سوال یک دانشجو و بحث با شهردار تهران درباره خانه اندیشمندان

سوال یک دانشجو و بحث با شهردار تهران درباره خانه اندیشمندان

شهردار تهران در پاسخ به اعتراض دانشجویی درباره تعیین تکلیف خانه اندیشمندان گفت: این صحبت‌هایی که شما مطرح می‌کنید بیشتر شبیه قصه است؛ قصه‌پردازی نکنید. دانشجو باید حرف محکم و مستدل بزند. شما نسبت به برخی مسائل اطلاع ندارید. آن‌ها گفتند می‌خواهیم این «آرم» را برداریم. گفتیم بسیار خب، خودشان با تیشه شروع کردند به کندن و از آن فیلم گرفتند. بعد می‌گویند شهرداری این کار را کرده؛ چرا دروغ می‌گویید؟ به مردم دروغ نگویید. دروغ‌گویی به مردم درست نیست. نمی‌توان به هر اسمی، مردم را فریب داد.

علیرضا زاکانی شهردار تهران در روز دانشجو در مراسم دانشجوی دانشگاه آزاد اسلام، واحد تهران مرکز شرکت کرد و در رابطه وضعیت ساخت و ساز مسکن گفت: شما می‌گویید موضوع مسکن یکی از بزرگ‌ترین مؤلفه‌های زندگی افراد است؛ موضوعی که بار سنگینی بر سبد خانوار وارد می‌کند. با همین نگاه، برخی رسماً اعلام کردند که «ما در دوره مدیریت‌مان افتخار می‌کنیم که مسکن نساختیم». این‌که افتخار نیست؛ این موضوع جای گریه و عزاداری دارد.

وی ادامه داد: در کشور ۱۷۰ هزار هکتار بافت ناپایدار وجود دارد. این بزرگ‌ترین تهدید کشور است. یعنی چه؟ در تهران ۹۳۰ هزار پلاک وجود دارد که ۴۰۰ هزار پلاک آن ناپایدار است. تهران سه گسل زلزله در اطراف خود دارد. این یعنی چه؟ یعنی یک خطر بالفعل در حوزه ناپایداری مسکن وجود دارد که اگر کوچک‌ترین آسیبی یا زلزله‌ای رخ دهد، بسیاری از مردم آسیب خواهند دید. ما حق نداریم حتی یک قطره خون از دماغ کسی بیرون بیاید.

شهردار تهران با طرح این پرسش که آیا می‌توانیم به جای مردم کار کنیم، تصریح کرد:   نه، نمی‌توانیم. باید مشوق بدهیم تا مردم خودشان در فرآیند پایدارسازی و نوسازی این بافت‌های فرسوده مشارکت کنند. این‌گونه هم مسکن ساخته می‌شود و هم دولت می‌تواند بگوید: «در چارچوب ظرفیت‌هایی که گذرها و خدمات هفت‌گانه اجازه می‌دهند، اجازه افزایش ظرفیت ساخت را می‌دهم، به شرطی که این ظرفیت اضافه در خدمت خدمات اجتماعی قرار گیرد.» یک زن و شوهر که ازدواج می‌کنند، اگر پنج سال در این مناطق ساکن شوند، هم اشتغال کشور حل می‌شود و هم تورم مهار می‌گردد،

وی درباره پرونده کرسنت عنوان کرد:  گفتید کرسنت؟ کرسنت معلوم است چیست، کجاست و چه کسانی در آن نقش دارند. گفتید بانک آینده؟ بانک آینده نیز مشخص است چیست و کیست. بابک زنجانی؟ او هم معلوم است. اگر می‌خواهید تک‌تک این‌ها را بپرسید، باید بدانید که صندوقچه همه این پرونده‌ها اینجاست و ما هم اهل کوتاه آمدن نبوده‌ایم و درباره این مسائل کوتاه نیامده‌ایم.

زاکانی تاکید کرد: خدمت شما عرض کنم: عده‌ای علاقه نداشتند مسیر درست را در این کشور طی کنند و امروز همان‌ها، مدعی و در جایگاه «عنصر نخبه» ظاهر شده‌اند. چه‌کار کردند؟ یاد گرفتند بانک تأسیس کنند، بعد یاد گرفتند پول مردم را جذب کنند، سپس این پول‌ها را در پروژه‌های متعلق به همان بانک و شرکت‌های زیرمجموعه مصرف کنند. پروژه‌هایی که بعدها با هزینه‌های چندبرابری حساب و به دیگران تحمیل می‌شود.

شهردار تهران درباره فساد و مفسدین گفت: از چند جا می‌خواهید برداشت کنید؟ چه خبر است؟ چقدر این مافیاها جیغ می‌کشند؟

وی افزود: ما قصد داشتیم اتوبوس برقی بخریم. یکی از آن‌ها به ما قیمت ۳۴۶ هزار یورو پیشنهاد داد. دیگری گفت ۳۲۳ هزار یورو به‌علاوه هزینه‌های گمرکی. دیگری ۳۱۷ هزار یورو به‌علاوه هزینه‌ها. ما برای موضوع دیگری به خارج از کشور رفته بودیم،  آنجا گفتم سری به کارخانه‌ها بزنیم. با آن‌ها نشستیم و دیدم قیمت اصلاً این ارقام نیست. وقتی برگشتم، کنار وزیر صمت وقت ـ که دو سه سال پیش بود ـ نشستم و گفتم: «آقای دکتر؟» گفت: «بله؟» گفتم: «این کلاهی را که روی کمرت گذاشته‌اند بردار!» گفت: «یعنی چه؟» گفتم: «معمولاً می‌گویند کلاه را از روی چشم و گوشت بردار، اما این‌جا کلاه روی کمر ماست!»

شهردار تهران گفت: گفتم این قیمت واقعی نیست. من نمی‌خرم و  او را مجبور می‌کنم در داخل خط تولید راه بیندازد. قیمت باید دو سوم این ارقام باشد؛ یک‌سوم زیادی از ما می‌گیرند و خدمات هم نمی‌دهند. همین شد که کسی که ۳۱۷ هزار یورو گفته بود، با ما قرارداد ۲۷۳ هزار یورویی بست و ۵۰ هزار یورو کم کرد. گفتم «باشه؛ برای اینکه می‌خواهی تولید داخل کنی، با تو قرارداد می‌بندم.» ما از خارج خرید کردیم؛ ۲۲۰ هزار یورو. اما گفتند «قسم می‌خوریم یک دستگاه هم نمی‌گذاریم وارد کشور کنید!» گفتم: «شما چه‌کاره‌اید که نگذارید ما وارد کنیم؟» خیلی مقاومت کردند، اما اتوبوس‌ها آمد. حالا خط تولید داخلی هم راه می‌افتد برای تهران و سایر شهرها.

وی با بیان اینکه اخیراً رفتیم ۲ هزار دستگاه بعدی را بیاوریم، اظهار کرد:  دیدم قیمت باتری ارزان شده. پس دیگر ۲۲۰ هزار یورو نیست. رفتیم و با قیمت ۱۹۰ هزار یورو بستیم. همان شرکتی که قبلاً با قیمت ۲۷۳ هزار یورو قرارداد بسته بود، آمد گفت: «دلار گران شده؛ نمی‌توانم به آن قیمت بدهم. باید افزایش یابد.»

زاکانی خاطرنشان کرد: گفتم: «چطور آن موقع ۳۰ هزار یورو کم کردم، حالا که ارزان شده تو می‌خواهی قیمت را ببری بالا؟» گفت: «اجازه بده من هم وارد کنم.» گفتم: «برو وارد کن و به من بده. اما ۲۷۳ هزار یورو را می‌خواهی افزایش دهی؟ من از آن‌طرف با ۱۹۰ هزار یورو آورده‌ام و تکنولوژی‌اش را داخل می‌کنم برای کل کشور، آن‌وقت تو می‌خواهی انحصار ایجاد کنی؟ این معادلات چطور با هم سازگار است؟» صدایشان هم بلند است؛ تریبون دستشان می‌افتد و شروع می‌کنند به جیغ زدن.

شهردار تهران درباره تعطیلی خانه اندیشمندان گفت:  شما که بسیار عدالت‌خواه هستید، ببینید از مبنا مسیر نادرستی را طی کرده‌اید؛ این اقدام، اقدامی غیرقانونی بوده است. اولین کسی که در برابر این اقدامات ایستاد، زمان مدیریت آقای حناچی بود. ایشان با نامه‌نگاری صریح اعلام کردند که این کار غیرقانونی است. در سال ۱۳۹۹ نیز به صاحبان هیئت مدیره گفته شد که اگر اصلاحات لازم را انجام ندهید، مجبور خواهید شد مجموعه را تحویل دهید. اما این کار انجام نشد.

وی اضافه کرد: ما وقتی وارد شدیم، گفتیم در خانه اندیشمندان باید اجازه دهید دیگر اندیشمندان نیز حضور داشته باشند و حرف خود را بزنند. اما آن‌ها نپذیرفتند. ما از ابتدا اعلام کردیم که از حضور شما حمایت می‌کنیم و هر فرد یا گروه فکری می‌تواند حرف خود را مطرح کند، اما متأسفانه قبول نکردند. اصل کار غیرقانونی بود. لذا دادگاه هم حکم تخلیه صادر کرد. خیلی هم تلاش کردند خلاف قانون عمل کنند، اما موفق نشدند.

زاکانی تشریح کرد: نکته دوم اینکه، وزیر محترم ارشاد نیز نامه زد و اعلام کرد که اینجا را می‌خواهند خریداری کنند. اما ما حق فروش نداشتیم. دیوان تأکید کردند که حق فروش وجود ندارد؛ زیرا این ملک، ملک عمومی است. آیا کسی می‌تواند یک مدرسه را بفروشد؟ ما اتفاقاً گفتیم که بیایید و از این مکان استفاده کنید. 

شهرداری تهران در واکنش به انقادهای یک دانشجو بیان کرد:  هر کسی علاقه دارد، می‌تواند حرف خود را بزند، اما لازم است در روز دانشجو، سخنان نادرست بیان نشود. ما امکانات لازم را برای همه فراهم کرده‌ایم به آنها هم گفتیم به شما امکانات می‌دهیم  وزیر میراث، مسئول دفتر ریاست جمهوری و خود رئیس جمهور می‌توانند این موضوع را تأیید کنند. من شخصاً این موضوع را به وزیر میراث نیز اعلام کردم و مورد تأیید ایشان قرار گرفت و گفتند منطقت خیلی عادلانه منطقی است.

وی افزود: ما نمی‌خواهیم احساسی صحبت کنیم؛ بنده به‌عنوان مدیر شهر می‌بینم بخشی از شهر را عده‌ای به نام خودشان ثبت کرده‌اند. شما درباره بانک آینده صحبت می‌کنید؛ این موضوع دقیقاً مشابه بانک آینده است. فردی آمده مدیر بوده و گفته من حق دارم این را به نام خودم ثبت کنم، و همین کار را هم کرده است. بروید ببینید اسامی چه کسانی پشت این ماجراست. سپس این ملک را به نام «خانه اندیشمندان» مطرح کرده‌اند. عده‌ای را آورده‌اند تا ملکی که هزار و پانصد میلیارد تومان ارزش دارد، در اختیار گروهی خاص باشد؛ اما سند و چارچوب آن، چیزی شبیه قرارداد نود و نه ساله و چند ده‌ساله است تا در نهایت برای بهره‌برداری شخصی استفاده شود. آن‌وقت از ما انتظار دارند بگوییم باشه، شما آدم خوبی هستید، دو اتاق به شما می‌دهیم، هر چه خواستید بگویید.

شهردار تهران گفت: ما هم پشتیبانی می‌کنیم و در کنار آن، دو اتاق دیگر هم بدهیم به فرد دیگری که نظر متفاوتی دارد تا او هم حرفش را بزند. نظرات مختلف باید شنیده شود و در نهایت مردم انتخاب کنند کدام نظر برتر است. تریبون که نمی‌تواند یک‌طرفه باشد. آن‌جا اعلام آمادگی هم کرده بودند، ما نیز آمادگی داریم. چند بار به خودشان پیام دادیم و گفتیم بیایید، ما به شما جا و مکان می‌دهیم. کل مجموعه را به هیچ‌کس نمی‌توانیم بدهیم، چون حق نداریم؛ این ملک متعلق به عموم مردم است. حق نداریم واگذار کنیم؛ اما اتاق می‌دهیم، هم به شما و هم به دیگران. بیایید بایستید و صحبت کنید. اگر عده‌ای هم نظر مخالف شما دارند، آن‌ها نیز نظرشان را بیان کنند.

وی در پاسخ به اعتراض دانشجویی درباره تعیین تکلیف خانه اندیشمندان گفت: این صحبت‌هایی که شما مطرح می‌کنید بیشتر شبیه قصه است؛ قصه‌پردازی نکنید. دانشجو باید حرف محکم و مستدل بزند. شما نسبت به برخی مسائل اطلاع ندارید. آن‌ها گفتند می‌خواهیم این «آرم» را برداریم. گفتیم بسیار خب، خودشان با تیشه شروع کردند به کندن و از آن فیلم گرفتند. بعد می‌گویند شهرداری این کار را کرده؛ چرا دروغ می‌گویید؟ به مردم دروغ نگویید. دروغ‌گویی به مردم درست نیست. نمی‌توان به هر اسمی، مردم را فریب داد.

انتهای پیام/

پیشنهادی باخبر