صفهای فرار
صحنهای کمسابقه مقابل سفارت پرتغال به نماد شکست حباب امنیتی رژیم صهیونی در اراضی اشغالی تبدیل شده است. هزاران نفر از ساکنان این رژیم از ساعات اولیه صبح دیروز مقابل مجموعه سینما سیتی گلیلوت در رامات هشارون صف کشیدند تا بدون نوبت قبلی برای ورود به سفارت پرتغال اقدام کنند.
پیشترمقامات پرتغال اعلام کرده که دریک رویداد ویژه، موقتا ازسیستم آنلاین خودعبور کرده وامکان تعیین وقت حضوری برای درخواست تابعیت یا تمدید گذرنامههای پرتغالی را در ماههای دسامبر و ژانویه فراهم میکند اما پشت این ازدحام ظاهرا ساده، نشانهای عمیقتر نهفته است.نیر کیوینس، تحلیلگرسیاسی صهیونی این موج هجوم را فراتر از یک نیاز اداری دانسته و آن را سند آشکاری از فرار خاموش اسرائیلیها از سرزمینی توصیف میکند که به گفته او یکی از شریانهای حیاتیاش، یعنی اعتماد ساکنان اراضی اشغالی را از دست میدهد. وی ادامه داد جوانانی که پیشتر برای سفر یا تحصیل به دنبال پاسپورت دوم بودند، اکنون در صفی ایستادهاند که به «توفان انسانی» شبیه شده؛ توفانی که از اختلافات سیاسی، بحرانهای قضایی یا تنشهای ساختاری عبور کرده و به مسألهای وجودی رسیده است. این صفهای طولانی، بازتاب نسل سرخوردهای است که بهجای آیندهای روشن درداخل،چشمانتظار روزنهای بیرون ازاسرائیل هستندوهمین تصویر، سؤالهای بزرگتری را درباره آینده این رژیم پیشروی افکار عمومی میگذارد.
واهمه از شکست نهایی
صف مذکور صرفا مشت نمونه خروار یکصحنه نمایش عظیم محسوب میشود، در سالهای اخیر شمار قابل توجهی از ساکنان رژیمصهیونیستی از اراضی اشغالی خارج شدند. بر پایه گزارشهای رسمی، بین سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ بیش از ۱۲۵ هزار نفر برای ماندن طولانیمدت راهی خارج شدند؛ این بزرگترین موج مهاجرت معکوس در تاریخ این رژیم به شمار میآید. فشار اقتصادی و هزینه بالای زندگی از مسکن تا معیشت روزمره نقش مهمی در این تصمیم دارد؛ شمار قابلتوجهی از خانوارهای صهیونی اکنون با معضل «امنیت غذایی» روبهروهستند و بسیاری احساس میکنند دیگر رژیمی نیست که بتوانند در آن آیندهای مطمئن بسازند.همزمان با فشار اقتصادی، ناامیدی از وضعیت امنیتی و سیاسی نیز افزایش یافته است. پس از حملات و جنگها جمعی از صهیونیستها بهویژه نسل جوان این ساکنان غیرقانونی احساس میکنند زندگی در سرزمین تحت تنش دائمی خطر بسیار دارد. در واقع، اختلافات سیاسی، بحران حکمرانی و ناکامی در برآورده کردن خواستهای دموکراتیک، بسیاری را نسبت به آینده رژیم صهیونی بدبین کرده است.
فرار از جهنم
بخش عمده ساکنان صهیون فراری، مقصدشان کشورهای اروپایی-آمریکایی است؛ امیدوار به امنیت و رفاه بیشتر نسبت به کرانه شرقی مدیترانه. با توجه به این که اکثریت مهاجران تحصیلکرده، تکنسین و جوان هستند، خروج آنها را باید بهمثابه «فرار مغزها» قلمداد کرد؛ این روند تأثیرات منفی بلندمدتی بر جمعیت، اقتصاد و آینده ساکنان رژیمصهیونیستی خواهد داشت.البته سوءمدیریت دولت نتانیاهو نقش قابلتوجهی در تشدید موج «فرار مغزها» از اراضی اشغالی داشته است. مرکز پژوهشهای کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) تأکید میکند که قطبیسازی سیاسی، بحرانهای پیدرپی سیاسی و بیاعتمادی اجتماعی که در واپسین دوره صدارت بنیامین نتانیاهو به اوج رسیده ساکنان غیرقانونی اراضی اشغالی را به سمت ناامیدی ساختاری سوق داده و زمینه خروج گسترده متخصصان، دانشگاهیان و افراد کارآفرین را فراهم کرده است.
بهعبارت دیگر، تصمیمهای دولت نتانیاهو و فقدان استراتژی مؤثر برای مهار پیامدهای جنگهای منطقهای و تنشهای اجتماعی ساکنان اراضی اشغالی است. در راستای همین روند، کارشناسان وابسته به نهادهای تصمیمسازی تلآویو نیز هشدار دادهاند که این موج خروج، بیش از آنکه جابهجایی جمعیتی باشد، «خونریزی سرمایه انسانی» است که ستونهای اقتصادی و فناورانه رژیم صهیونی را تضعیف خواهد کرد. شکست در میادین نبرد غزه همچنین ناکامی دولت نتانیاهو در جذب، نگهداشت و حمایت از نیروهای متخصص باعث شده بخش مهمی از نسل جوان آینده خود را نه در اراضی اشغالی بلکه در کشورهای غربی نظیر پرتغال کمجمعیت جستوجو کنند.
اقتصاد لرزان اشغالگران
فارغاز ناملایمات اجتماعی، نوسانات اقتصادی رژیمصهیونیستی نیز زمینه مهاجرت ساکنان اراضی اشغالی را دامن زده است. طبق گزارشها در سهماهه دوم ۲۰۲۵ اقتصاد اسرائیل با نرخ سالانه حدود۴ تا ۴.۵ درصد منقبض شد؛ سرمایهگذاری ثابت بیش از ۱۲ درصد سقوط کرد و مصرف خصوصی نیز کاهش یافت. این نخستین انقباضی است که از سهماهه چهارم ۲۰۲۳ به این طرف رخ داده و نشاندهنده هشدار در ثبات اقتصادی است.در تازهترین برآوردهای رسمی، کسری بودجه این رژیم در سال ۲۰۲۵ نزدیک ۹.۴درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) برآورد شده و نسبت بدهی عمومی به تولید ناخالص داخلی نیز در حال افزایش است.وضعیت تحمیلی نتانیاهو بر ساکنان اراضی اشغالی فشار بر بودجه دولتی و کاهش توان مالی دولت برای خدمات عمومی یا سرمایهگذاری زیرساختی را به همراه دارد. اگرچه نرخ بیکاری ظاهرا پایین و بازار کار رسمی کم بیکاری را نشان میدهد، سهم قابلتوجهی از جمعیت همچنان زیر خط معیشت درآمد دارند؛ نرخ فقر نسبی در اسرائیل با اندکی کاهش یکی از بالاترینها در میان کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) باقیمانده است. بخش خصوصی و صادرات برای رشد اقتصادی حائز اهمیتهستند اما در شرایط تنش سیاسی و امنیتی مانند جنگ با گروههای مقاومت منطقهای این بخشها نیز ضعیف میشوند.
ستونهای استعمار فلسطین
رفاه سابق ساکنان غیرقانونی اراضی اشغالی، خروجی دههها استثمار کشور فلسطین در خدمت صهیونیستها بوده است. اساس پروژه استعماری اسرائیل بر تصرف و مالکیت زمین فلسطینی استوار است؛ برنامههایی مانند نقشه شارون در دهههای نخست تأسیس رژیم صهیونیستی، طراحی شدند تا زمینها بهصورت انحصاری به مهاجران یهودی تخصیص یابند. در راستای همین روند، گسترش شهرکها و مستعمرات در کرانه باختری و شرق بیتالمقدس، همراه با قانونیسازی دهها «خارج از قانون» بهویژه پس از ۲۰۲۳ یکی از ستونهای مهم استعمار است. با این سیاست، رژیمصهیونیستی در پی جا انداختن «واقعیت زمینی» که عادیسازی اشغال را تسهیل میکند. بهعبارت دیگر، تلاش برای کاهش اثر جمعیت فلسطینیان از طرق جابهجایی، سختسازی حقوق اقامت و محدود کردن رشد طبیعی بخش جداییناپذیر از پروژه استعمار تلآویو در خدمت رفاه صهیونیستهاست. درواقع اقتصاد فلسطین عمدتا بهگونهای استثمار شده که بازارها و منابع آن یا در اختیار رژیمصهیونیستی باشد و زیرساختهای زندگی ساکنان حقیقی کرانه شرقی مدیترانه درخدمت نوادگان تئودور هرتزل است.
واهمه از شکست نهایی
صف مذکور صرفا مشت نمونه خروار یکصحنه نمایش عظیم محسوب میشود، در سالهای اخیر شمار قابل توجهی از ساکنان رژیمصهیونیستی از اراضی اشغالی خارج شدند. بر پایه گزارشهای رسمی، بین سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ بیش از ۱۲۵ هزار نفر برای ماندن طولانیمدت راهی خارج شدند؛ این بزرگترین موج مهاجرت معکوس در تاریخ این رژیم به شمار میآید. فشار اقتصادی و هزینه بالای زندگی از مسکن تا معیشت روزمره نقش مهمی در این تصمیم دارد؛ شمار قابلتوجهی از خانوارهای صهیونی اکنون با معضل «امنیت غذایی» روبهروهستند و بسیاری احساس میکنند دیگر رژیمی نیست که بتوانند در آن آیندهای مطمئن بسازند.همزمان با فشار اقتصادی، ناامیدی از وضعیت امنیتی و سیاسی نیز افزایش یافته است. پس از حملات و جنگها جمعی از صهیونیستها بهویژه نسل جوان این ساکنان غیرقانونی احساس میکنند زندگی در سرزمین تحت تنش دائمی خطر بسیار دارد. در واقع، اختلافات سیاسی، بحران حکمرانی و ناکامی در برآورده کردن خواستهای دموکراتیک، بسیاری را نسبت به آینده رژیم صهیونی بدبین کرده است.
فرار از جهنم
بخش عمده ساکنان صهیون فراری، مقصدشان کشورهای اروپایی-آمریکایی است؛ امیدوار به امنیت و رفاه بیشتر نسبت به کرانه شرقی مدیترانه. با توجه به این که اکثریت مهاجران تحصیلکرده، تکنسین و جوان هستند، خروج آنها را باید بهمثابه «فرار مغزها» قلمداد کرد؛ این روند تأثیرات منفی بلندمدتی بر جمعیت، اقتصاد و آینده ساکنان رژیمصهیونیستی خواهد داشت.البته سوءمدیریت دولت نتانیاهو نقش قابلتوجهی در تشدید موج «فرار مغزها» از اراضی اشغالی داشته است. مرکز پژوهشهای کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) تأکید میکند که قطبیسازی سیاسی، بحرانهای پیدرپی سیاسی و بیاعتمادی اجتماعی که در واپسین دوره صدارت بنیامین نتانیاهو به اوج رسیده ساکنان غیرقانونی اراضی اشغالی را به سمت ناامیدی ساختاری سوق داده و زمینه خروج گسترده متخصصان، دانشگاهیان و افراد کارآفرین را فراهم کرده است.
بهعبارت دیگر، تصمیمهای دولت نتانیاهو و فقدان استراتژی مؤثر برای مهار پیامدهای جنگهای منطقهای و تنشهای اجتماعی ساکنان اراضی اشغالی است. در راستای همین روند، کارشناسان وابسته به نهادهای تصمیمسازی تلآویو نیز هشدار دادهاند که این موج خروج، بیش از آنکه جابهجایی جمعیتی باشد، «خونریزی سرمایه انسانی» است که ستونهای اقتصادی و فناورانه رژیم صهیونی را تضعیف خواهد کرد. شکست در میادین نبرد غزه همچنین ناکامی دولت نتانیاهو در جذب، نگهداشت و حمایت از نیروهای متخصص باعث شده بخش مهمی از نسل جوان آینده خود را نه در اراضی اشغالی بلکه در کشورهای غربی نظیر پرتغال کمجمعیت جستوجو کنند.
اقتصاد لرزان اشغالگران
فارغاز ناملایمات اجتماعی، نوسانات اقتصادی رژیمصهیونیستی نیز زمینه مهاجرت ساکنان اراضی اشغالی را دامن زده است. طبق گزارشها در سهماهه دوم ۲۰۲۵ اقتصاد اسرائیل با نرخ سالانه حدود۴ تا ۴.۵ درصد منقبض شد؛ سرمایهگذاری ثابت بیش از ۱۲ درصد سقوط کرد و مصرف خصوصی نیز کاهش یافت. این نخستین انقباضی است که از سهماهه چهارم ۲۰۲۳ به این طرف رخ داده و نشاندهنده هشدار در ثبات اقتصادی است.در تازهترین برآوردهای رسمی، کسری بودجه این رژیم در سال ۲۰۲۵ نزدیک ۹.۴درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) برآورد شده و نسبت بدهی عمومی به تولید ناخالص داخلی نیز در حال افزایش است.وضعیت تحمیلی نتانیاهو بر ساکنان اراضی اشغالی فشار بر بودجه دولتی و کاهش توان مالی دولت برای خدمات عمومی یا سرمایهگذاری زیرساختی را به همراه دارد. اگرچه نرخ بیکاری ظاهرا پایین و بازار کار رسمی کم بیکاری را نشان میدهد، سهم قابلتوجهی از جمعیت همچنان زیر خط معیشت درآمد دارند؛ نرخ فقر نسبی در اسرائیل با اندکی کاهش یکی از بالاترینها در میان کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) باقیمانده است. بخش خصوصی و صادرات برای رشد اقتصادی حائز اهمیتهستند اما در شرایط تنش سیاسی و امنیتی مانند جنگ با گروههای مقاومت منطقهای این بخشها نیز ضعیف میشوند.
ستونهای استعمار فلسطین
رفاه سابق ساکنان غیرقانونی اراضی اشغالی، خروجی دههها استثمار کشور فلسطین در خدمت صهیونیستها بوده است. اساس پروژه استعماری اسرائیل بر تصرف و مالکیت زمین فلسطینی استوار است؛ برنامههایی مانند نقشه شارون در دهههای نخست تأسیس رژیم صهیونیستی، طراحی شدند تا زمینها بهصورت انحصاری به مهاجران یهودی تخصیص یابند. در راستای همین روند، گسترش شهرکها و مستعمرات در کرانه باختری و شرق بیتالمقدس، همراه با قانونیسازی دهها «خارج از قانون» بهویژه پس از ۲۰۲۳ یکی از ستونهای مهم استعمار است. با این سیاست، رژیمصهیونیستی در پی جا انداختن «واقعیت زمینی» که عادیسازی اشغال را تسهیل میکند. بهعبارت دیگر، تلاش برای کاهش اثر جمعیت فلسطینیان از طرق جابهجایی، سختسازی حقوق اقامت و محدود کردن رشد طبیعی بخش جداییناپذیر از پروژه استعمار تلآویو در خدمت رفاه صهیونیستهاست. درواقع اقتصاد فلسطین عمدتا بهگونهای استثمار شده که بازارها و منابع آن یا در اختیار رژیمصهیونیستی باشد و زیرساختهای زندگی ساکنان حقیقی کرانه شرقی مدیترانه درخدمت نوادگان تئودور هرتزل است.
پیشنهادی باخبر
تبلیغات


