ویدئوی سه نان و تجربه صادق بوقی؛ فرمولی که جواب میدهد!
رویداد ۲۴| گروه سیاسی: انتشار یک ویدئو از گروه صنعتی نامی نیک نهاد تحت نام تجاری سه نان در روزهای گذشته چنانکه احتمالا منتشر کنندگان ویدئو هم انتظار داشتند غوغا به پا کرد!
عمده واکنشهای رسانههای رسمی معطوف به انتقاد و حمله به این ویدئو بود.
خبرگزاری دانشجو در اینباره نوشت: «نگاهی به فیلم تبلیغاتی منتشر شده از طرف «سه نان» علاوه براینکه مدیریت شده بوده و مشخص است برای اهداف تبلیغاتی و تجاری تولید شده، اما به صورت واضح در حال ترویج نشر بی حیایی و بی حجابی در جامعه است! قطعا این تبلیغات برای رسانههای رسمی و بعنوان یک کلیپ رسمی از شرکتی که در جمهوری اسلامی فعالیت میکند نیست و کاملا صرف شبکههای اجتماعی میشود، اما عناصر آن داد میزند که این تبلیغات علاوه بر شعار دادن علیه قانون حجاب در کشور، استفاده ابزاری از زن و موضوع حساس آن در جامعه ایرانی است.»
خبرگزاری فارس هم به نقل از شبکه اجتماعی یک فعال رسانهای نوشت «قانون حجاب را با ترسوندن از اغتشاش تعطیل میکنند و آزادانه تبلیغ بیحجابی میکنند. دستگاههای نظارتی هم که خواب تشریف دارند. با یک کودتای نرم فرهنگی طرفیم و همزمان هم با بی غیرتی و وادادگی و بی بصیرتی مسئولین مواجهیم»
چنانکه انتظار میرفت، کاربران و نیز رسانههای موسوم به ارزشی و انقلابی عمدتا به انتشار این ویدئو تاختهاند.
این گروه معتقدند نمایش زنان بدون حجاب در یک ویدیوی تبلیغاتی نهتنها نقض قوانین حجاب است، بلکه به ارزشهای فرهنگی و دینی جامعه توهین میکند. برای مثال، کاربران نزدیک به این طیف در X این اقدام را "ترویج بیحجابی" و "بهرهکشی جنسی از زنان" توصیف کردهاند و آن را بخشی از یک حرکت برنامهریزیشده برای تضعیف هنجارهای اسلامی دانستهاند. این واکنشها با فراخوانهایی برای تحریم محصولات سهنان و حتی درخواست برخورد قانونی همراه شده است.
توقیف صفحه اینستاگرام سهنان در روز شنبه ۴ اسفند ماه ۱۴۰۳ با دستور قضایی نیز نشاندهنده حمایت نهادهای رسمی از این دیدگاه و شدت گرفتن فشار بر شرکت سه نان است.
در مقابل، گروهی از کاربران و فعالان، بهویژه کسانی که با نگاهی انتقادی به لایحه و قانون حجاب داشتهاند از این اقدام سهنان استقبال کردهاند.
در پستهایی که در X دیده میشود، برخی از کاربران این ویدیو را «گامی شجاعانه» برای شکستن تابو توصیف کردهاند و معتقدند که این حرکت نشاندهنده تغییر تدریجی در نگاه جامعه به حقوق زنان است.
این گروه همچنین از توقیف صفحه اینستاگرام سهنان به شدت انتقاد کرده و آن را نشانه ترس از گسترش اینگونه اقدامات دانستهاند.
دسته سوم واکنشها، کمتر بر مسئله حجاب متمرکز بوده و بیشتر رویکرد شرکت را نقد میکند. این گروه از کاربران معتقدند سهنان از زنان بهعنوان ابزاری برای جلب توجه و فروش بیشتر استفاده کرده است.
این گروه از کاربران، چه موافق حجاب و چه مخالف آن، نمایش زنان بدون حجاب را در این ویدیو «سطحی» و «مبتذل» خوانده و استدلال میکنند این کار به جای ارتقای جایگاه زنان، آنها را به سوژهای تبلیغاتی تقلیل داده است. این دیدگاه به نوعی میان دو قطب موافق و مخالف قرار گرفته و بیشتر بر شأن و ارزش زنان در جامعه تأکید میکند تا آنکه بهتنهایی بر موضوع حجاب متمرکز شود.
علاوه بر واکنشهای کاربران و رسانهها، پاسخ نهادهای رسمی نیز بخشی مهم از ماجرا بوده است. توقیف سریع صفحه اینستاگرام سهنان نشان میدهد تغییری در پاسخ نهادهای نظارتی به این گونه اقدامات بوجود نیامده است و علیرغم گسترش تولید محتواهای این چنینی همچنان در بر همان پاشنه قدیم میچرخد.
برخورد با برگزار کنندگان بلایند دیت
صبح امروز دوشنبه نیز سردار سید مجید فیض جعفری از شناسایی و برخورد با ۱۵ نفر از برگزار کنندگان اصلی جلسات بلایند دیت در فضای مجازی خبر داد و گفت: این اقدام در پی نارضایتی خانوادهها و بررسی اطلاعاتی انجام شده و با هماهنگی مراجع قضایی صورت گرفته است.
او گفت: طی عملیاتهای اخیر ۱۵ نفر از تهیه کنندگان، سازندگان و برگزارکنندگان اصلی این جلسات در سراسر کشور شناسایی و در ۳ روز گذشته با هماهنگی مراجع قضایی احضار، جلب و یا مورد تذکر قرار گرفتهاند.
این مقام ارشد انتظامی در ادامه با بیان اینکه همچنین محتوای نامناسب مرتبط با این فعالیتها پاکسازی و صفحات مربوطه در فضای مجازی توقیف شدهاند، تاکید کرد: این طرح تا پاکسازی کامل فضای مجازی از چنین محتواهایی ادامه خواهد داشت.
بلایند دیت یا چنانکه ترجمه شده «قرار ملاقات کور - ناشناس» توسط یک آشنای متقابل از هر دو شرکت کننده ترتیب داده میشود و دو نفری که در ملاقات کور شرکت میکنند ممکن است هرگز یکدیگر را ملاقات نکرده یا ندیده باشند.
سه نان و تکرار تجربه صادق بوقی!
برخوردهای انتظامی و قضایی مذکور نشان میدهد نهادهای نظارتی با وجود تجربیاتی همچون آنچه در مورد صادق بنا متجدد مشهور به صادق بوقی رخ داد ترجیح میدهند با همان دست فرمان سابق با اقداماتی که خروجی آن تیترهایی شامل واژههای «توقیف و احضار و برخورد» است کاربرانی را راضی نگه دارند که در انتهای مطالب خود از خواب بودن مسئولان و وِل بودن وضعیت فرهنگی کشور گلایه میکنند و وقتی سالها پاسخ مثبت به رفتار خود گرفتهاند کنایه زدن و طلبکار بودن را به عنوان بخشی از کنش سیاسی و فرهنگی پیشه کنند.
سازندگان ویدئوی تبلیغاتی شرکت سه نان با هر نیتی که دست به این اقدام زده باشند بعید است محاسبه نتایج احتمالی آن را نکرده و بی گدار به آب زده باشند.
همین حالا کفه کمپینها و پستهای شبکههای اجتماعی در راستای خرید بیشتر از این شرکت سنگینتر است که این موضوع نیز نشان از محاسبه درست آنها دارد.
یک روزه بر صدر اخبار و هشتگهای توئیتر فارسی نشستهاند و اقدام قضایی و انتظامی در این مورد نیز هرچقدر سخت و دردناک باشد احتمالا در هزینه – فایده شرکت محاسبه شده است.
سرنوشت صادق بوقی که از یک خواننده و معرکه گیر محلی در بازار رشت تبدیل به یک سلبریتی با یک و نیم میلیون دنبال کننده در اینستاگرام شد نشان داد این برخوردها در نهایت به ابزاری برای تقابل بخش بزرگی از جامعه با حاکمیت تبدیل میشود و آن کاربران طلبکار و تند و تیز رسانههای انقلابی نیز در نهایت موضوع را رها کرده و به سراغ سوژهای جدیدتر میروند.
این وسط دستگاه قضایی و انتظامی است که بار نخست به دلیل برخورد نکردن یا دیر برخورد کردن و در نهایت به دلیل برخورد کردن زیر سوال رفته و در عین حال از رسالت اصلی نیز بازمانده و از حیثیت اجتماعی خود بی دلیل هزینه کرده است.
از نگاهی دیگر باید گفت اگر چنانچه برخوردهای این چنینی قرار بود نتیجه مطلوب کاربران انقلابی را به همراه داشته باشد کمتر از دوماه بعد از پخش کنسرت زنده پرستو احمدی، ساز دیگری از گوشهای دیگر و اینبار توسط یک شرکت تولید کننده نان به صدا در نمیآمد!
سیاهه این قبیل اقدامات و برخوردهای متعاقب آن، چنان طولانی است که میشود گفت به یک شیوه مرسوم و کشاکش بی نتیجه میان دو طرف با توجه به شکاف اجتماعی بوجود آمده تبدیل شده و چه بسا باید درباره آن فکر دیگری کرد.
این موضوع که یک ویدئوی تبلیغاتی ساده تبدیل به میدان نبرد فرهنگی شود بیش از هرچیز توان دستگاههای انتظامی را تحلیل میبرد.
یکی از رسانههای اصولگرا درباره ویدئوی اخیر شرکت سه نان نوشته است: «پک کنندهها ارتباط مستقیمی با «سه نان» ندارند و این شرکت میتواند به راحتی از برخوردهای احتمالی فرار کند.»
این خبر در صورت صحت به معنای لو رفتن دست کاربران انقلابی و ارزشی است به این معنا که یک مجموعه تبلیغاتی میتواند با خواندن دست آنها حتی بازخورد کمپینهایش را با اندکی ریسک بیشتر تا حد قابل توجهی بالاتر ببرد. در اینصورت به نظر میرسد که شاید بهتر است متناسب با تغییرات بوجود آمده در سطح جامعه دستگاههای نظارتی نیز دست از سلبریتی سازی با هزینه نهادهای رسمی برداشته و بگذارند هیاهوی معرکه صادق بوقیها و کمپینهای بسته بندی محصول در رقابت با امثال خودشان و در همان صفحات اینستاگرامی باقی بماند.