام جمهوری اسلامی حاضر به تخفیف تحریمی نبوده که اکنون بخواهد تحریمهایش را بیشتر کند. (در واقع آنچه در مقوله تحریمها تغییر میکند زمین بازی است که بسته به منافع و تواناییهای دشمن متغیر است)
حرف عطریانفر هم درباره نگاه شکننده مردم به نظام سیاسی درست نیست زیرا کشوری که اکثریت مردمش نگاه شکننده به آن داشته باشند؛ سرنوشتی شبیه اوکراین یا سوریه پیدا میکند و اساسا در چنین حالتی شکنندهای یک نظام سیاسی قادر به تأمین امنیت و اقتصاد و انرژی مردم نیست. همچنانکه تمامیت ارضیاش را نیز نخواهد توانست حفظ کند.
دقت شود که جدا از غلط بودن تحلیل این دو فعال سیاسی معمّر و شهیر اما تأکید همزمان این دو بر شرایط شکنندگی است که محل تأمل و سوءظن قرار میگیرد!
در واقع باید صراحت داشت و اذعان کرد که ما عملا شاهد یک ناجوانمردی سیاسی علیه مردم و نظام سیاسی کشور هستیم. آنهم در شرایطی که نشانههای شکنندگی را نداریم، کشور با هیچ بنبستی مواجه نیست و شرایط پیشرفت بیشتر هم فراهم است.
با عنایت به سطور آغازین این مطلب؛ اکنون باید یک سؤال مهم دیگر را نیز طرح کرد و آن اینکه دلیل اینهمه بددلی با مردم چیست و نظام سیاسی کشور که بیشترین گذشتها را در حق اشتباهات خواصی مثل عطریانفر و مرعشی داشته چه گناهی دارد که باید پذیرای انکار حقایق و تهمت شکنندگی از سوی کسانی باشند که وظیفه دارند نمادهای قدرت و قوت نظام را برای مردم شرح کنند.
درباره القای "شرایط شکننده" البته یادآوری سرنوشت کسانی که چند سال قبل از این از "شرایط ته درّه و شرایط شعب ابیطالب" سخن میگفتند نیز مایه عبرت است. آنان رفتند و ایران اسلامی ماند و پیشرفت کرد.
و حرفهای غلط آنها نیز راه به جایی نبرد...
***
۱_ khabaronline.ir/xnhHK
۲_ khabaronline.ir/xnhnM