همشهری آنلاین: این بازیگر برجسته — برنده سه جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد برای فیلمهای «پای چپ من» (۱۹۸۹)، «خون به پا خواهد شد» (۲۰۰۷) و «لینکلن» (۲۰۱۲) — به خاطر شیوه بازیگری عمیق و درونیاش شناخته میشود؛ روشی که در آن در تمام طول فیلمبرداری در قالب شخصیت خود باقی میماند. با وجود موفقیت چشمگیری که این روش برای او داشته، در سالهای اخیر بازیگری متدی با انتقادهایی روبهرو شده است، زیرا برخی آن را ناسالم یا حتی مضحک میدانند.
اما دی لوییس در پاسخ به پرسشی درباره روش بازیگریاش از این شیوه دفاع کرد و گفت: «تمام اظهار نظرهایی که در چند سال اخیر درباره بازیگری متدی شنیدهایم، معمولاً از سوی کسانی است که درک کمی از آن دارند یا اصلاً نمیدانند چیست. انگار فکر میکنند ما درگیر نوعی علم دروغین یا فرقهای عجیب هستیم. اما در واقع، این فقط راهی است برای رها کردن خود تا وقتی مقابل دوربین با همکارانت کار میکنی، آزاد باشی که به هر شکلی که در آن لحظه حس میکنی واکنش نشان دهی.»
او ادامه داد که بازیگری متدی به این معنا نیست که «از تجربه زندگی واقعی خود جدا میشوی»، بلکه یعنی «در تجربهای درونی و خودبسنده قرار داری». دی لوییس افزود: «در واقع، اگر کار خودت را بهدرستی انجام داده باشی، باید آزاد باشی که هر احساسی که از درونت میگذرد را بپذیری.»
دی لوییس ماه گذشته پس از وقفهای هشتساله با فیلم «شقایق دریایی» — درامی روانشناختی به کارگردانی پسرش رونان دی لوییس — به بازیگری بازگشت. «شقایق دریایی» نخستین نقشآفرینی او پس از بازی در فیلم «رشته خیال» (۲۰۱۷) ساخته پل توماس اندرسن است؛ فیلمی که برایش نامزد دریافت اسکار شد و پس از آن اعلام بازنشستگی کرد.
پیش از گفتوگو درباره فیلمهای «شقایق دریایی» و «رشته خیال»، دی لوییس به فیلم «پای چپ من» بازگشت؛ اثری که نقطه عطفی در حرفه و سبک بازیگری او بود. در این فیلم، او نقش نویسنده و نقاش مشهور ایرلندی، کریستی براون، را بازی کرد که بهدلیل فلج مغزی تنها قادر بود با انگشتان پای چپ خود کار کند. دی لوییس اذعان کرد که با تغییر نگرشها نسبت به نمایش افراد معلول در سینما، امروز دیگر نمیتوانست چنین نقشی را بپذیرد.
او گفت:«بدیهی است که دیگر نمیتوانم چنین کاری انجام دهم حتی در آن زمان هم این موضوع بحثبرانگیز بود.»
او افزود که برخی از اعضای جامعه معلولان در ایرلند نیز از انتخابش انتقاد کرده بودند: «چند تا از کودکانی که در کلینیک سندیماونت خیلی به من کمک کردند، صادقانه گفتند که فکر نمیکنند من باید این نقش را بازی کنم.» با این حال، دی لوییس گفت که فیلم «پای چپ من» و ماهها آمادگی پیش از تولید، در واقع پایهگذار سبک بازیگریاش بود. او آن دوران را صرف فرو رفتن در دنیای شخصیت خود کرد، با صندلی چرخدار زندگی میکرد و تنها با پایش مینوشت و نقاشی میکرد.
او توضیح داد: «چون وقتی قرارداد بستم، هنوز بودجهای وجود نداشت، با امیدی مبهم به دوبلین رفتم. زمان زیادی در اختیارم بود. شروع کردم به کار با آدمهای فوقالعاده، خانه کوچکی داشتم، رنگهایم، صندلی چرخدارم، همهچیز آماده بود. فکر میکنم دو سه ماه گذشت تا بالاخره توانستیم بودجه کافی برای ضبط چند صحنه اول جور کنیم و با خودم گفتم: دیگر هرگز نمیخواهم به شیوهای غیر از این کار کنم.»
در توضیح اینکه چرا برای نقشهایش تا این اندازه تحقیق و تمرین میکند، گفت: «ببینید، خیلی راحت میشود کارم را طوری توصیف کرد که انگار دیوانهام. خیلیها هم با خوشحالی این را گفتهاند، اما برای من کاملاً منطقی است... شما وظیفه دارید تا جایی که انساناً ممکن است، درک کنید بودن درون آن تجربه چه احساسی دارد.»