در رویداد۲۴ بخوانید:

سفره مردم کوچک‌تر از همیشه | هزینه خوراکی‌ها به ۷۰ درصد حداقل حقوق رسید

گزارش تازه مرکز آمار نشان می‌دهد هزینه خوراکی‌ها در بودجه خانوار ایرانی به نقطه بی‌سابقه‌ای رسیده است؛ حالا یک خانواده چهار نفره باید حدود ۷۰ درصد حداقل حقوق ماهانه را تنها برای تأمین غذا بپردازد. با این حال، دولت همچنان درآمد ۱۰ میلیون تومان را معیار حذف یارانه می‌داند؛ تصمیمی که با واقعیت معیشت مردم همخوان نیست.

افزایش قیمت خوراکی ها

رویداد۲۴| تازه‌ترین داده‌های مرکز آمار ایران از وضعیت قیمت خوراکی‌ها در مهرماه ۱۴۰۴ نشان می‌دهد فشار هزینه‌های معیشتی بر دوش طبقات حقوق‌بگیر به بالاترین سطح خود در سال‌های اخیر رسیده است. نسبت هزینه سبد خوراکی‌ها به حداقل دستمزد خانوار چهار نفره حالا به حدود ۷۰ درصد رسیده؛ در حالی‌که در مهر سال گذشته این رقم ۵۵.۴ درصد بود.

بر اساس داده‌های رسمی، تورم نقطه‌ای برنج ایرانی در مهرماه امسال به ۱۵۵ درصد رسیده؛ یعنی قیمت این کالای اساسی نسبت به سال گذشته بیش از دو برابر شده است. قیمت هر کیلو برنج درجه یک در بازار خرده‌فروشی تهران به حدود ۲۶۰ تا ۳۲۰ هزار تومان رسیده است، در حالی که در پاییز پارسال میانگین آن حدود ۱۲۰ تا ۱۴۰ هزار تومان بود.

سیب‌زمینی نیز که روزگاری جزو ارزان‌ترین خوراکی‌ها بود، حالا با تورم ۸۲ درصدی روبه‌روست و هر کیلو از آن در بسیاری از شهر‌ها بین ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان معامله می‌شود. در همین بازه، تورم پیاز حدود ۹۰ درصد و گوجه‌فرنگی حدود ۶۰ درصد ثبت شده است.

حبوبات از جمله اقلامی هستند که به‌طور سنتی در سفره دهک‌های متوسط و پایین نقش اصلی را دارند، اما حالا خود به کالایی نسبتاً لوکس تبدیل شده‌اند. طبق گزارش مرکز آمار، در مهرماه، لوبیا چیتی با تورم ۲۵۵ درصدی بیشترین رشد قیمت را در میان اقلام خوراکی تجربه کرده و قیمت آن از حدود ۶۰ هزار تومان به بیش از ۲۰۰ هزار تومان در هر کیلو رسیده است. پس از آن لپه با ۱۳۵ درصد تورم و عدس با بیش از ۱۰۰ درصد افزایش قیمت در رده بعدی قرار دارند.

این جهش قیمتی در شرایطی رخ داده که حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۴ حدود ۱۱ میلیون تومان تعیین شده است؛ رقمی که با احتساب متوسط اجاره مسکن، هزینه انرژی و حمل‌ونقل، بخش اندکی از بودجه خانوار را برای تغذیه باقی می‌گذارد. کارشناسان اقتصادی می‌گویند خانوار‌های کارگری در چنین وضعی ناچارند به جای اقلام پروتئینی، غذا‌های کم‌کالری‌تر و ارزان‌تر را جایگزین کنند؛ روندی که به‌تدریج سلامت عمومی را تهدید خواهد کرد.

اما تناقض آشکار زمانی دیده می‌شود که دولت اخیراً درآمد ماهانه ۱۰ میلیون تومان را معیار حذف یارانه نقدی اعلام کرده است؛ عددی که حتی از حداقل هزینه سبد خوراکی مرکز آمار پایین‌تر است.

اقتصاددانان می‌گویند چنین تصمیمی نشان می‌دهد دولت هنوز درک دقیقی از واقعیت معیشت جامعه ندارد. در حالی‌که بر اساس برآورد رسمی، تنها خوراکی‌ها ۷۰ درصد درآمد کارگران را می‌بلعند، حذف یارانه از خانوار‌هایی با درآمد ۱۰ میلیون عملاً به معنی بی‌توجهی به خط فقر واقعی است.

به باور تحلیلگران تعیین این معیار، دهک‌های پایین را هم در معرض حذف یارانه قرار داده است. وقتی اجاره‌خانه در شهر‌های بزرگ به ۸ تا ۱۰ میلیون تومان رسیده و سبد خوراکی چنین سهمی از درآمد دارد، ده میلیون تومان نه فقط مرز بی‌نیازی نیست بلکه مرز فقر مطلق است.

در چنین شرایطی، بسیاری از خانواده‌ها به وام‌های خرد، خرید نسیه و کمک‌های غیررسمی متوسل شده‌اند تا بتوانند هزینه خوراک خود را تأمین کنند. گزارش‌های میدانی از بازار میوه و برنج نشان می‌دهد مصرف برنج ایرانی و گوشت قرمز در طبقات متوسط به پایین بیش از ۴۰ درصد کاهش یافته است.

اکنون پرسش مهم این است: وقتی معیار سیاست‌گذاری اقتصادی با واقعیت بازار فاصله دارد، آیا می‌توان از بهبود معیشت سخن گفت؟

کارشناسان هشدار می‌دهند تا زمانی که دولت به جای محاسبه روی کاغذ، به واقعیت سفره مردم نگاه نکند، حذف یارانه و افزایش تورم خوراکی دو تیغه‌ی یک قیچی خواهند بود که سفره طبقه متوسط و کارگری را کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌کنند.

پیشنهادی باخبر