چرا غدیر برای نسل جدید زنده است؟

در جهانی که نوجوانان و جوانان بیش‌تر از طریق روایت‌های بصری و شبکه‌های اجتماعی با معنا مواجه می‌شوند، پرسش از امکان انتقال مفاهیمی مانند ولایت و غدیر به نسل جدید جدی‌تر از همیشه است؛ آیا زبان این نسل با ادبیات دینی پیوند می‌خورد؟

به گزارش خبرگزاری ایمنا، در سال‌های اخیر، شکاف میان زبان رسمی دین و تجربه زیسته نسل جدید به یکی از دغدغه‌های اصلی متولیان فرهنگی، فعالان اجتماعی و حتی خود خانواده‌ها تبدیل شده است؛ نوجوانان و جوانانی که در بستر شبکه‌های اجتماعی رشد کرده‌اند، به‌سختی با مفاهیم کلان و تاریخی‌ای چون ولایت، غدیر و امامت ارتباط برقرار می‌کنند؛ نه به دلیل بی‌اعتقادی یا بی‌تفاوتی، بلکه به‌واسطه تفاوت در مدل‌های فهم، ارتباط و معنا.

در جهانی که قدرت روایت از قدرت آموزش فراتر رفته، دیگر نمی‌توان انتظار داشت مفاهیم عمیق دینی صرفاً از طریق نصیحت، تکرار یا تبلیغ رسمی در ذهن و دل نوجوانان بنشیند؛ آنچه نسل جدید را درگیر می‌کند نه صرفاً محتوا، بلکه نحوه ارائه و تجربه زیسته محتوا است.

از سوی دیگر این نسل با همه تفاوت‌هایش ظرفیت‌هایی تازه نیز با خود آورده است؛ آگاهی از ساختارهای اجتماعی، حساسیت نسبت به ظلم، میل به مشارکت و کنشگری و عطش برای معنا، فرصت‌هایی هستند که می‌توانند بستری برای بازفهمی روایت‌های دینی و مفاهیمی مانند غدیر فراهم کنند.

حسین مهدی‌زاده، مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: تصور نسل جدید از غدیر و مفهوم ولایت، به تربیت خانوادگی، تجربیات مدرسه و محیط بستگی دارد.

ضعف روایت در نظام آموزشی

وی افزود: در تاریخ بشر انسان این مفاهیم را از طریق روایت و داستان دریافت می‌کند؛ نظام آموزشی ما در حوزه روایت و پرداخت قصه‌ها و داستان ضعیف عمل کرده است، خانواده‌ها نیز دسترسی زیادی به داستان ندارند و آمار کلی کتاب‌خوانی در کشور پایین است، بنابراین به نظر می‌رسد در طول دهه‌های اخیر افرادی در فهم و پذیرش مفاهیمی مانند ولایت قوی‌تر بوده‌اند که در نهادهای دیگری نیز حضور داشتند؛ نهادهایی مانند هیئت‌ها.

مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم در خصوص ارتباط نسل جدید یا به اصطلاح نسل زِد با این مفاهیم در دوره جدید ادامه داد: در دوره جدید این مفاهیم امکان فهم بهتری پیدا می‌کند؛ ولایت ایده‌ای اجتماعی است که آن ایده اجتماعی در اهل بیت (ع) محقق شده است.

مهدی‌زاده بیان کرد: در تمدن باستان فرض این بوده که جبر، تحکم و زورگویی روابط انسان‌ها با یکدیگر را پیش می‌برد؛ تمدن جدید این فرض را رد می‌کند و به‌جای آن بازار را می‌آورد؛ انسان‌ها همه خودخواه هستند ولی خودخواهی‌شان منجر به زورگویی نمی‌شود بلکه باعث سوداگری می‌شود. همه افراد منفعت‌خواهی می‌کنند، در نتیجه زندگی به بازار تبدیل می‌شود و روابط بر این اساس پیش می‌رود.

ولایت؛ جایگزینی به‌جای استیلاء و بازار

وی اشاره کرد: در این میان فرضیه ولایت این است که می‌توان جامعه را بر اساس محبت ساخت؛ انسان‌ها با همدیگر رابطه وِلاء داشته باشند، نه استیلا یا بازار. این فرضیه‌ای است که فقط انبیا الهی برای آن ایستادگی کرده‌اند.

مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم ادامه داد: به لحاظ تاریخی بخش وسیعی از ادیان و مذاهب گوناگون، از ولایت دست برداشته‌اند و به نوعی به سمت استیلاء حرکت کرده‌اند؛ شاید تنها جریانی که پای ایده ولایت ایستاده و معتقد است که جریان تاریخ در نهایت به همین طرح محبت به‌عنوان اساس اجتماع می‌رسد، تشیع است؛ بر این اساس فرهنگ ولایت و نگاه ولایی به زندگی اجتماعی، فرهنگی زنده است.

نسل جدید، تشنه معنا و محبت است

مهدی‌زاده در خصوص تمایل نسل جدید به ایده ولایت افزود: جامعه مدرن در طول دو سه دهه اخیر ابزارهایی به زندگی اضافه کرده است که این ابزارها معنای زندگی را برای فرزندان این زمانه تغییر داده است؛ ابزارها و امکاناتی که ما با آن‌ها زندگی می‌کنیم روی معنای زندگی و هستی‌شناسی ما اثر می‌گذارد؛ در دنیای قدیم که امکانات ابزار امروز نبود، مردم درکی دیگر از زندگی داشتند؛ یکی از مهم‌ترین تغییرات در نسل جدید، دسترسی به ابزارهای متصل به شبکه است. غرب فضای روابط را شبکه‌ای کرده است، یعنی اگر در قدیم حکومت‌ها یا سرمایه‌دارها روابط را مدیریت می‌کردند، امروزه روابط بر اساس اعتماد به یکدیگر به شکل افقی نه عمودی پیش می‌رود؛ یعنی همه در یک طبقه هستند، می‌توانند به یکدیگر کمک کنند و باهم ارتباط داشته باشند، دیگر کسی به عنوان مدیر یا کنترل‌کننده در آن روابط حضور ندارد.

وی بیان کرد: فضای شبکه‌ای فضایی است که در آن این امکان وجود دارد روابطمان را بر اساس تعامل متقابل پیش ببریم؛ در این فضا دیگر حکومت‌ها بر شبکه‌های مجازی حاکم نیستند؛ این شبکه‌ای شدن فضا چون به معنای ارتباط مبتنی بر اعتماد متقابل است، امکان فهم روابط بر مدار محبت را فراهم می‌کند؛ یعنی در نسل جدید ظرفیت فهم روابط مبتنی بر محبت و ولایت وجود دارد.

مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم تصریح کرد: این احتمال وجود دارد که نسل جدید به‌دلیل داشتن تجربه ارتباط در فضای شبکه‌ای امروز تمایل بیش‌تری داشته باشد که ارتباط مبتنی بر محبت را در زندگی واقعی نیز پیاده کند؛ اقتضای نسل جدید این است که با رسانه و شبکه‌ها پرورش یافته است؛ بنابراین هویت دوم آن‌ها آواتار مجازی‌شان است. به طور طبیعی احساس می‌کنند تنهاتر هستند و هویت مجازی‌شان موفق‌تر از هویت واقعی‌شان است، این نسل در فضای مجازی نسبت به فضای حقیقی راحت‌تر می‌تواند پیش برود در حالی‌که به هر دو نیاز دارد؛ بر این اساس فردگراتر از نسل‌های قبل هستند.

مهدی‌زاده تاکید کرد: در نسل جدید بحران معنا شدیدتر است؛ بر این اساس فکر می‌کنم تمایل آن‌ها به نمادها مانند نمادهای غدیر بیش از آن‌که نمادگرایی باشد، نیاز به عشق، محبت و معنادهی به زندگی است. از طرفی چون ادبیات دین در حوزه احساس ادبیاتی قوی است، نسل جدید از این موارد به عنوان تکیه‌گاه استفاده می‌کند؛ این به معنای سطحی بودن نیست، اقتضای جهان آن‌هاست اما این نکته مهم است که این اقتضا برای آینده‌شان کافی نیست، انسان علاوه‌بر حیطه احساس، به تعقل و تفکر نیز نیاز دارد.

اهمیت زبان تصویر و تجربه زیسته

وی ادامه داد: یکی از مهم‌ترین راه‌های درک و فهم مسائل برای بشر در طول تاریخ، تصویر بوده است؛ در نسل جدید به‌دلیل این‌که با ابزارهای بصری بیش‌تری ارتباط دارد، نیاز به تصویر شدیدتر است؛ یکی از خلأهای ما بعد از انقلاب این است که در زبان روایت، پرکار نبوده‌ایم.

مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم در خصوص راهکار این مسئله افزود: هنوز سینمای فعالی نداریم، به تازگی فضای کتاب در کشور رونق گرفته ولی آموزش و پرورش دانش‌آموز کتاب‌خوان‌، تربیت نمی‌کند؛ به تعبیر مقام معظم رهبری، کتاب‌نخوان هستند. بر این اساس نسل جدید با محتواهای کنونی نهادهای آموزشی، ارتباط نمی‌گیرد، از طرفی نهادهای آموزشی در فهم زبان و ادبیات نسل جدید ناتوان است؛ اگر این فاصله برطرف شود یعنی نسل جدید کتاب‌خوان‌تر شود و هم‌چنین نهادهای آموزشی محتوای بهتری تولید کنند، زبان مشترکی ایجاد می‌شود.

مهدی‌زاده مطرح کرد: اولین مسئله در نوجوانان این است که آن‌ها را در کارها و فعالیت‌های مرتبط با غدیر مشارکت دهیم؛ یعنی نقش‌ها را در جشن‌ها و مراسم‌های مختلف مانند مهمانی کیلومتری به نوجوان‌ها دهیم؛ بزرگ‌ترها کمک کنند که فرصت تجربه برای نسل جدید رقم بخورد.

وی تاکید کرد: مشارکت در هر امری باعث ایجاد تعلق می‌شود؛ انسان‌ها باید علاوه‌بر تجربه مفهومی، تجربه وجودی با یک پدیده داشته باشند تا به فهم و درک عمیقی از آن برسند؛ به همین دلیل است که مطرح کردن یک مفهوم در بازی بیش‌تر از کتاب، رمان و فیلم اثر می‌گذارد؛ اگر می‌خواهیم غدیر را به نسل جدید نشان دهیم، باید برای آن‌ها چنین بستری فراهم کنیم.

به گزارش ایمنا، اگر قرار است مفاهیمی مانند غدیر و ولایت را در ذهن و زیست نسل جدید ماندگار کنیم، باید از مسیر تجربه، مشارکت، و روایت عبور کنیم؛ نسل امروز تشنه معنا و ارتباط است؛ اما نه با زبان تحکم، بلکه با زبانی که تجربه، احساس و فهم را باهم ترکیب می‌کند؛ بر این اساس آینده این مفاهیم، به میزان توان ما در روایت آن‌ها بستگی دارد.

پیشنهادی باخبر