از فساد چای دبش رسیده ایم به برنج دبش | پول مردم را چه کسانی می خورند؟
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه اطلاعات نوشت:
بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند میزانی که عدم تعادلهای اقتصادی، خود تحریمی، نظام ناکارآمد و غیر عقلانی تصمیمگیری و تصمیمسازی و تأخیر در انجام اصلاحات ساختاری به ویژه از چند نرخی و رانتی از عوامل اصلی وضع موجود و ناترازیهای مختلف از جمله ناترازی مالی در کشور است، تحریمهای خارجی نیست.
این حرف نادرست نیست.چون اگر قرار بود تحریم دلیل عمده باشد پس این میزان اختلاف طبقاتی و این حجم از تولید نقدینگی غیرمولد در کشور و این میزان تبعیض و نابرابری نباید وجود میداشت و مهمتر از همه یکهتازی یک طبقه کوچک بسیار ذینفوذ و ثروتمند و یک الیگارشی پنهان و آشکار که گویی قدرتی ما فوق قدرت دولت و حاکمیت در دست دارد و موجد این سطح از نابرابری است. حال کمی دقیقتر به مسأله نگاه کنیم تا شاید با گوشهای از این قدرت الیگارشی پنهان و در سایه آشنا شویم.
چندی پیش عبدالرضا مصری نماینده مجلس که در سوابق خود جدای نمایندگی وزارت کار را هم دارد دست به یک افشاگری زد و گفت: مدیرعامل اسبق یکی از شرکتهای بزرگ دارویی، خود واردکننده دارو هم هست. چندین شرکت خصوصی هم دارد. سند به مراجع بالادستی و قضایی ارائه دادم که از طریق شرکت دولتی، که مدیرعامل آن بود دارویی را از شرکت وارداتی خودش دهها برابر قیمت خریده...
همین دیروز یکی از اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس افشاگری کرده و گفته یکی از مهمترین شرکتهای واردکننده نهادهها برای ده کشتی که ۸ تای آنها اصلاً وجود خارجی ندارند. درخواست ارز کرده، بد نیست عین اظهارات علیرضا عباسی را بخوانید:
اخیراً امپراتور واردات نهادههای دامی اقدام به دریافت کد کوتاژ غیرواقعی، عرضه در سامانه بازارگاه، فروش صوری به دامداران داخلی و مطالبه دریافت ارز ترجیحی برای ده کشتی کالا کرده که ۸ کشتی آن وجود خارجی ندارند...
حالا به این اظهارات، بد نیست یک حرف دیگر را هم این بار از عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی محمدحسین روشنک اضافه کنید:
... درآمد اتاق بازرگانی را جمع کنید درآمد یک هفته رانت برنج دبش نمیشود.
ماجرای چای دبش تمام شد. حالا به برنج دبش برسید. برنج در پاکستان یک دلار است، ارز ترجیحی برنج هم ۲۸۵۰۰ تومان است. ما در مشهد که به پاکستان هم نزدیک است برنج پاکستانی را میخریم ۲۲۰ هزار تومان شما حساب کنید رانت یک هفته برنج بیشتر از همه سرمایه کل اتاق در سراسر کشور است. من همین حالا به وزارت بازرگانی و وزارت کشاورزی میگویم که بزودی برنج دبش چای دبش را پشت سر میگذارد. ببینید این مابهالتفاوت پیش کیست؟...
ذکر همین ۳ نمونه و مصداق کفایت کند گرچه بسیاری از مثالها میتوان آورد از غارتی که در سایه مناسبات رانتی در اقتصاد ایران و عدم انجام اصلاحات ساختاری و حذف امضاهای طلایی و نفوذ الیگارشی، چون موریانه منابع ملی و منافع مردم و دولت و نظام را از درون میخورد و زندگی و معیشت جامعه را به گروگان گرفته است.
جالب اینکه تقریباً تمامی این شبکه توزیع رانت به بهانه و به نیّت حمایت از سفره مردم و کمک به معیشت آنان به حیات غارتی خود ادامه میدهد، در حالیکه نه تنها کمکی به سفره مردم نمیکند بلکه یکی از دلایل اصلی نابرابری و تبعیض و عدم توزیع عادانه ثروت و فرصت در کشور به حساب میآید و از طرف دیگر نقدینگی بسیار قابل توجه ناشی از این غارت حتی درصدی هم به سمت تولید نمیرود و اتفاقاً بیشترین آسیب را به بخش تولید ملی وارد میآورد.
راستی اگر شما هم توان دسترسی و بهرهمندی از امتیاز تخصیص ارزی حدود یک چهارم قیمت بازار آن را داشتید به خود زحمت و مرارت جان کندن در عرصه تولید را میدادید و یا از این پول باد آورده میگذشتید؟
یکی از دردها و رنجهای جامعه وجود همین سازوکار غارتی و رانتی در کشور است که رقم آن را برخی تا سالانه ۷۰۰ تا ۸۰۰ همّت هم تخمین میزنند و حتماً خود بهتر میدانید که ۸۰۰ همت یا ۸۰۰ هزار میلیارد تومان چند صفر دارد. ۸ در برابرش ۱۴ صفر!


