به گزارش ایسنا، «ایوو دالدر»، سفیر سابق آمریکا در ائتلاف ناتو و کارشناس ارشد اندیشکده «مرکز بلفر»، وابسته به دانشگاه «هاروارد» در مقالهای با استفاده از مدل «پنج مرحله سوگواری» (انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی و پذیرش) به تحلیل واکنش اروپا به تحولات روابط خود با آمریکا پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۴ میپردازد.
دالدر در این مقاله که در نشریه «پالتیکو» منتشر کرده تصریح میدارد: «اروپا از زمان بازگشت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به کاخ سفید به شکلی آهسته و پیوسته پنج مرحله سوگواری را در عرض یک سال گذرانده تا سرانجام قبول کند روابط ویژه بین ۲ سوی اقیانوس اطلس دیگر از دست رفته است. این بلوک اکنون در آستانه ورود به سال ۲۰۲۶ باید این سوال را از خود بپرسد که آیا اراده و قدرت لازم برای تبدیل این پذیرش به یک اقدام واقعی را دارد؟»
این تحلیلگر در ادامه معتقد است رسیدن دوباره دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا به منزله پایان دوران «صلح آمریکایی» (Pax America) است؛ دورهای به مدت بیش از ۷۵ سال که در آن آمریکا خود را رهبر بلامنازع به اصلاح «جهان آزاد» قلمداد کرده و روسای جمهور و دولتهای متوالی در واشنگتن، روابط با اروپا را در کانون تعامل جهانی آمریکا قرار میدادند. این واضح بود که ترامپ قصد دارد به این دوران پایان دهد چون از مدتها پیش علنا صحبت از سیاست «اول آمریکا» با هدف در پیش گرفتن سیاستی با محوریت تمرکز محدود و منطقهای کرده بود اما کمتر کسی در اروپا باور میکرد که واقعا این اتفاق یک روز بیفتد.
مرحله انکار
دالدر خاطر نشان میکند: «در یک نشست به صرف ناهار در اواسط دسامبر ۲۰۲۴ حدود ۱۲ تن از سفیران ناتو حضور یافتند. آنها یکی پس از دیگری اعلام میکردند که اگر اروپا کمی هزینههای دفاعی خود را افزایش دهد همه چیز روبراه خواهد شد. وقتی من به آنها گفتم که آنها در حال انکار یک تغییر بسیار بنیادی هستند یکی از آنها رو به من کرد و گفت: "شما که معتقد نیستید ایالات متحده دیگر امنیت خود را وابسته به امنیت اروپا نداند. واقعا اعتقاد شما این است؟»
اما چندی بعد از آن در ماه فوریه سلسله وقایع متعددی، امتناع اروپا از پذیرش دگرگونیهای بنیادین ناشی از انتخاب مجدد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا را به چالش کشیدند. «پیت هگست»، وزیر جنگ آمریکا در اولین حضورش در این سمت در یک نشست ائتلاف ناتو صراحتا به همکارانش گفت: «اروپا باید مالک مسئولیت خود در تامین امنیت متعارف این قاره باشد.»

پس از آن شوک بعدی برای اروپا توافق دونالد ترامپ و «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه بر سر مذاکرات کشورهایشان درباره پایان دادن به جنگ اوکراین آن هم بدون مشارکت اوکراین یا اروپا بود. و سپس نوبت به سخنرانی جنجالی «جی.دی ونس»، معاون رئیسجمهور آمریکا در کنفرانس امنیتی مونیخ رسید؛ سخنرانی که ونس در آن گفت: «بزرگترین تهدید برای اروپا روسیه یا چین نیست، بلکه تهدید از درون است یعنی عقبنشینی اروپا از برخی از اساسیترین ارزشهایش».
در نهایت جنجالیترین رخداد آن ماه اتفاق افتاد؛ در اواخر فوریه ترامپ و ونس در دفتر بیضیشکل کاخ سفید و در برابر پخش زنده دوربینهای تلویزیون با «ولودیمیر زلنسکی»، رئیسجمهور اوکراین مشاجره کردند. نشستی که ترامپ در آن بر سر زلنسکی فریاد زد: «تو برگ برندهای نداری» و اوکراین را به دلیل خودداری از پایان دادن به جنگ سرزنش کرد.
مرحله خشم
به عقیده دالدر در پایان ماه فوریه اروپا دیگر از مرحله انکار واقعیت عبور کرده و وارد فاز «خشم» شد. پس از این اتفاقات، احساس خشم و خیانت در میان رهبران اروپایی آشکار شد. یک وزیر خارجه اروپایی حتی آمریکا را به خیانت و «تنها گذاشتن اروپا در برابر روسیه» متهم کرد. دالدر ادامه میدهد: « چند روز پس از کنفرانس مونیخ با وزیر امور خارجه یک متحد بزرگمان ملاقات کردم. یک متحد وحامی دیرینه آمریکا که مایوس به نظر میرسید و فریاد زد: "شما از پشت به ما خنجر زدید. شما ما را تنها گذاشته و رها کردهاید تا به تنهایی با روسیه مقابله کنیم."»

مرحله چانهزنی
اما این خشم اروپا نیز تنها چند ماه ادامه یافت تا اینکه این قاره وارد فاز «چانهزنی» شد.
در این مرحله چندین تن از رهبران برجسته اروپایی زلنسکی را متقاعد کردند نشست جنجالی فوریه با ترامپ در دفتر بیضی کاخ سفید را فراموش کرده و به ترامپ اعلام کند کاملا متعهد به صلح است. اروپا سپس در کنار اوکراین از یک آتشبس بیقید و شرط که ترامپ درخواست کرده بود حمایت کرد.
ماه آوریل زمانی که ترامپ تعرفههای «روز آزادی» را هم علیه متحدان آمریکا و هم علیه غیرمتحدان اعلام کرد بریتانیا و اتحادیه اروپا سریعا برای مذاکرات بر سر توافقاتی با واشنگتن برای آنکه نرخ تعرفهها را به زیر سطح ۲۵ درصدی اولیه برسانند، وارد عمل شدند.
در ماه ژوئن حتی رهبران ناتو زیر بار یک خواسته دیگر ترامپ رفته و توافق کردند سطح بودجه نظامی خود را به رقم پنج درصد تولید ناخالص داخلی که مد نظر ترامپ بوده برسانند.
سفیر سابق آمریکا در ائتلاف ناتو تصریح میکند مذاکرات و چانهزنیهای اروپا با واشنگتن بر سر مسائل مختلف اعم از اوکراین، تجارت و امور دفاعی تنها موجب شد دونالد ترامپ به پیروزیهایی که از خیلی وقت پیش به دنبالش بود دست یابد. اما اروپا خیلی زود فهمید این رئیس جمهور صرف نظر از هر پیروزی بزرگی که به دست آورده باشد یا هر نوع تملق و چاپلوسی که بشوند باز هم همه چیز را برای خودش برداشته و راهش را بدون اعتنای چندانی به روابطش با آن سوی اقیانوس اطلس کشیده و میرود.
ترامپ از ماه اوت دوباره به مذاکرات مستقیم با پوتین برای تعیین سرنوشت اوکراین برگشت این بار با میزبانی از این رئیس جمهور روسیه همراه با پهن کردن یک فرش قرمز برای او در آلاسکا. هر چند ترامپ قبل از این نشست رهبر روسیه را تهدید به «عواقب شدید» در صورت موافقت نکردن با آتشبس کرده بود، اما در حالی این نشست را ترک کرد که موضع پوتین را پذیرفته بود مبنی بر اینکه جنگ تنها در صورتی میتواند پایان یابد که یک توافق صلح کاملا مورد توافق طرفین وجود داشته باشد.

مرحله افسردگی
چند روز بعد از این نشست بالغ بر هشت تن از رهبران اروپایی به واشنگتن رفتند تا ترامپ را قانع کنند رویهاش را تغییر دهد و روسیه را برای پذیرش آتشبسی که از خیلی وقت پیش پیشنهاد کرده بود تحت فشار بگذارد. به نوشته دالدر اکثر این رهبران با افسردگی عمیقی واشنگتن را ترک کردند. از اینجا به بعد اروپا وارد مرحله «افسردگی» شد. آنها در حالی که مساله اوکراین را یک مساله موجودیتی برای امنیت خود تلقی میکردند با این واقعیت مواجه شدند که ترامپ موضع یکسانی با آنها بر سر مساله اوکراین ندارد.
انتشار سند استراتژی امنیت ملی جدید آمریکا در اوایل دسامبر آخرین میخ بر تابوت بود. محتوای این سند که روسیه را تهدید نظامی نمیدانست حتی برای سرسختترین طرفداران ناتو نیز غیرقابل قبول بود.واشنگتن در این سند نه تنها اروپا را به دلیل قرار گرفتن در آستانه «محو تمدنی» سرزنش کرد بلکه به وضوح نشان داد ترامپ و دولت او دیدگاهی بسیار متفاوت از اروپا نسبت به روسیه دارند. به گفته تحلیلگر پالتیکو، در سند راهبرد امنیت ملی دولت دوم ترامپ، دیگر هیچ اشارهای به مسکو به عنوان یک تهدید نظامی نشده و در عوض آمریکا خواستار بازگشت به «ثبات راهبردی» با روسیه شده و حتی خود را به عنوان یک میانجی بین روسیه و اروپا بر سر امنیت معرفی کرده است..
دالدر مینویسد: «یک متحد به سادگی چنین چیزهایی نمیگوید یا اینگونه رفتار نمیکند.»

مرحله پذیرش
اروپا بعد از گذر از یک سال طولانی اکنون دیگر این واقعیت را قبول کرده روابط ویژه و بسیار شناخته شده سابقی که آنها برای مدتی طولانی با آمریکا داشته و به آن متکی بودند دیگر وجود خارجی ندارد. حتی «فدریش مرتس»، صدر اعظم آلمان اوایل ماه جاری میلادی اعتراف کرد: «دوران چندین دههای صلح آمریکایی برای ما اروپاییها و همینطور برای ما آلمانیها به طور عمده سپری شده و پایان یافته است. آمریکاییها حالا به شکلی بسیار تهاجمی منافع خودشان را دنبال میکنند. و این تنها یک معنی میتواند داشته باشد: این که خود ما نیز باید به همین شکل به دنبال منافع خودمان برویم.»
به عقیده سفیر سابق ایالات متحده در ناتو، حالا باید دید که اروپا قصد دارد در ۲۰۲۶ در راستای این رویکرد چه مسیری در پیش بگیرد. هنوز برای قضاوت کردن زود است.
انتهای پیام


