تشدید اختلافات کنونی بین آمریکا و ونزوئلا، مربوط به اجرای قانون یا مبارزه با مواد مخدر نیست؛ بلکه مربوط به تغییر رژیم و چپاول نفت است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ اعظم پورکند - فضای منطقه کارائیب هر روز بحرانی‌تر می‌شود، چرا که ایالات متحده تهدید‌های نظامی خود را تشدید کرده است. در پشت پرده فریبنده «جنگ با مواد مخدر»، آمریکا به طور فعال در حال اجرای نقشه‌ای برای مداخله نظامی در ونزوئلا است؛ آن هم با به کارگیری نیروی مرگ‌بار و نمایش قدرت به شیوه‌ای که نهاد‌های حقوقی و رهبران منطقه‌ای آن را تهدیدی جدی برای نظم بین‌الملل محکوم کرده‌اند. این تجاوز، یک عملیات اجرای قانون نیست؛ بلکه نفی قانون، احیای استعمار نوین «دکترین مونرو» است که برای درهم شکستن حاکمیت ونزوئلا، تسلط بر بزرگ‌ترین ذخایر نفتی جهان و نصب یک رژیم مطیع و حلقه به گوش برای آمریکا طراحی شده است.

مجوز کشتن: سابقه قتل دولتی

تشدید کنونی با به کارگیری خشونت‌های فراقضایی همراه بوده است. دولت ترامپ حملات نظامی یکجانبه‌ای را علیه شناور‌های خصوصی در نزدیکی سواحل ونزوئلا دستور داده که ادعا می‌شود برای توقف قاچاق مواد مخدر است. برای انجام این حملات هشداردهنده، ارتش آمریکا یک نیروی دریایی عظیم متشکل از ناو‌های جنگی، پهپاد‌ها و نیرو‌های عملیات ویژه را مستقر کرده است.

بر اساس آخرین گزارش‌ها، این حملات منجر به اعدام فراقضایی دست‌کم ۲۷ نفر شده است. آخرین حمله مرگ‌بار در کارائیب به «حذف» ۶ نفر دیگر انجامید. این یک اجرای قانون نیست؛ این یک قتل فراقضایی و کارزاری است که اکنون به عنوان بخشی از نقشه جنگ علیه ونزوئلا شناخته می‌شود. دولت قربانیان را بدون ارائه هیچ مدرک معتبری، قاچاقچی مواد مخدر و «تروریست» خوانده است؛ ادعایی که حتی در صورت صحت، هیچ مجوز قانونی به رئیس‌جمهور آمریکا برای اعدام هرکس که تصمیم می‌گیرد، نمی‌دهد. 

سازمان‌های حقوقی و حقوق بشری در محکومیت این سیاست خطرناک و عمیق که رویه‌های ثابت شده اجرای قانون را با نیروی کشنده از پیش طراحی شده جایگزین کرده، بدون ابهام بوده‌اند. انجمن وکلای شهر نیویورک، که نفوذ زیادی در اخلاق حقوق بین‌الملل دارد، به شدت این اقدامات را محکوم کرده است. این انجمن به صراحت گفته که «از آنجا که حملات اخیر به شناور‌های ونزوئلا و خدمه آنها هم بر اساس قانون آمریکا فاقد مجوز بود و هم نقض قوانین لازم الاجرای بین‌المللی، این اقدامات اعدام‌های فراقضایی غیرقانونی - یا همان قتل - محسوب می‌شوند.» آنها بعدا استدلال کردند که این اقدامات اصل بنیادین بین‌المللی مندرج در «میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی» را نقض می‌کند که می‌گوید: «هیچ‌کس را نمی‌توان خودسرانه از زندگی محروم کرد.»

دولت آمریکا از اختیارات قانونی کافی برای گارد ساحلی برای توقف و بازرسی شناور‌های مشکوک به حمل مواد مخدر و سپس تعقیب قضایی آنها در دادگاه‌های آمریکا مطابق با الزامات دادرسی عادلانه برخوردار است. با این حال، در مورد شناور‌های ونزوئلا، عملکرد پلیسی گارد ساحلی که توسط کنگره مجاز شناخته شده، دور زده شد؛ در عوض، خدمه آنها مستقیماً هدف قرار گرفته و با نیروی نظامی قاطعانه اعدام شدند. رهبران منطقه از جمله گوستاوو پترو، رئیس‌جمهور کلمبیا، این قتل‌های فراقضایی را محکوم کرده و بر نگرانی عمیق سراسر آمریکای لاتین از بازگشت اقدامات نظامی یکجانبه آمریکا تحت پوشش سیاست ضد مواد مخدر تأکید کرده‌اند.

تشدید: بمب‌افکن‌های B-۵۲ و تهدید به جنگ

فراتر از حملات مرگ‌بار، دولت آمریکا به ژست‌گیری نظامی قابل توجهی دست زده است که به منزله چالشی مستقیم علیه حاکمیت ونزوئلاست. مشاهده بمب‌افکن‌های B-۵۲ آمریکا در حریم هوایی ونزوئلا که از فاصله نزدیک پرواز می‌کنند، یک تشدید قابل توجه است. این جنگ‌افروزی هیچ ارتباطی با «جنگ با مواد مخدر» ندارد و همه‌چیز به تغییر رژیم برای چپاول نفت ونزوئلا مرتبط است. این فشار بی‌پروا به سمت جنگ، یک اقدام جنایتکارانه تجاوز بین‌المللی است.

حمله‌های پهپادی یکجانبه دولت ترامپ در کارائیب، در ترکیب با قطع کلیه مذاکرات با ونزوئلا توسط کاخ سفید، به عنوان پیش‌درآمدی برای یک عملیات تمام‌عیار تغییر رژیم به نظر می‌رسد. این یک لحظه بحرانی است. خطر یک درگیری فاجعه‌بار جدید در منطقه وجود دارد.

مقامات خود دولت آمریکا به تشدید بحران با اقدامات جنگ‌طلبانه ادامه می‌دهند. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، که از معماران کلیدی سیاست تغییر رژیم است، مدام از رد گزینه نظامی خودداری کرده و اصرار دارد که رژیم مادورو به یک «تهدید برای منطقه و حتی برای ایالات متحده» تبدیل شده است.

پاسخ ونزوئلا، دفاع اصولی از حاکمیت خود بوده است. ساموئل مونکادا، سفیر ونزوئلا در سازمان ملل، بار‌ها در صحنه جهانی هشدار داده و استدلال کرده است که استقرار نظامی آمریکا در کارائیب یک عملیات عظیم تبلیغاتی است که به دنبال «بهانه‌تراشی برای ساخت یک درگیری» به منظور تصاحب ثروت نفتی این کشور است. مونکادا تأکید کرد که: «ایالات متحده معتقد است کارائیب به آن تعلق دارد، زیرا بیش از ۱۰۰ سال است که از دکترین توسعه‌طلبانه مونرو استفاده می‌کند که چیزی جز بازمانده‌ای از استعمار نیست.»

نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا، از واشنگتن خواسته است تا گفت‌و‌گو را از سر بگیرد و گفته: «دیپلماسی ما، دیپلماسی توپ و تهدید نیست، زیرا جهان نمی‌تواند جهان ۱۰۰ سال پیش باشد.» او همزمان تمرینات دفاع ملی را برای اطمینان از آمادگی کشور در برابر هرگونه حمله مستقیم آغاز کرده است. انجمن وکلای نیویورک هشدار داد که حملات به شناور‌های ونزوئلا و تهدید‌های گزارش‌شده علیه دولت ونزوئلا، تعهدات این کشور تحت «منشور ملل متحد» را نقض می‌کند و خطر تشدید تا سطح خصومت‌های آشکار وجود دارد.

تشابهات با جنگ عراق: نفت، ایدئولوژی و فریب

وضعیت کنونی به طرز هشداردهنده‌ای یادآور مقدمات حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ است. در آن مورد، دولت بوش اقدام یکجانبه را بر اساس «سلاح‌های کشتار جمعی» توجیه کرد، اما این یک بهانه بود. اهداف واقعی تنها به نفت محدود نمی‌شد، بلکه شامل دستیابی به اهداف عمیق ایدئولوژیک و سیاسی - سرنگونی یک دولت برای بازطراحی سیاست خاورمیانه و تحمیل سلطه - نیز می‌شد.

واشنگتن باید درس‌های این تاریخ را بیاموزد. دولت بوش در عراق وعده پیروزی سریع داد. در عوض، حمله و اشغال، جان شمار بی‌شماری از عراقی‌ها را گرفت، ده‌ها هزار سرباز آمریکایی را کشته یا زخمی کرد و منطقه را بی‌ثبات کرد. این گفته که آمریکا می‌تواند بدون عواقب گسترده، به قلب آمریکای لاتین حمله نظامی کند، کاملاً غیرواقعی و عجیب است.

در مورد ونزوئلا، «جنگ با مواد مخدر» و برچسب زدن به دولت به عنوان یک «تهدید»، بهانه‌های جدید هستند. منفعت آمریکا چندوجهی است: این امر شامل دسترسی به بزرگ‌ترین ذخایر نفتی اثبات‌شده جهان و دستیابی به هدف ایدئولوژیک و سیاسی سرنگونی یک دولت سوسیالیست برای تحمیل سلطه و بازطراحی سیاست آمریکای لاتین می‌شود. آمریکا به دنبال متلاشی کردن انقلاب بولیواری و حذف یک کانون اصلی سیاست‌های ضداستعماری در نیمکره است. 

تشدید کنونی، مربوط به اجرای قانون یا مبارزه با مواد مخدر نیست؛ بلکه مربوط به تغییر رژیم و چپاول است. در حالی که اعضای کنگره از هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه، و همچنین صدا‌های کلیدی افکار عمومی، بیش از پیش درباره غیرقانونی بودن این حملات و عدم وجود اطلاعات معتبر از سوی دولت سخن می‌گویند، این وضعیت به فوریت بسیار بیشتری نیاز دارد، چرا که اگر نردبان تشدید طی شود، ممکن است راه بازگشتی وجود نداشته باشد. جامعه بین‌الملل باید این کمپین تهاجمی را برای آنچه که هست به رسمیت بشناسد: یک اقدام جنایتکارانه تجاوز بین‌المللی. جهان باید در برابر این تهدید یک درگیری فاجعه‌بار جدید ایستادگی کند.

منبع: کانتر پانچ

پیشنهادی باخبر