به‌ بهانه برگزاری جام ملت‌های آفریقا ۲۰۲۵ در مراکش

همیشه‌ی خدا در حاشیه؛ این داستان فوتبال آفریقاست!

جام ملت‌های آفریقا ۲۰۲۵ در مراکش

در بررسی این دوره از جام ملت‌های آفریقا، به نقش فیفا، شکایت همیشگی اروپایی‌ها و تقویم فوتبال خواهیم پرداخت.

طرفداری | سال‌هاست «جام ملت‌های آفریقا» در حرف و شعار، یکی از مهم‌ترین تورنمنت‌های تقویمی فیفاست، اما در عمل اغلب شبیه یک مهمان مزاحم ناخوانده و یا جشنی بی‌موقع با آن برخورد می‌شود؛ اما وقتی پای رأی و سیاست وسط است، قاره آفریقا ناگهان به «بلوک استراتژیک» تبدیل می‌شود، در حالی که در تقویم رسمی و در مواجهه با فشار باشگاه‌های بزرگ اروپایی، جایی درخور پیدا نمی‌کند.

آفریقا؛ فقط شریک انتخاباتی است

ساختار فیفا طوری است که هر فدراسیون یک رأی دارد؛ یعنی صدای کشورهای آفریقایی روی کاغذ، با قدرت‌های سنتی فوتبال برابری می‌کند. همین ویژگی، آفریقا را در همه انتخابات فیفا به یک وزنه تعیین‌کننده و بسیار مهم تبدیل کرده است؛ از هاولانژ تا سال‌های طولانی بلاتر و حالا در دوران جیانی اینفانتینو.

نمونه‌ای از این نگاه ابزاری را می‌توان در اظهاراتی دید که بارها از دل فوتبال آفریقا بیرون آمده است. سایت RMC Sport به‌ نقل از «کلود لو روا» و دیگر چهره‌های آشنا با فوتبال قاره سیاه می‌نویسد:

فیفا فقط در انتخابات به آفریقا نیاز دارد، اما به جام ملت‌های آفریقا احترام چندانی نمی‌گذارد. این یک تورنمنت بزرگ است، اما در تقویم و در تصمیم‌های کلان، مثل یک تورنمنت درجه دو و اجباری با آن برخورد می‌شود.

این جمله‌ای است که دقیقاً احساس غالب و واقعی بسیاری از فدراسیون‌ها و مربیان آفریقایی را خلاصه می‌کند.

ریشه بخش بزرگی از این نارضایتی، به زمان سنتی برگزاری جام ملت‌های آفریقا برمی‌گردد؛ ژانویه و فوریه، قلب فصل فوتبال اروپاست. در هر دوره، با نزدیک شدن به مسابقات، موج تکراری اعتراض باشگاه‌ها و نارضایتی مربیان اروپایی آغاز می‌شود: چرا باید در حساس‌ترین مقطع فصل، ستاره‌های آفریقایی را از دست بدهیم؟

در آستانه جام ملت‌های ۲۰۲۱ (که به‌ دلیل کرونا در اوایل ۲۰۲۲ برگزار شد)، رسانه‌های انگلیسی و اروپایی فهرست بلندبالایی از بازیکنانی منتشر کردند که «به‌ خاطر جام ملت‌های آفریقا» لیگ برتر را ترک می‌کنند؛ از محمد صلاح و سادیو مانه تا ریاض محرز و توماس پارتی. گزارش‌ها در آن دوره نشان می‌داد تقریباً تمام باشگاه‌های لیگ برتر، به‌ جز چند مورد انگشت‌ شمار مثل لیدز، نوریچ، نیوکاسل و تاتنهام، به شکل مستقیم از این تورنمنت ضربه می‌بینند. نکته جالب اینجاست که در این گزارشات رسانه‌ای، از «اهمیت جام ملت‌های آفریقا» و رقابت‌های آن خبری نبود و هیچکس از حق طبیعی آفریقا برای داشتن یک تورنمنت قدرتمند با تقویم مستقل صحبت نمی‌کرد.

تقویمی که جایی برای آفریقا قائل نمی‌شود

فشار باشگاه‌های بزرگ، تنها به سطح رسانه‌ای محدود نمانده است. در موارد متعدد، فیفا صریحاً در کشمکش میان باشگاه‌های اروپایی و فدراسیون‌های آفریقایی، جانب طرف قوی‌تر را گرفته است، زمانی که منافع باشگاه‌های اروپایی بر تصمیمات فیفا سایه می‌اندازد!

در گزارش دیگری درباره مناقشه اخیر باشگاه‌های انگلیسی با فدراسیون‌های آفریقایی اشاره شده است:

فدراسیون جهانی فوتبال به خواسته تیم‌های انگلیسی در مورد بازیکنان آفریقایی دعوت شده برای حضور در جام ملت‌های قاره سیاه، تن داد.

این عبارت، در عین ایجاز، به‌ خوبی نسبت قدرت در این معادله را عریان می‌کند.

ستارگان حاضر در جام ملت‌های آفریقا
ستارگان زیادی در جام ملت‌های آفریقا حضور خواهند داشت

در حالی که فیفا خود را مدعی و متولی «فوتبال جهان» می‌داند، وقتی پای تعارض منافع مالی لیگ برتر انگلیس یا لیگ قهرمانان اروپا با تقویم جام ملت‌های آفریقا به میان می‌آید، کفه ترازو تقریباً همیشه به‌ سود اروپا سنگین می‌شود.

نتیجه، تصویری است که در آن جام ملت‌های آفریقا نه یک ستون ثابت در تقویم جهانی، بلکه یک تورنمنت متغیر مزاحم است که با اما و اگر و به‌ زور، جایی در تقویم فوتبال برای خود دست‌ و پا می‌کند؛ تورنمنتی که باید در بهترین حالت، دور روزهای خالی‌تر باشگاه‌ها و رقابت‌های اروپایی با برنامه‌ای کاملاً پُر، تنظیم شود.

لُب کلام این است: فشردگی هرروزه تقویم با تورنمنت‌های گسترش یافته، به معنای تنگ‌تر شدن حلقه برای آفریقاست.

با روی کار آمدن جیانی اینفانتینو، شعار اصلی فیفا «توسعه و گسترش فوتبال» بود؛ شعاری که در عمل، بیشتر در قالب گسترش تورنمنت‌های پرسود معنا یافت: افزایش تعداد تیم‌های جام جهانی به ۴۸ تیم، طراحی نسخه ۳۲ تیمی جام جهانی باشگاه‌ها، لیگ ملت‌های اروپا و فشار مستمر برای برگزاری مسابقات بیشتر در تقویم ملی و باشگاهی.

هر یک از این تورنمنت‌های جدید، جایی از تقویم را اشغال کرده‌اند؛ جایی که طبعاً محدود و غیرقابل توسعه است. روزها همچنان ۲۴ ساعت است، ماه ۳۰ روز و سال ۳۶۵ روز.

در عمل، با پُر شدن تابستان‌ها از جام جهانی، یورو، کوپا آمریکا و جام جهانی باشگاه‌ها، فشار برای انتقال یا فشرده‌سازی جام ملت‌های آفریقا بیشتر شده است. در نشست‌های مربوط به تقویم بین‌المللی، اولویت بارها و بارها به هماهنگی منافع یوفا، لیگ قهرمانان و لیگ‌های بزرگ داده شده و مسئله‌ای مثل تثبیت یک برنامه آبرومند و مسجل برای جام ملت‌های آفریقا، در حاشیه باقی مانده است.

این تناقض، وقتی عمیق‌تر می‌شود که به نقش بازیکنان آفریقایی در اقتصاد امروز فوتبال نگاه کنیم؛ ستارگان در مرکز، قاره در حاشیه!

از صلاح و مرموش و مانه تا اوسیمن، زیاش، محرز و ده‌ها ستاره دیگر، چهره‌های آفریقایی از ستاره‌های اصلی برندسازی و تبلیغات لیگ‌ها، باشگاه‌ها و تورنمنت‌های اروپایی‌ هستند. حق پخش، اسپانسرها و فروش پیراهن، هر ساله از نام همین بازیکنان سود زیادی می‌برند.

با این همه، وقتی این بازیکنان می‌خواهند برای مهم‌ترین تورنمنت قاره‌شان بازی کنند، همان ساختار جهانی که روی شانه‌های‌شان ایستاده، تورنمنت قاره سیاه را «اختلال در برنامه» می‌نامد. رسانه‌های اروپایی پیشاپیش از «خسارت جام ملت‌های آفریقا به لیگ‌ها» می‌نویسند و کمتر از «حق آفریقا برای داشتن یک جام قاره‌ای هم‌تراز با یورو و کوپا» سخن می‌گویند.

مجموعه این روندها، از اظهارات انتقادی چهره‌های آفریقایی تا نحوه تصمیم‌گیری فیفا در نزاع میان باشگاه‌های اروپایی و فدراسیون‌های آفریقایی، تصویری نسبتاً روشن از یک پارادوکس ساختاری می‌سازد: آفریقا در فیفا شریکی ضروری در سیاست و انتخابات است، اما وقتی پای تقویم و اولویت‌های فوتبالی به میان می‌آید، به کنار رانده می‌شود.

تا زمانی که فیفا جسارت مواجهه با این تناقض را نداشته باشد و به‌ جای مدیریت و کنترل فشار باشگاه‌های ثروتمند اروپایی، منطق آن‌ها را به عنوان «منافع فوتبال جهان» معرفی کند، جام ملت‌های آفریقا همچنان در همان موقعیت متزلزل باقی خواهد ماند: تورنمنتی بزرگ از قاره‌ای استثنایی، با بازیکنان قدرتمند و باقریحه که روی کاغذ و در کلام محترم شمرده می‌شود، اما در عمل، همیشهٔ خدا «در حاشیه میز اصلی فوتبال حریص و طماع جا داده شده است».

این دقیقاً همان مورد و عنوانی است که «جاناتان ویلسون» در یکی از مطالب اخیر خود در گاردین به‌ بهانه این تورنمنت و پیش از آغاز جام ملت‌های آفریقا به رشته تحریر درآورده است که با هم مرور می‌کنیم.

امیرحسین صدر

۱۲ دسامبر ۲۰۲۵


«جام ملت‌های آفریقا در حاشیه؛ جایی سرِ میزِ اصلی فوتبالِ حریص و طماع ندارد»

از جاناتان ویلسون – شنبه ۶ دسامبر ۲۰۲۵ در گاردین

تا زمانی که لیگ برتر انگلیس روی بازیکنانش سرمایه‌گذاری می‌کند و فیفا فقط از سر تعارف از آفریقا حرف می‌زند، تورنمنت شاخص این قاره همیشه برای یافتن جایگاه خود در تقویم جهانی فوتبال به دردسر خواهد افتاد.

شاید نگاه‌ها و نظرات، آن‌قدرها مانند قبل کوته‌بینانه نباشد، اما همچنان این واقعیت پابرجاست؛ دست‌کم در انگلستان، بیشتر از آن‌که به‌ عنوان یک تورنمنت مستقل درباره جام ملت‌های آفریقا صحبت شود، در قالب تأثیرش بر لیگ برتر از آن حرف زده می‌شود. همان غرولند همیشگی دوباره تکرار خواهد شد؛ چرا این تورنمنت در میانه فصل ما برگزار می‌شود؟

اما کنفدراسیون فوتبال آفریقا (کاف) تلاش کرده رضایت باشگاه‌های اروپایی را جلب کند، هرچند در این مسیر، با فیفا و تقویمی که مدام شلوغ‌تر می‌شود، روبه‌رو شده و مدام شکست هم خورده است.

باید پذیرفت برنامه‌ریزی و زمان‌بندی، نقطه‌ قوت کاف نیست. از سال ۲۰۱۲ به بعد، هیچ دوره‌ای از جام ملت‌ها در همان زمانی که ابتدا اعلام شده بود، برگزار نشده است:

  • در سال ۲۰۱۳ به‌ خاطر جنگ داخلی، از لیبی به آفریقای جنوبی منتقل شد؛

  • در سال ۲۰۱۵، پس از انصراف مراکش به‌ دلیل نگرانی از شیوع ابولا، در گینه استوایی برگزار شد؛

  • در سال ۲۰۱۷ به‌ دلیل تداوم آشوب در لیبی به گابن منتقل شد؛

  • در ۲۰۱۹ به‌ خاطر تأخیر در ساخت‌وسازها، از کامرون به مصر رفت؛

  • سپس در سال ۲۰۲۱ در کامرون برگزار شد، اما نه در زمان مقرر، بلکه در سال ۲۰۲۲ به‌ خاطر شیوع کووید؛

  • و در سال ۲۰۲۳ ابتدا برای ژوئن و جولای در ساحل عاج برنامه‌ریزی شده بود، اما وقتی در نهایت کسی در «کاف» نگاهی به نقشه و آب‌وهوای آفریقا انداخت و متعجبانه پذیرفت برگزاری تورنمنت در فصل باران‌های استوایی در غرب آفریقا، ایده‌ای پوچ و غیرعملی است، مسابقات به ژانویه و فوریه منتقل شد!

هر چقدر ایده برگزاری منظم این تورنمنت در تابستان اروپا نامعقول باشد، آیا واقعاً قرار است این رقابت‌ها هرگز در غرب آفریقا برگزار نشود؟

این سیاست رسمی فعلی است. جام ملت‌های ۲۰۲۵ در ابتدا قرار بود در ژوئن و جولای در مراکش برگزار شود. اما بعد، جیانی اینفانتینو جام جهانی باشگاه‌های توسعه‌ یافته‌اش را اختراع کرد و آفریقا بار دیگر مجبور شد تورنمنت خود را جا به‌ جا کند و مسابقات را از ۲۱ دسامبر آغاز کند.

برای کسی که پیش از جام جهانی قبلی گفته بود احساس می‌کند «آفریقایی» است، اینفانتینو روش عجیبی برای نشان دادن این احساس انتخاب کرده است. رئیس فیفا هنوز همان نغمه ضد استعماری‌ای را می‌نوازد که ژائو هاولانژ بسیار به آن علاقه‌مند بود و از آن برای بسیج پایگاه حمایتی خود در آفریقا استفاده می‌کرد، اما اینفانتینو همان‌قدر نسبت به پیدا کردن جایی در تقویم فوتبال، برای تورنمنت قاره آفریقا بی‌اعتنا است که نسبت به مرگ هزاران کارگر مهاجر در قطر بی‌اعتنا بود.

طرح ۱۰۰ میلیون دلاری او برای یک سوپرلیگ آفریقایی ۲۰ تیمی، طرحی مشکوک با توجه به این‌ که مناسبات سنتی و رقابت‌های موجود را لگدمال می‌کرد، در عمل به یک تورنمنت تک‌ مرحله‌ای با هشت تیم در سال ۲۰۲۳ تقلیل یافت (هرچند هرگز رسماً لغو نشده است، اما هیچ اشاره‌ای به آن در وب‌سایت کاف دیده نمی‌شود).

قهرمانی ساحل عاج در آفریقا
ساحل عاج، قهرمان جام ملت‌های آفریقا در سال ۲۰۲۴

فیفا معمولاً اصرار دارد باشگاه‌ها ۱۴ روز پیش از آغاز تورنمنت بازیکنان‌شان را آزاد کنند، اما برای این دوره از جام ملت‌ها این مهلت به شش روز کاهش یافت و از باشگاه‌ها خواسته شده اگر این زمان‌بندی برای آن‌ها مناسب نیست، به‌دنبال راه‌حل‌های مجزای خود باشند. در اینجا تحقیر و بی‌اعتنایی به آفریقا کاملاً محسوس است.

پاتریس موتسپه، رئیس اهل آفریقای جنوبی «کاف» و یکی از نزدیک‌ترین متحدان اینفانتینو، در مراسم قرعه‌کشی روز جمعه جام جهانی حضور داشت؛ این در حالی است که دونالد ترامپ تلاش کرده بود مانع از شرکت رئیس‌جمهور آفریقای جنوبی، سیریل رامافوزا، در نشست «گروه ۲۰» سال آینده شود. ترامپ که در مراسم قرعه‌کشی جام جهانی با تأکیدهای اینفانتینو نقش پررنگی داشت و نشست سران «گروه ۲۰» در ژوهانسبورگ در ماه نوامبر را تحریم کرده بود، ادعا می‌کرد اقلیت سفیدپوست آفریقای جنوبی تحت آزار و تعقیب قرار دارند!

با بسته شدن پنجره زمانی ژوئن و جولای به روی آفریقا، پیشنهاد شد تورنمنت دوباره به جایگاهی برگردد که پیش‌تر در ژانویه و فوریه داشت. اما آن هم مشکلات خودش را داشت. بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۲، جام ملت‌ها در ژانویه و فوریه در سال‌های زوج برگزار می‌شد.

اما چرا هر دو سال یک‌بار؟

چون در سال ۱۹۵۷، زمانی که جام ملت‌ها آغاز شد، آفریقا هنوز ۱۳ سال با داشتن سهمیه تضمین‌ شده در جام جهانی فاصله داشت و این تنها راه برای تضمین فوتبال رقابتی منظم در این قاره بود.

با توجه به این‌که تا پیش از توسعه اخیر جام جهانی، فقط پنج تیم آفریقایی به این تورنمنت راه پیدا می‌کردند، جام ملت‌ها همچنان بهترین راه برای کسب درآمد برای ۵۰ عضو دیگر کاف بود. اگر اروپا از این موضوع ناراضی است، در حالی که این‌ همه بازیکن آفریقایی در باشگاه‌های اروپایی بازی می‌کنند، باید راه دیگری برای تأمین مالی فوتبال قاره پیدا کند.

این احساس به‌ وجود آمد که در سال‌های برگزاری جام جهانی، جام ملت‌ها زیر سایه آن تورنمنت جهانی قرار می‌گیرد. علاوه بر این، مقررات فیفا باشگاه‌ها را موظف می‌کند فقط برای یک تورنمنت ملی در هر سال بازیکنان‌شان را آزاد کنند. در سال برگزاری جام جهانی، باشگاه‌های اروپایی از نظر قانونی حق دارند از در اختیار گذاشتن بازیکنان‌شان برای جام ملت‌ها سر باز بزنند و نفوذ فزاینده لیگ قهرمانان توسعه‌ یافته با فرمول جدید به ماه ژانویه، تمایل آن‌ها برای آزاد کردن بازیکنان را باز هم کمتر می‌کند.

آن‌چه به دست آمده، یک سازش است: این تورنمنت دسامبر و ژانویه که می‌توان آن را به‌ عنوان جام ملت‌های ۲۰۲۵ طبقه‌بندی کرد تا باشگاه‌ها نتوانند از آزاد کردن بازیکنان شانه خالی کنند، در عین حال در تعطیلات زمستانی اغلب لیگ‌های اروپایی هم قرار می‌گیرد. به همین دلیل است که در روز باکسینگ‌ دی، با وجود فقط یک بازی در لیگ برتر، می‌توانید تمام روزتان را با تماشای زامبیا - کومور، مصر - آفریقای جنوبی، مراکش - مالی و آنگولا - زیمبابوه پُر کنید.

جیانی اینفانتینو و پاتریس موتسیپه
رئیس کنفدراسیون فوتبال آفریقا، پاتریس موتسیپه، یکی از متحدان اصلی همتای خود در فیفا، جیانی اینفانتینو، است.

به طور حتم بسیاری از باشگاه‌های لیگ برتر تحت تأثیر قرار خواهند گرفت، هرچند آرسنال و چلسی در این دوره هیچ نماینده‌ای در جام ملت‌ها نخواهند داشت. ساندرلند ممکن است تا هفت بازیکن خود را در اختیار نداشته باشد؛ مهم‌ترین‌شان هافبک جمهوری دموکراتیک کنگو، نوا سادیکی، و مدافع چپ موزامبیکی، رینیلدو است؛ به‌ ویژه از آن رو که جانشین او، آرتور ماسواکو، هم همراه با تیم ملی کنگو خواهد بود.

از دست دادن محمد صلاح برای لیورپول نسبت به سال‌های قبل کمتر تعیین‌کننده به‌ نظر می‌رسد، در حالی که هم‌تیمی او در تیم ملی مصر، عمر مرموش، این فصل دو بازی لیگ را برای منچسترسیتی از ابتدا شروع کرده است. در حالی که خط حمله منچستریونایتد تحت تأثیر قرار می‌گیرد، چون آماد دیالو و برایان امبومو به ساحل عاج و کامرون ملحق می‌شوند؛ وست هم نیز هر دو وینگ‌ بک چپ و راست خود را از دست خواهد داد: آرون ون‌بیساکای اهل کنگو و الحاجی مالک دیوف سنگالی.

خلاقیت هم‌تیمی‌های دیوف در تیم ملی سنگال، ایلیمان اندیای و اسماعیل سار، در اورتون و کریستال پالاس احساس خواهد شد و فولام هم از آرامش و پاس‌های مطمئن بازیکن نیجریه‌ای‌اش، الکس ایووبی، محروم می‌شود. با این حال، ناکامی غنا و گامبیا در صعود به تورنمنت به این معناست که محمد کودوس، آنتوان سمنیو و یاکوبا مینته به‌ ترتیب همچنان برای تاتنهام، بورنموث و برایتون در دسترس خواهند بود.

«اما» این داستان، داستان لیگ برتر نیست. این داستان فوتبال آفریقاست و این‌که چگونه، در برابر تمام شعارهای اینفانتینو، فوتبال این قاره به حاشیه رانده شده است؛ داستان این‌که چطور با گسترش طمع و بزرگ‌تر شدن بی‌وقفه تقویم بازی‌ها، فوتبال آفریقا مجبور شده برای تورنمنت شاخص خود گوشه‌ کوچکی پیدا کند تا با عذرخواهی، معذرت و لطفاً و تمنا، آن را در تقویم جهانی فوتبال جای دهد.

پیشنهادی باخبر