برخلاف بسیاری از پروژههای بزرگ جهانی، تغییرات ورزشگاه آزادی ماهیت ساختاری ندارد. این پروژه بیشتر شامل بهسازیهای ایمنی، اصلاحات ظاهری و استانداردسازیهای اولیه است. با این حال، عنوان شده بود که قرارداد منعقدشده ، رقمی در حدود دو هزار میلیارد تومان برای این تعمیرات است؛ عددی که با توجه به تورم مصالح ساختمانی و افزایش نرخ ارز، احتمالاً در نهایت بسیار فراتر خواهد رفت و هزینه سنگینی را به فوتبال ایران تحمیل میکند.

اعلام تاریخهای متعدد برای بازگشایی ورزشگاه آزادی، به یک الگوی تکراری تبدیل شده است. هر بار وعدهای تازه داده میشود و هر بار، زمان بازگشت فوتبال به بزرگترین ورزشگاه کشور عقب میافتد. این در حالی است که ماهیت پروژه، چنین زمان طولانیای را توجیه نمیکند؛ مگر آنکه مشکل اصلی، نه در عملیات عمرانی، بلکه در مدیریت پروژه و برنامهریزی باشد.

برای درک بهتر، نگاهی به ورزشگاه احمد بن علی قطر (الریان) کافی است. این ورزشگاه که بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ ساخته و از ۲۰۰۳ مورد بهرهبرداری قرار گرفت، پس از ۱۱ سال استفاده، در سال ۲۰۱۵ برای آمادهسازی جام جهانی ۲۰۲۲ تعطیل شد. برنامه اولیه، ترمیم و توسعه بود، اما در نهایت تصمیم به تخریب کامل و ساخت ورزشگاهی جدید گرفته شد. استادیوم جدید بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ ساخته شد؛ یعنی تخریب کامل و ساخت یک ورزشگاه مدرن، در حدود چهار سال.

حدود دو سال از آغاز بازسازی نیوکمپ میگذرد؛ پروژهای که نقطه عطفی در تاریخ باشگاه بارسلونا محسوب میشود. این ورزشگاه با بودجهای بالغ بر ۱.۲ میلیارد یورو، به مجموعهای مدرن با مانیتور عظیم LED، سقف جدید، امکانات رفاهی پیشرفته، پارکینگ زیرزمینی و فضای گسترده پیرامونی تبدیل شده است. با وجود چالشها، بارسلونا به خانه برگشته است و نیوکمپ جدید با ظرفیت حدود ۱۰۵ هزار نفر، بزرگترین ورزشگاه اروپا خواهد بود.

تخریب ورزشگاه قدیمی ومبلی در دسامبر ۲۰۰۲ آغاز و ساخت نسخه جدید آن در سال ۲۰۰۷ به پایان رسید. پروژهای پنجساله که نتیجهاش یکی از نمادینترین ورزشگاههای جهان شد. طاق مشهور ومبلی با طول ۳۱۵ متر، بزرگترین سقف جهان را شکل داده و امکانات رفاهی حیرتانگیز آن، استانداردی تازه در فوتبال دنیا تعریف کرده است.

بازسازی سانتیاگو برنابئو از سال ۲۰۱۹ آغاز و در سال ۲۰۲۴ به پایان رسید. پروژهای با بودجهای بین ۸۰۰ تا ۹۰۰ میلیون یورو که امکاناتی چون سقف جمعشونده، چمن متحرک و نمایشگر ۳۶۰ درجه را به قلب مادرید آورد. نتیجه، ورزشگاهی است که نهتنها فوتبال، بلکه رویدادهای بزرگ جهانی را میزبانی میکند.

حالا در شرایطی که ورزشگاههای قدیمی و نمادین دنیا یا بهطور کامل تخریب و بازسازی شدهاند یا دچار تغییرات بنیادین شدهاند و همه اینها در بازههای زمانی منطقی انجام شده، سؤال اساسی این است؛
چگونه تعمیرات غیرساختاری ورزشگاه آزادی، سالها زمان میبرد؟
مشکل اصلی شاید در خوشبینی افراطی مدیران و ناتوانی در برآورد دقیق زمان و هزینه باشد. وقتی تاریخ بازگشایی مدام تغییر میکند، طبیعی است که اعتماد افکار عمومی هم از بین برود. آزادی، به جای آنکه نماد اقتدار فوتبال ایران باشد، حالا به نمادی از وعدههای عقبافتاده و مدیریت فرسایشی تبدیل شده است؛ سرابی که هرچه جلوتر میرویم، باز هم به آن نمیرسیم.
257 251


