آیا پرونده ایران محور اصلی دیدار نتانیاهو و ترامپ است؟
این گزارش نشان میدهد بنیامین نتانیاهو در آستانه انتخابات ۲۰۲۶، با ائتلافی شکننده و جامعهای دوپاره، بار دیگر بر دونالد ترامپ بهعنوان اهرم انتخاباتی تکیه کرده است. دیدار در مارالاگو عملاً آغاز غیررسمی کارزار نتانیاهو تلقی میشود. راهبرد او بر نمایشهای دیپلماتیک، پیوند دادن پروندههای غزه، ایران و لبنان و بهرهگیری از محبوبیت ترامپ در افکار عمومی اسرائیل استوار است؛ هرچند آتشبس غزه شکننده، عادیسازی منطقهای کند و بنبست داخلی، پیروزی قاطع را نامطمئن نگه داشته است.
فرارو – تال شالوِف، خبرنگار بخش بین الملل شبکه سی.ان.ان
به گزارش فرارو به نقل از شبکه سی.ان.ان، وقتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، این هفته در مارالاگو با دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، روبهرو میشود، ماجرا فقط یک دیدار معمول دیپلماتیک یا تجدید دیدار سیاسی نخواهد بود؛ این ملاقات بار معنایی سنگینتری را با خود حمل میکند. برای نتانیاهو، این صحنه عملاً حکم پردهٔ نخست کارزار انتخاباتی ۲۰۲۶ را پیدا میکند؛ رقابتی که در آن، رئیسجمهور آمریکا قرار است نقشی محوری و تعیینکننده برعهده بگیرد.
بر پایهٔ تقویم رسمی، اسرائیل باید در اکتبر ۲۰۲۶ پای صندوقهای رأی برود؛ تقویمی که البته ثبات چندانی ندارد و ممکن است زودتر از موعد از هم بپاشد. در حال حاضر، دو تهدید فوری ائتلاف نتانیاهو را در تنگنا قرار داده است: بحران خدمت سربازی اجباری یهودیان ارتدوکس افراطی و ضربالاجل تصویب بودجه در مارس ۲۰۲۶. هر یک از این دو بحران بهتنهایی میتواند جرقهٔ برگزاری انتخابات زودهنگام را بزند.
ائتلافِ ماندگار، جامعهِ دوپاره؛ نتانیاهو در جستوجوی روایت تازه
دولت ششم بنیامین نتانیاهو از میان آشوبهایی کمسابقه عبور کرده است؛ از طرح اصلاحات قضایی در سال ۲۰۲۳ که صدها هزار نفر را به خیابانها کشاند تا حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ حماس و سپس جنگ فرسایندهای که پس از آن آغاز شد و اسرائیل را هم در انزوای دیپلماتیک فرو برد و هم با شکافی عمیق در داخل مواجه کرد. با وجود همه اینها، نتانیاهو پابرجا مانده است. ائتلاف او در شش سال گذشته، بیش از هر دولت دیگری در اسرائیل عمر کرده و همین تداوم به او مجال داده است بازدارندگی منطقهای اسرائیل را تا حدی احیا کند؛ در حالی که همزمان، روند آغاز تحقیقات جدی درباره تصمیمگیریهایی که به بیسابقهترین شکست امنیتی اسرائیل در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ انجامید، عملاً متوقف مانده است.
نظرسنجیهای پیاپی از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون نشان میدهد ائتلاف بنیامین نتانیاهو برای رسیدن به اکثریت ۶۱ کرسی کنست معمولاً به بنبست میخورد و اغلب در بازهای میان ۴۹ تا ۵۴ کرسی نوسان میکند. در چنین فضایی، به نظر میرسد راهبرد انتخاباتی او بر یک محاسبه ساده استوار شده باشد: تا جایی که ممکن است از شکست هفتم اکتبر فاصله بگیرد و همزمان، روی نقشآفرینی دونالد ترامپ حساب باز کند تا این روایت را در روز رأیگیری به شکلی دیگر بازنویسی کند. نداو اشتراوخلر، استراتژیست سیاسی که پیشتر با نخستوزیر همکاری داشته است، میگوید: «رئیسجمهور آمریکا قرار است در راهبرد انتخاباتی نتانیاهو برای پیروزی دوباره نقشی محوری داشته باشد.»
ترامپ، برگ برنده تکراریِ نتانیاهو؛ از بیلبوردهای لیکود تا کارزار عفو
این همپیمانی سابقه دارد. در چرخههای پرآشوب انتخابات ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰ در اسرائیل، حزب لیکود خیابانها را با بیلبوردهایی پوشاند که ترامپ و نتانیاهو را در حال دست دادن نشان میداد؛ کنار همان شعار معروف: «نتانیاهو، در یک لیگ دیگر.» ترامپ هم در بزنگاههای حساس کارزار انتخاباتی، مجموعهای از ژستهای نمادین اما اثرگذار را به نمایش گذاشت: به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان در سال ۲۰۱۹، رونمایی از نسخهای پیشین از طرح صلح فلسطین در سال ۲۰۲۰ و نقشآفرینی در پیشبرد «توافقهای ابراهیم.» در مقطع نزدیکتر نیز ترامپ از کارزار «عفو» نتانیاهو حمایت کرد و در سخنرانی اکتبر در کنست بهطور علنی از اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور اسرائیل خواست او را عفو کند. ترامپ همانجا گفت: «یک ایده دارم آقای رئیسجمهور ــ چرا به او عفو نمیدهید؟»
این ماجرا به راه افتادن کارزاری همسو با لیکود را به دنبال داشت؛ کارزاری که سرانجام به درخواست رسمی خودِ بنیامین نتانیاهو برای عفو ختم شد. نتانیاهو در ویدیویی که همزمان با این درخواست منتشر کرد، به نقش حمایتی دونالد ترامپ اشاره کرد و مدعی شد این پشتیبانی «به هر دو رهبر امکان میدهد منافع حیاتی را در دورهای از فرصتِ گذرا پیش ببرند». نداو اشتراوخلر آن سخنرانی ترامپ در کنست را «عملاً آغاز کارزار انتخاباتی او» میداند؛ کارزاری که به گفته او «به دست بهترین کمپینر جهان یعنی دونالد ترامپ» هدایت میشود. اشتراوخلر میگوید: «احتمالاً ترامپ همانطور که در گذشته بود، دوباره روی پوسترهای انتخاباتی نتانیاهو ظاهر خواهد شد.» او تاکید میکند: «حضور او مثل سایه بر سراسر کارزار میافتد، اما مسئله کیفیت است نه کمیت.»
از آتشبس غزه تا نوبل صلح؛ نمایشهای دیپلماتیک بهعنوان سرمایه انتخاباتی
در همین چارچوب، یک منبع آگاه در لیکود که با روند برنامهریزیها آشنایی دارد، میگوید نتانیاهو پیشتر درباره امکان میزبانی از ترامپ در جریان کارزار انتخاباتیاش در اسرائیل گفتوگو کرده است؛ سفری که اگر محقق شود، به عنوان دومین سفر ترامپ به اسرائیل پس از بازگشت او به کاخ سفید ثبت خواهد شد.
با این حال، اعداد و ارقام روشن میکند چرا این مسیر برای نتانیاهو جذابیت دارد. بر اساس نظرسنجی گالوپ در سپتامبر ۲۰۲۵ درباره زندگی در اسرائیل، میزان رضایت اسرائیلیها از رهبری آمریکا ۷۶ درصد گزارش شده، در حالی که رضایت از رهبری دولت اسرائیل ۴۰ درصد بوده است. همچنین توافق آتشبس غزه که به میانجیگری و قاطعیت ترامپ نسبت داده میشود در عمل بیش از هر چیز به تقویت «برنده» رئیسجمهور آمریکا در میان اسرائیلیها انجامیده است.
ارزیابی محافل داخلی اسرائیل این است که «پیشنهاد انتخاباتی» نتانیاهو قرار است عمدتاً بر نمایشهای دیپلماتیک بنا شود: گسترش توافقهای ابراهیم، پیش بردن مسیر عادیسازی با عربستان سعودی و تبلیغ یک نظم جدید در خاورمیانه؛ مسیری که با تمایل ترامپ برای دریافت جایزه نوبل صلح همراستا است و اورشلیم نیز بهطور فعال در حال تقویت و ترویج آن به شمار میرود. در همین مسیر، امیر اوحانا، رئیس کنست و از چهرههای وفادار به نتانیاهو، اخیراً در کنار مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، یک ابتکار پارلمانی در سطح جهانی را کلید زدهاند که از رهبران جهان میخواهد از نامزدی ترامپ برای جایزه نوبل سال ۲۰۲۶ حمایت کنند.
ناداو اشتراوخلر میگوید: «مهمترین چیز برای نتانیاهو، میراث او است.» او تاکید میکند: «پیام نتانیاهو این خواهد بود که دستاوردهای زیادی داشته، اما مأموریتش هنوز تمام نشده است؛ تهدید ایران همچنان پابرجاست و توافقهای صلحی هم هست که باید ساخته شود.» با این حال، تصویر ترامپ از یک «صلح تاریخی» در خاورمیانه هنوز به واقعیت تبدیل نشده و همچنان با موانع جدی مواجه است. آتشبس غزه شکننده مانده است؛ ترامپ اسرائیل را برای شتاب دادن به مرحله دوم زیر فشار گذاشته، اما هنوز هیچ نیروی بینالمللی برای اداره غزه شکل نگرفته و چشمانداز خلع سلاح حماس نیز دور از دسترس به نظر میرسد. از سوی دیگر، کشورهایی که انتظار میرفت با سرعت به توافقهای ابراهیم ملحق شوند، همچنان با تردید پیش میروند و عادیسازی روابط با عربستان سعودی هم هنوز افقی دوردست دارد.
ایده معاملهگرایانه نتانیاهو؛ پیشروی در یک جبهه، امتیاز در جبهه دیگر
شکافها در دیگر میدانهای منطقهای هم خود را عیان کرده است. در پرونده سوریه، رویکرد خوشبینانه و آغوش باز ترامپ نسبت به رژیم «الشرع»، با اراده اسرائیل برای حفظ یک منطقه حائل در تضاد قرار گرفته است. در پرونده لبنان نیز واشنگتن بر مسیر دیپلماسی اصرار میورزد و به سمت آن فشار میآورد، در حالی که اورشلیم نسبت به توان بیروت برای مهار حزبالله، بدون رفتن به سمت یک کارزار نظامی دیگر، تردید جدی دارد.
در این میان، ایران همچنان حساس و تعیینکننده باقی مانده است؛ اسرائیل روند غنیسازی هستهای تهران را دنبال میکند و همزمان، بیش از پیش از فعالیتهای موشکی بالستیک آن نگران شده است. در چنین فضایی، مقامهای اسرائیلی تردید دارند ترامپ برای صدور مجوز یک عملیات بزرگ دیگرِ اسرائیل علیه ایران شتاب نشان دهد؛ بهویژه پس از پیامدهایی که حمله اسرائیل در سپتامبر به رهبر حماس در دوحه به دنبال آورد.
آنا کلی، معاون سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، در اظهاراتی گفت: «اسرائیل در تاریخ خود دوستی بهتر از رئیسجمهور ترامپ نداشته است.» او همچنین تاکید کرد: «ما همچنان بهطور نزدیک با متحد خود همکاری میکنیم تا برنامه ۲۰ مادهای رئیسجمهور برای صلح با موفقیت اجرا شود و امنیت منطقهای در خاورمیانه تقویت گردد.» کلی بار دیگر تاکید کرد: «همانطور که رئیسجمهور بارها در دورههای اول و دوم خود تاکید کرده است، او متعهد است اطمینان حاصل شود که ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نکند.»
در همین حال، غزه همچنان سیاسیترین و پرتنشترین میدان باقی مانده است؛ جایی که ترامپ به دنبال پیشبرد مرحله بعدی توافق است، اما نتانیاهو با محدودیتهای ائتلاف راستگرای خود دستبهگریبان است؛ ائتلافی که با هر نوع عقبنشینی بیشتر مخالفت میکند. به گفته منابع اسرائیلی، نتانیاهو ممکن است پیش از آنکه با پیش بردن آتشبس موافقت کند، در پی گرفتن مجوز برای یک عملیات نظامی دیگر در داخل غزه برآید؛ یک نمایش نهایی از قدرت برای راضی نگه داشتن شرکای ائتلاف، پیش از آنکه امتیازهای بیشتری بدهد.
یک مقام پیشین اسرائیلی میگوید: «نتانیاهو در خلأ تصمیم نمیگیرد و عمل نمیکند.» به گفته او، «جرد کوشنر و دیگر چهرههای کلیدی اطراف ترامپ، بهعلاوه متحدان ترامپ در خلیج فارس و دوستان او در ترکیه و قطر، بهتدریج از تعلل نتانیاهو در اجرای طرح آتشبس غزه ناامید شدهاند و با هر مانوری که بتواند ثبات گستردهتر منطقه را به خطر بیندازد، با بدبینی برخورد میکنند.» به روایت همین منابع، رویکرد نتانیاهو احتمالاً بر کنار هم چیدن یک بسته پیوندیِ جامع بنا خواهد شد: پیشرفت در غزه در برابر دریافت تضمینهای امنیتی علیه ایران و لبنان، هماهنگ کردن گامها با جدولزمانی سیاست داخلی و احتمالاً جلب حمایت برای کارزار عفو او.
یک مقام ارشد اسرائیلی تاکید میکند: «پیشروی در یک جبهه را با جبران در جبههای دیگر معاوضه میکند.» به گفته او، به نظر میرسد نتانیاهو ناچار باشد مرحله دوم را به ترامپ واگذار کند؛ بنابراین پرسش محوری این است که در برابر این واگذاری چه چیزی به دست خواهد آورد مثلاً حمایت آمریکا از یک حمله دیگر یا پشتیبانی از اقدام نظامی در لبنان.
حتی اگر آن گشایشهای تاریخی هرگز به واقعیت نرسند، ترامپ یک سرمایه به همان اندازه ارزشمند در اختیار نتانیاهو میگذارد: توجه. هر توییت، هر سفر و هر اظهارنظر رئیسجمهور آمریکا بهسرعت به تیتر اول رسانهها تبدیل میشود، نورافکن را از رقبای نتانیاهو میگیرد و دستور کار افکار عمومی اسرائیل را به سمت موضوعی تازه میکشاند. ناداو اشتراوخلر در این باره میگوید: «ممکن است اختلافنظرها یا اصطکاکهایی وجود داشته باشد، اما در نهایت یکدیگر را میفهمند و توان حل مسائل را دارند. تا امروز، آنها همواره هماهنگ بودهاند. نتانیاهو بسیاری از اقداماتش را تا پیروزی ترامپ در انتخابات به تعویق انداخت و اکنون انتظار دارد همان حمایت را در مقابل دریافت کند.»
در رقابتهای گذشته، مداخلات ترامپ به نتانیاهو کمک کرد از شکست فرار کند، اما هیچوقت پیروزی قاطع را برای او تضمین نکرد. در فاصله سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱، نتانیاهو نتوانست یک ائتلاف باثبات شکل بدهد و سرانجام کشور را به پنج انتخابات در چهار سال کشاند. ترامپ احتمالاً همچنان قدرتمندترین کارت در دست نتانیاهو خواهد ماند؛ اما همانطور که تجربه نزدیک نشان داده است، این کارت لزوماً برای داشتن یک «دستِ برنده» کافی نخواهد بود.


