مدیرانی که پشت ناکامی پنهان میشوند/ آقای تاجرنیا دقیقا کجایی؟!

شکست ۷ بر یک استقلال مقابل الوصل، فقط یک باخت نبود؛ یک فاجعه تاریخی بود. نه تنها آبروی تیم پرستاره را برد، بلکه اعتبار باشگاه را زیر سؤال برد و پرسشهای جدی درباره مدیریت فوتبال ایران ایجاد کرد. هر کسی با فوتبال جهان آشنا باشد میداند، چنین شکست سنگینی در هیچ جای دنیا بیپاسخ نمیماند. مدیران باشگاهها فوراً دست به قلم میشوند، استعفا میدهند و یا توضیح میدهند تا هواداران بدانند چه اتفاقی رخ داده است. اما در ایران، فرهنگ پاسخگویی و استعفا هنوز یک شوخی تلخ است.
مدیران استقلال، که با غرور دستهجمعی راهی امارات شدند، پس از این ناکامی، نه واکنشی نشان دادند و نه حاضر شدند درباره شکست سنگین تیمشان حتی یک جمله توضیح دهند. سکوت آنها در برابر یک فاجعه، یعنی پنهان شدن پشت ناکامی دیگران و فرار از پاسخگویی.
بدون شک، کادر فنی و بازیکنان مقصرند. عملکرد ضعیف ریکاردو ساپینتو و بازیکنان، تصمیمات اشتباه در زمین، اشتباهات فردی و ناهماهنگیها همه دست به دست هم دادند تا نتیجهای تحقیرآمیز رقم بخورد. اما نمیتوان نقش مدیران را نادیده گرفت. اعضای هیئت مدیره و علی تاجرنیا سهم بزرگی در این فاجعه دارند؛ کسی که پیش از آغاز رقابتهای آسیایی بابت کوچکترین مسائل در فضای مجازی واکنش نشان میداد و توئیتهای جنجالی میزد، اکنون پس از شکست تاریخی ناپدید شده است.
تاجرنیا بازی استقلال - الوصل را کنار دوستان و رفقای گرمابه و گلستان خود تماشا کرد، اما پس از پایان مسابقه، ناپدید شد و هیچ کلامی درباره فاجعه نداد. منتقدان و پیشکسوتان باشگاه معتقدند او مرد روزهای موفقیت است؛ روزهایی که میتواند ژست فاتح میدان را بگیرد، اما هنگام شکست و ناکامی، ترجیح میدهد در سایه پنهان شود.
این سکوت، بخشی از سناریوی حسابشده اوست؛ همان سناریویی که پیشتر در رابطه با پیتسو موسیمانه دیده شد و حالا احتمالاً با استفاده از نام کلارنس سیدروف، قصد دارد زیر پای ریکاردو ساپینتو را نیز خالی کند تا بار دیگر یک مربی خارجی وارد فوتبال ایران شود و او دوباره در مقام فاتح و ژستگیرنده جلوی دوربینها ظاهر شود.
اما داستان به اینجا ختم نمیشود. سیاستهای مدیریتی، استخدامهای بدون پشتوانه، خریدهای پرهزینهای که هیچگاه نتیجه لازم را نداشتند و برنامهریزیهای غلط، همه دست به دست هم دادهاند تا تیم را در چنین شرایط بحرانی قرار دهند. وقتی تیم میلیاردی استقلال با ستارههای پرشمار چنین شکست تحقیرآمیزی را تجربه میکند، سؤال اساسی این است که چرا مدیران مسئولیت تصمیمات خود را نمیپذیرند؟
ریکاردو ساپینتو و بازیکنان قطعاً مقصرند و باید شدیدترین مواخذه را تجربه کنند، اما نقش مدیران در این افتضاح تاریخی چیست؟ آیا تاجرنیا، کسی که برای دستیابی به کرسیهای بلندتر حاضر شده در استقلال، میتواند با ژستهای آنچنانی و حرفهای بیاثر، از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند و از فاجعه جان سالم به در ببرد؟
هواداران استقلال، کسانی که شبها با عشق به تیمشان زندگی میکنند و روزها با امید به قهرمانی دل به بازیها میبندند، شایسته پاسخ هستند. آنها شایسته نیستند که مدیرانی با استراتژیهای غلط، ژستهای رسانهای و سیاستهای شخصی، سرنوشت تیم محبوبشان را بازیچه قرار دهند.
شاید این شکست سنگین استقلال، تنها یک هشدار نباشد؛ بلکه نماد ناکامی مدیریتی در فوتبال ایران باشد؛ پیامی برای تمام مدیرانی که فکر میکنند میتوانند بدون پاسخگویی، تیم و هواداران را بازیچه کنند.
سکوت دیگر کافی نیست. پاسخگویی، تنها راه نجات استقلال و احیای اعتبار فوتبال ایران است.
انتهای پیام/
پیشنهادی باخبر
تبلیغات