وقتی صدای هند رجب را شنیدم، حس کردم او از من کمک می‌خواهد

کوثر بن هنیه کارگردان تونسی با فیلم «صدای هند رجب» جایزه بزرگ هیئت‌داوران را از آن خود کرد و به نمادی از مقاومت فلسطین بدل شد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، از «چهار دختر» در کن ۲۰۲۳ تا «مردی که پوست خود را فروخت» و «زیبایی و سگ‌ها»، کارنامه او پر است از فیلم‌هایی که با روایت‌های نوآورانه و انسانی، جوایز بین‌المللی را از آن خود کرده‌اند و ثابت می‌کنند که سینمای او همواره فراتر از مرزها سخن می‌گوید. او امسال با فیلم تأثیرگذار دیگری به ونیز آمد، فیلمی که از همان ابتدا محل بحث و جدل‌های فراوان شد. فیلم

نمایش جهانی فیلم در انجام شد و در بخش رقابتی اصلی برای

نکته‌ای بسیار ویژه این بود که

داستان فیلم و استقبال ونیز، ترکیبی از

بن هنیه هنگام دریافت جایزه‌ بزرگ هیئت داوران جشنواره فیلم ونیز گفت: داستان رجب تنها روایت یک دختر خردسال نیست، بلکه به‌طور تراژیک داستان «یک ملت تمام‌عیار است که نسل‌کشی را تحمل می‌کند».

او افزود: «سینما نمی‌تواند هند را بازگرداند و نه می‌تواند جنایتی را که علیه او مرتکب شدند پاک کند. هیچ چیز نمی‌تواند آنچه را که از او گرفته شد جبران کند، اما سینما می‌تواند صدای او را حفظ کند و آن را فراتر از مرزها طنین‌انداز سازد.»

این کارگردان ادامه داد: «صدای او همچنان پژواک خواهد داشت تا زمانی که پاسخگویی واقعی شود، تا وقتی که عدالت برقرار گردد.»

در ادامه مصاحبه‌ای که چند روز پیش با کوثر بن هنیه شده می‌خوانید.

بله، واکنش‌ها بسیار احساسی بود. و بله، هیچ‌گاه نمی‌دانید وقتی فیلم می‌سازید، مردم چه برداشتی از آن دارند. می‌دانم که این فیلم با چه حال و احساسی ساخته شده و تلاش کردم آن را به مخاطب منتقل کنم. وقتی فیلم تمام می‌شود و دیگر فقط مال من نیست، لحظه‌ای عجیب است. حالا فیلم با رسانه‌ها آغاز می‌شود و در یک یا دو ساعت آینده در سالن بزرگ برای نخستین بار نمایش داده خواهد شد که خیلی بزرگ است.

وقتی صدای هند رجب را شنیدم، حس کردم او از من کمک می‌خواهد
هند رجب 

 بله، درست است. چون در یک نقطه حس ناتوانی وجود داشت. چه کاری می‌توانیم انجام دهیم تا این وضعیت متوقف شود؟ چون سیاستمداران کاری نمی‌کنند، مخصوصاً در کشورهای غربی، به ویژه آمریکا. این حس عصبانیت و ناتوانی وجود داشت. وقتی صدای هند رجب را شنیدم که درخواست کمک می‌کرد، حس کردم او از من کمک می‌خواهد. اولین واکنش من همین بود… و بعد گفتم اگر من چنین حسی دارم، پس… چطور کارکنان هلال احمر این را احساس کردند؟ چون او از آن‌ها کمک می‌خواست و نمی‌توانستند. او در محاصره بود و نمی‌توانستند به او برسند.

برای من، روایت داستان از دیدگاه آن‌ها، تقویت و توضیح و به اشتراک گذاشتن این حس عصبانیت، ناتوانی و بی‌عدالتی خالص در ماجرای کشته شدن هند رجب با جهان، اهمیت داشت.

بازیگران نقش شخصیت‌های واقعی را بازی می‌کنند و وقتی با هند پست تلفن صحبت می‌کنند، کلمه به کلمه همان چیزی را تکرار می‌کنند که در ضبط موجود است. این بخشی است که تقریباً یک بازسازی است، هرچند من از این واژه خوشم نمی‌آید.

وقتی صدای هند رجب را شنیدم، حس کردم او از من کمک می‌خواهد

بقیه فیلم، از طریق آنچه آن‌ها درباره احساسشان در آن روز گفته‌اند ساخته شده است. بنابراین ساخت فیلم تلفیقی بود بین مستند، یعنی ضبط واقعی، چگونه صدای او را گرامی بداریم و چگونه داستان کسانی را بگوییم که سعی داشتند به این دختر کوچک کمک کنند اما با هزاران مانع روبه‌رو شدند.

من هرگز خواب چنین چیزی را هم نمی‌دیدم. فوق‌العاده است، چون این افراد را تحسین می‌کنم و بازیگران بزرگی هستند. حمایت آن‌ها از فیلم معنای زیادی دارد، چون صدای این دختر کوچک را تقویت می‌کنند، صدایی که با تمام سکوت اطراف غزه بسیار مورد نیاز است.

 نمی‌دانم. من عضو آکادمی هستم، بنابراین برای خودم رأی می‌دهم.

5959

پیشنهادی باخبر