پخش مجدد سریال آنام فروش دستمال کاغذی را زیاد کرد
سریال آنام این روزها در ساعت ۱۰ شب از شبکه آیفیلم بازپخش میشود و با وجود تکراری بودن، دوباره مخاطبان زیادی پیدا کرده است؛ حتی به شکلی قابل توجه از بسیاری از سریالهای جدید تلویزیون هم جلو زده است.
این سریال نخستینبار در سال ۱۳۹۶ و همزمان با اعتراضات آن سال پخش شد؛ مشابه اتفاقی که برای سریال وضعیت سفید نیز رخ داد، زیرا آن سریال هم در سال ۱۳۸۸ و در مقطع اعتراضات اجتماعی روی آنتن رفت. آنام یک ملودرام خانوادگی با تمرکز ویژه بر احساسات مادرانه است؛ موضوعی که باعث شده بسیاری از مادران نسبت به آن ابراز علاقه کنند. از نظر سبک، سریال شباهت زیادی به الگوی فیلمهای هندی دارد و نوآوری خاصی در ساختار یا روایت ارائه نمیدهد؛ همان مسیری که معمولاً ملودرامهای احساسی دنبال میکنند.
با این وجود، کیفیت بازی برخی بازیگران و بخشهایی از سناریو چندان مطلوب نیست و در برخی قسمتها ضعفهایی در روایت و اجرا مشاهده میشود.
در مطلب زیر به برخی نکات درباره این سریال و نقاط ضعف و قوت آن پرداختیم که در ادامه میخوانید:
الهام داستانی «آنام» از سنتهای شیعی
جواد افشار که پیش از این سریال کیمیا را نیز ساخته همواره علاقه دارد در داستانهایش بر شخصیتهای زنانه مانور بدهد. در آنام نیز همین رویکرد را ادامه داده و یک شخصیت زنانه محوری به نام «گلچهره سجادیه» را در مرکز روایت قرار داده است. او در یکی از مصاحبههایش گفته بود ماجرای این سریال به یک سنت شیعی درباره دو مادر بازمیگردد. افشار توضیح داده بود که در کنار داستان اصلی، تلاش کرده زاویه نگاهی متفاوت به مفهوم مادر ارائه دهد.
به گفته او، مادر قصه آنام یادآور حکایتی از صدر اسلام است؛ ماجرای معروفی که از حضرت علی (ع) نقل شده و درباره دو مادری است که هر دو ادعا میکردند کودکی متعلق به آنهاست. حضرت علی (ع) با مشاهده نحوه رفتار و احساسات آنان تشخیص داد مادر واقعی چه کسی است؛ مادری که برای حفظ جان کودک، از حق خود گذشت و حاضر شد او را از دست بدهد تا کودک آسیبی نبیند.
در این سریال نیز مادر واقعی «مارال» است؛ شخصیتی که برای آرامش و سلامت روحی و روانی فرزندش از بسیاری از خواستههای قلبی و حتی حقوق خود چشمپوشی میکند. البته در کنار این خط اصلی، چالشها و شیطنتهای شخصیتهای دیگر نیز وجود دارد که بخش دراماتیک داستان را شکل میدهد. با این حال، مهمترین و جذابترین نکته از نگاه افشار، جزئیات لحظههایی است که میان این مادر و فرزند خلق میشود؛ لحظاتی با ویژگیهای اخلاقمدارانه و انسانگرایانه که به گفته او، روح اصلی قصه آنام را میسازد.
یک نکته درباره آنام که مردم را سردرگم کرد
مجموعه تلویزیونی ملودرام خانوادگی و اجتماعی آنام، بازگشتی پررنگ برای شخصیت گلچهره سجادیه به تلویزیون است. این سریال زنمحور با موضوعاتی مانند عشق، دلدادگی، ثروت، صبر و انتقام در قالب یک داستان خانوادگی طراحی شده و در بسیاری بخشها سرگرمکننده ظاهر میشود.
با این حال، مهمترین ضعف سریال مربوط به داستانپردازی و روایت آن است. روایت اصلی داستان از نگاه شخصیت «آنام» انجام میشود و مخاطب اتفاقات را از دید او دنبال میکند، اما در بخشهایی از سریال، صحنهها و دیالوگهایی وجود دارد که آنام حضور نداشته و نمیتوانسته آنها را ببیند یا بشنود. این خطا باعث شده انسجام داستان دچار مشکل شود و مخاطب در تشخیص مرجع روایت سردرگم شود.
مسئله دیگر عدم تمایز بین روایت از نگاه شخصیت اصلی و روایت دانای کل است. این موضوع باعث خلط میان زاویه دیدها شده و اثرگذاری داستان را کاهش داده است. ضعف در تسلط بر اصول داستاننویسی و فیلمنامهنویسی در این سریال به وضوح قابل مشاهده است و بخشهایی از قصه با سطحیانگاری و سادهسازی بیش از حد روایت شدهاند.
توجه به آیینها و فرهنگ فولکلور ایرانی، نقطه قوت سریال
در این سریال نباید از توجه مثبت و بی حاشیه نویسنده به آیینهای درست و نادرست فرهنگ فولکلور ایرانی به سادگی گذشت. مثبت از این نظر که به سنتهایی مثل ازدواج فامیلی دخترعمو با پسرعمو، ازدواج اجباری زن بیوه با برادرشوهرش یا نظام پدرسالاری حاکم بر برخی فرهنگهای فولکلور به خوبی پرداخته شده است. همچنین داستان در جایی به جز خانههای پرزرق و برق پایتخت هم تعریف میشود و زیبایی و سادگی زندگی روستایی را به تصویر میکشد. یکی از نقاط قابل اشاره دیگر این مجموعه در قیاس با کارهای مشابه تلویزیون در سالهای اخیر، پرداختن به قصهای پردرد ورنج بدون القای سیاه نمایی است. یعنی بیننده چه در حین تماشای کار و چه بعد از بلند شدن از پای گیرنده اش احساس ناامیدی و سرخوردگی نمیکند.
دو نفری که به سریال آنام ضربه زدند
جواد افشار با انتخاب بازیگران و بازیهایی که گرفته، نتوانسته از پسِ آن همه غم در قصه بربیاید. با وجود آبرومند بودن نتیجه کار، «آنام» از آن دسته سریالهای جذاب و خیابان خلوت کن سالهای نه چندان دور تلویزیون از کار درنمی آید. بازی برخی بازیگران سریال آنام از دید بسیاری از مخاطبان چندان مطلوب نبود، اما ضعف عملکرد دو نفر از آنها بهویژه برجسته و قابل توجه به چشم میآمد.
شاید پیش از نمایش سریال، یکی از مهمترین نکات وسوسه برانگیز برای مخاطب عام و خاص پس از مدتها دیدن ستاره صاحب سیمرغ سالهای دور سینمای ایران، گلچهره سجادیه بود. احساسی که پس از دیدن چند قسمت از مجموعه جای خود را به یأس داد. شاید در نخستین روزهای پخش، حتی به خودمان امیدواری میدادیم که باید به سجادیه و حضور دوباره اش فرصت دهیم تا خودی نشان دهد و همان طور که در اثر بی تکراری، چون «هیوا»ی ملاقلی پور، نقش زنی عاشق و بی پناه را یک تنه بر دوش میکشد، بدرخشد و نفسها را در سینه حبس کند. اما حالا با گذر از دو سوم «آنام»، تنها شاهد بازی بی رمق، درون گرا و کم احساس وی هستیم؛ جایی که در نقش «مارال»، مادر رنج کشیده میتوانست احساسات پررنگی را به تماشاگرش منتقل کند و همذات پنداری بیشتری را برانگیزد. چیزی که زیاد دور از انتظار نیست و کارهای محلی موفق دیگری، چون «پس از باران» با بازی اثرگذار کتایون ریاحی و مرجان محتشم در یادها باقی مانده است. احساس هر شب مخاطب آشنا با هنرنمایی گلچهره سجادیه، فاصله گرفتن وی از استانداردهای بازیگری و نتیجه گیری خوش بینانه ترش، ناآشنایی سجادیه با مدیوم تلویزیون و قالبهای سریالی است.
عرفان ابراهیمی، بازیگر تازهکار این سریال هم با وجود حضور کوتاه، تلاش کرده است مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد، اما نقش او اثرگذاری قابل توجهی ندارد. بازی او تصنعی و غیرطبیعی به نظر میرسد و نتوانسته است ابعاد شخصیتی نقش را به درستی منتقل کند.
از شخصیت او نیز چندان قابل اعتنا نیست و نمیتواند پیام یا موضوع ملموس و عمیقی به مخاطب منتقل کند. این ضعف باعث شده حضور او در سریال بیشتر به یک عنصر تزئینی شبیه باشد تا یک نقش تأثیرگذار که بتواند با چالشها و مسائل خانوادگی یا اجتماعی داستان ارتباط برقرار کند. در مجموع، هرچند تلاشهایی برای تأثیرگذاری وجود دارد، اما شخصیت و بازی او نتوانسته است جایگاه خود را در جریان اصلی روایت پیدا کند و از نظر اجتماعی یا احساسی مخاطب را همراهی کند.
در ادامه واکنش برخی کاربران فضای مجازی به حال و هوای این سریال را آوردیم:
مینا نوشت: این سریال آنام رو نشون میده مادرم اینقدر سرش گریه کرده که کم کم دارم فک میکنم منم بچه سر راهی بودم.
توجیه دیگهای نداره به خاطر این موضوع گریه کنه.
کاربری به نام امیر علی صف هم گفت: انشاالله اونی که تصمیم میگیره با سریال آنام اینجوری غم تزریق کنه به میلیونها زن و مردِ توی خونهها در پربینندهترین ساعت، غم سنگین نبینه و داغدار نشه و چشمان مادرش رو پای تلویزیون اشکبار نبینه ولی من ازش نمیگذرم...
منیژه هم در توئیتر نوشت: ما سریالِ "آنام" رو ندیده بودیم، ولی از شبکه تماشا دنبالش میکنیم، این قسمت دلم میخواست پای تیوی زاااار بزنم...
جدی چیه این عشقِ مادریچه اتفاقی میوفته که یه مادر میتونه بی هیچ چشمداشتی بازم دلنگران فرزندش باشه حتی اگه هیچوقت اون ندونه مادرش کیه...
غمِ زیبا و تاملبرانگیزی بود
نازنین هم گفته: هربار این قسمت سریال آنام رو میبینم که آرزو زایمان میکنه
اون صحنههای اتاق عمل و بیرون اومدن بچه اشکم در میاد، قبل از زایمانم و به دنیا اومدن دخترم که دیدمش این حس رو نداشتما، ولی حالا ...
پیشنهادی باخبر


