آذر منصوری: فقر جامعه نشانه ضعف حکمرانی است نه تاب آوری | ایران به غنیسازی اعتماد نیاز دارد نه اورانیوم

رویداد۲۴| آذر منصوری در یادداشتی نوشت: ایران در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ معاصر خود قرار دارد. او افزود: «در حالی که فشارهای اقتصادی، نارضایتی اجتماعی و چالشهای زیستمحیطی رو به افزایش است، پرسش بنیادی پیش روی حاکمیت و جامعه چنین است: راه نجات ایران کدام است؟ تداوم مسیر پرهزینه هستهای با همه تبعات بینالمللی آن، یا تلاش برای رفع تحریمها، اصلاح حکمرانی و بازگشت به تعامل سازنده با جهان؟»
هزینه واقعی مسیر هستهای برای مردم
منصوری ادامه داد: «در دو دهه گذشته، برنامه هستهای به نماد استقلال و اقتدار ملی تبدیل شده است. با این حال، پرسش امروز جامعه دیگر صرفاً درباره حق مسلم نیست، بلکه درباره هزینه واقعی این مسیر برای زندگی مردم است. تحریمها در کنار سوءمدیریت و فساد در نهادهای رسمی، چنان در تار و پود اقتصاد و معیشت ایرانیان نفوذ کردهاند که اثر آن در همه عرصهها مشهود است؛ از قبضهای سنگین انرژی تا آب کمکیفیت، از سفرههای کوچکشده تا بازار کار راکد و صنعت فرسوده.»
او افزود: «تحریمها همان کردهاند که خشکسالی با زمین میکند؛ ریشههای رشد را خشک کردهاند. محدودیت در واردات فناوری و سرمایه خارجی موجب شده بسیاری از صنایع مادر و زیرساختهای حیاتی کشور با بهرهوری پایین و تجهیزات کهنه فعال شوند. نتیجه، ناترازی گسترده در حوزه انرژی، خاموشیهای مکرر، کاهش تولید و آلودگی فزاینده محیط زیست است. بحران آب نیز از این وضعیت بینصیب نمانده و فرونشست زمین، خشک شدن تالابها و افت تولید کشاورزی، چهرهای نگرانکننده از آینده کشور ترسیم کرده است.»
فساد؛ زنگ خطری فراتر از تحریم
منصوری تصریح کرد: «اما در سایه این فشارها، پدیدهای دیگر رشد کرده که شاید از خود تحریمها خطرناکتر باشد: فساد و رانتخواری کاسبان تحریم. گروههایی که از بسته بودن اقتصاد و نبود شفافیت بهره میبرند، از استمرار وضع موجود سود مستقیم میبرند. آنان با واسطهگری در تجارت نفت، واردات کالاهای اساسی و انتقال ارز، ثروتهای کلان اندوختهاند و با نفوذ در ساختارهای تصمیمگیری، مانع اصلاحات واقعی شدهاند. به این ترتیب، تحریم نهفقط ابزار فشار خارجی، بلکه بستری برای فساد داخلی و نابرابری بیشتر شده است.»
او ادامه داد: «پیامد این چرخه تحریم و فساد، فرسایش امید اجتماعی است. جامعهای که فقر در آن گسترش یابد و عدالت تضعیف شود، دیگر توان پشتیبانی از توسعه و اقتدار ملی را ندارد. فقیرتر شدن جامعه نشانه ضعف حکمرانی است، نه تابآوری. هیچ حکومتی بدون جامعهای قدرتمند و امیدوار، پایدار نخواهد ماند.»
اصلاحات ساختاری؛ تنها راه برونرفت
آذر منصوری در ادامه نوشت: «ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به اصلاحات ساختاری عمیق نیاز دارد؛ اصلاحاتی که شاید دردناک، اما اجتنابناپذیر است. شفافیت در تصمیمگیریها، مبارزه جدی با فساد، بازنگری در سیاستهای اقتصادی و بازتعریف رابطه دولت با مردم، گامهایی ضروری برای بازسازی اعتماد عمومیاند. اعتماد، مهمترین سرمایه ملی است و اگر از میان برود، هیچ دستاوردی پایدار نخواهد ماند. اقتدار واقعی از دل رفاه، عدالت و اعتماد اجتماعی برمیخیزد، نه از شعارهای پرهیاهو.»
گفتوگو و تعامل؛ مسیر نجات ایران
او در پایان تأکید کرد: «راه نجات ایران در گفتوگو، تعامل سازنده و اصلاح درونزا نهفته است. باید پذیرفت که کشور با تکیه بر اقتصاد بسته و سیاست خارجی پرتنش، راهی به سوی توسعه نخواهد یافت. در نهایت، نجات ایران در گرو تصمیمی شجاعانه است؛ تصمیمی برای پایان دادن به تحریمها، مهار فساد و بازگرداندن امید به زندگی مردم. ایران نه فقط با غنیسازی اورانیوم، بلکه با غنیسازی اعتماد، عدالت و کیفیت زندگی شهروندانش به آیندهای قدرتمند دست خواهد یافت.»


