به گزارش ایسنا، میدل ایست آی نوشته است: احتمالاً «تونی بلر»، نخست وزیر سابق بریتانیا، در این نمایش فاسد، دستیار ترامپ خواهد بود. او بیش از ۲۰ سال پیش، زمانی که به یکی از اسلاف ترامپ، «جورج دبلیو بوش»، در آغاز حمله غیرقانونی به عراق و اشغال فاجعهبار بعدی که آن کشور را نیز به ویرانه تبدیل کرد، پیوست، انگیزههای جنایت جنگی خود را به دست آورد.
طنز نمیتواند حق مطلب را در مورد این لحظه ادا کند.

ریشهکنی غزه تنها با نابودی کامل حقوق بینالملل - نظم جهانی حقوقی که دههها پیش برای جلوگیری از جنگ جهانی سوم و وحشت هولوکاست ایجاد شده بود - محقق میشود.
شورای امنیت با پایان یافتن آن دوران، با ۱۳ رأی موافق و بدون رأی مخالف، «طرح صلح» ترامپ برای غزه را تأیید کرد و تنها روسیه و چین جرأت کردند از رأی دادن خودداری کنند.
نمایندگان مخالف این نظم حقوقی در حال فروپاشی - از قضات دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) گرفته تا «فرانچسکا آلبانیز»، کارشناس حقوقی سازمان ملل برای سرزمینهای اشغالی - توسط دولت ترامپ، منزوی، بدنام و تحریم شدهاند. به نظر نمیرسد کسی حاضر باشد از آنها دفاع کند.
کاملاً برعکس. آلمان، که نسلکشیهای وحشیانهاش در سراسر اروپا بیش از ۸۰ سال پیش، زمانی آن را به یک کشور منفور تبدیل کرد و زمینهساز ایجاد نظم قانونی جدید شد، اکنون با اطمینان خاطر، در نقض همین قوانین پیشرو است.
قطعنامه ۲۸۰۳ سازمان ملل، ترامپ را به «ارباب فئودال فاسد غزه» تبدیل میکند.
این کشور تأمین سلاحهای مورد نیاز اسرائیل برای ادامه کشتار را از سر گرفته است و این تصمیم را با این توجیه که اسرائیل در طول «آتشبس» دوپهلوی ترامپ، فلسطینیهای کمتری را به قتل میرساند، توجیه میکند.
حتی «صلح» فعلی به اسرائیل اجازه میدهد حدود ۵۸ درصد از غزه را در یک «منطقه سبز» خالی از سکنه اشغال کند و عملاً این سرزمین را برای آیندهای قابل پیشبینی تقسیم کند. اسرائیل روزانه خانوادههایی را که در خرابههای داخل این منطقه محصور که «منطقه قرمز» اعلام شده، پناه گرفتهاند، بمباران میکند. و همچنان مانع ورود غذا و دارو، از جمله مسکن موقت مورد نیاز، در حالی که بارانهای زمستانی این منطقه را فرا میگیرد، میشود.
آیا این همان چیزی است که «کاندولیزا رایس»، وزیر امور خارجه بوش، ۱۹ سال پیش، هنگام صحبت از «درد زایمان دردناک خاورمیانه جدید» در آینده، منظورش بود؟
اکنون، به نظر میرسد که آنها با تمام قوا از راه رسیدهاند - و منطقه هرگز تا این حد وحشتناک به نظر نرسیده است.

اشغال مشترک آمریکا و اسرائیل
قطعنامه ۲۸۰۳ سازمان ملل، ترامپ را به ارباب فئودال فاسد غزه تبدیل میکند. به گفته ترامپ، نوکران او در به اصطلاح «هیئت صلح» «شامل قدرتمندترین و محترمترین رهبران جهان» خواهند بود.
آنها حداقل برای دو سال آینده - و بدون شک بسیار فراتر از آن - بر ویرانههای این منطقه محصور، قدرت حاکمیتی خواهند داشت. این هیئت تصمیم خواهد گرفت که غزه چگونه اداره شود، مرزهای آن چگونه تشکیل میشود، چگونه یا آیا بازسازی شود و چه زندگی اقتصادی مجاز است.
چگونه قطعنامه سازمان ملل متحد در مورد غزه «قیمومیت» خارجی جدیدی بر فلسطینیان ایجاد میکند
در واقع، نظارت بر سیستم کنترل و سوءاستفاده استعماری که اسرائیل از اواخر دهه ۱۹۶۰ بر این سرزمین اعمال کرده است - که دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) سال گذشته آن را غیرقانونی اعلام کرد - با تأیید شورای امنیت به ایالات متحده منتقل خواهد شد.
این اکنون رسماً یک اشغال مشترک آمریکا و اسرائیل است.
ایالات متحدهای که اکنون سرنوشت غزه را در دست دارد، همان آمریکایی است که دو سال گذشته را صرف مسلح کردن اسرائیل کرده است.
آن سلاحها، با خاک یکسان کردن غزه، پاکسازی قومی ۲ میلیون نفر از خانههایشان و کشتار جمعی را که توسط هر گروه بزرگ حقوق بشر و نهاد حقوقی بینالمللی به عنوان نسلکشی شناخته شده است، ممکن ساختند.
«طرح صلح» ترامپ معادل نظم بینالمللی است که یک کودکآزار سریالی محکوم را مسئول یک مدرسه ابتدایی کند.
هیچ نیروی حافظ صلح سازمان ملل در غزه وجود نخواهد داشت تا سعی در محافظت از مردم آن داشته باشد. این امر به راحتی نقاب نسخه ترامپ از «صلح» رابر می دارد.
نیروی سازمان ملل در لبنان، یونیفیل، هزاران مورد نقض آتشبس یک ساله از سوی اسرائیل را گزارش کرده است. اسرائیل نه تنها خانوادههای لبنانی را بمباران میکند، بلکه این هفته به سمت نیروهای حافظ صلح یونیفیل نیز تیراندازی کرد.
در عوض، هیئت مدیره - یعنی ترامپ و پنتاگون - بر یک "نیروی تثبیت بینالمللی" (ISF) در غزه نظارت خواهد کرد که قرار است تا ژانویه مستقر شود.

خلع سلاح حماس
سال گذشته دیوان بینالمللی دادگستری حکم داد که اسرائیل باید به اشغال خود پایان دهد و از تمام سرزمینهای فلسطینی «در اسرع وقت»، از جمله غزه، خارج شود.
ظاهراً در راستای همین حکم، بریتانیا و فرانسه چند ماه پیش در به رسمیت شناختن کشور فلسطین، رهبری تعداد انگشتشماری از کشورهای غربی دیگر را بر عهده گرفتند. اما هر دو، کاملاً قابل پیشبینی، در حمایت از قطعنامه ۲۳۰۸ سازمان ملل، از وعده خود عدول کردهاند. اگرچه با اصرار کشورهای عربی، این قطعنامه اشارهای مبهم به «مسیر» احتمالی برای تشکیل کشور دارد، «هیئت صلح» - یعنی ایالات متحده و اسرائیل - باید تصمیم بگیرند که این اتفاق چه زمانی یا آیا واقعاً رخ میدهد.
پیششرط این است که تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) به رهبری «محمود عباس»، تسلیم یک «برنامه اصلاحات» نامشخص شود. تشکیلات خودگردان در حال حاضر به عنوان پیمانکار فرعی امنیتی قابل اعتماد اسرائیل در کرانه باختری اشغالی عمل میکند و خود را به یک «رژیم ویشی مدرن» تبدیل کرده است. این حمایت تشکیلات خودگردان از «طرح صلح» ترامپ بود که به روسیه و چین این پوشش را داد تا در شورای امنیت به جای اینکه با وتوهای خود، قطعنامه را خراب کنند، رأی ممتنع بدهند.
واقعیت این است که هیچ کاری که تشکیلات خودگردان بتواند انجام دهد - حتی تبانی در تخریب خود - باعث نمیشود اسرائیل آن را به عنوان یک دولت فلسطینی مناسب ببیند. «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل، این هفته، اندکی پس از تصویب قطعنامه، این موضوع را تکرار کرد و گفت که هرگز اجازه تشکیل یک کشور فلسطینی را نخواهد داد. در عوض، اسرائیل به سادگی در غزه خواهد ماند. تا زمانی که نیروهای چندملیتی مستقر نشوند و ارتش اسرائیل موافقت نکند که «مراحل خلع سلاح» را در این منطقه محصور اجرا کرده است، نیازی به عقبنشینی نیست.
با این حال، تصور اینکه چه کسی حاضر به خلع سلاح حماس باشد، دشوار است. ترامپ استقرار سربازان آمریکایی یا تأمین مالی بازسازی غزه را رد کرده است. یک منبع دیپلماتیک به گاردین گفت: «ایالات متحده بسیار واضح گفته است که میخواهد چشمانداز را تعیین کند و هزینه آن را نپردازد.»
بر اساس اسنادی که این روزنامه مشاهده کرده است، فرماندهی نظامی منطقهای ایالات متحده، سنتکام، در ابتدا برنامههایی را برای هزاران سرباز بریتانیایی، فرانسوی و آلمانی جهت تشکیل هسته نیروهای امنیتی اسرائیل (ISF) تدوین کرده بود. یک منبع این برنامهها را «توهمآلود» توصیف کرد. هیچ کشور اروپایی مایل نیست سربازان خود را در جهنم غزه، که بین جنگجویان چریکی آبدیده حماس و ارتش اسرائیل که همچنان بخش بزرگی از این منطقه محصور را به عنوان منطقه آتشبس مؤثر در نظر میگیرد، گرفتار شده است، به خطر بیندازد. در عوض، گزارش شده است که کاخ سفید با مصر، اندونزی، آذربایجان، قطر، ترکیه و امارات متحده عربی تماس گرفته است. اما کشورهای عربی و مسلمان، که پیش از این با همدستی خاموش در نسلکشی، مردم خود را منفور کردهاند، بعید است که بخواهند به خلع سلاح تنها مقاومت عملی در برابر آن نسلکشی کشیده شوند.
به طرز شگفتآوری، این وظیفه به حماس واگذار شد که به جهان یادآوری کند که قوانین بینالمللی واقعاً چه چیزی را ایجاب میکند. این گروه پس از رأیگیری سازمان ملل در بیانیهای خاطرنشان کرد: «واگذاری وظایف و نقشها در داخل نوار غزه به نیروی بینالمللی [ISF]، از جمله خلع سلاح مقاومت، آن را از بیطرفی محروم میکند و آن را به یک طرف درگیری به نفع اشغالگران تبدیل میکند.» در این میان، اسرائیل بدون هیچ مانعی به پر کردن این خلأ ادامه خواهد داد.
ارتباط با باندهای تبهکار
در واقع، نیروی بین المللی تثبیت کمپین طولانیمدت اسرائیل برای کنار گذاشتن سازمان ملل از هرگونه نقشی در نظارت بر اشغال غیرقانونی فلسطین است. از این نظر، این ادامه همان فریبکاری است که اوایل امسال توسط اسرائیل و ایالات متحده با تأسیس «بنیاد بشردوستانه غزه» (GHF) ساخته شد. آن «خیریه» که توسط مزدوران اداره میشد، به زور جایگزین آژانسهای امدادی سازمان ملل شد که برای دههها مسئول توزیع غذا بودند. این بنیاد به سرعت به کشتارگاه تبدیل شدند و فلسطینیهای گرسنه مانند موشهایی که به دنبال پنیر هستند، در این تلهها گرفتار شدند. بیش از ۲۶۰۰ فلسطینی ناامید در صفهای آن به ضرب گلوله کشته و حداقل ۱۹۰۰۰ نفر زخمی شدند.
شرکت UG Solutions، پیمانکار فرعی نظامی که مزدورانی را برای GHF تأمین میکرد، دوباره در حال استخدام است - این بار، یکی از مقامات آن به Drop Site News گفت: «در حمایت از تحویل کمکهای بشردوستانه و کمکهای فنی احتمالی به نیروی امنیتی [تثبیتکننده] بینالمللی». پیش از این، مشخص شد که UG Solutions اعضای یک باند موتورسوار آمریکایی ضدمسلمان را برای خدمت به عنوان نگهبان امنیتی در غزه استخدام کرده است. وظیفه ISF کنترل ارتش نسلکش اسرائیل نخواهد بود. این وظیفه «خلع سلاح» تمام مقاومت فلسطینیان در برابر اشغال غیرقانونی مداوم - و اکنون مورد تأیید شورای امنیت - غزه توسط اسرائیل خواهد بود.
در حالی که جامعه بینالمللی به زور به اسرائیل در سرکوب مقاومت در برابر اشغال جنایتکارانهاش کمک میکند، به اسرائیل پوششی داده میشود تا روابط خود را با باندهای تبهکار فلسطینی بیشتر کند. در طول سال گذشته، این باندها را مسلح کرده است تا بتوانند اندک کمکی را که اسرائیل اجازه میدهد، بدزدند.
این اتحاد اکنون پیچیدهتر خواهد شد. این باندها میتوانند قبل از عزیمت به عملیات، با پشتیبانی نیروی هوایی اسرائیل، در داخل «منطقه سبز» پناه گرفته و آموزش ببینند تا با حماس بجنگند.
رسانههای عبری پیش از این گزارش دادهاند که ارتش اسرائیل باندها را پشت «خط زرد» که مناطق سبز و قرمز را از هم جدا میکند، «محافظت» میکند. هر فلسطینی دیگری که به این خط نزدیک شود، به محض مشاهده، هدف گلوله قرار میگیرد. با غارت کمکهای مردم گرسنه غزه، این باندها ثابت کردهاند که هیچ علاقهای به محافظت از غیرنظامیان ندارند - یا هیچ پشیمانی از کمک به اسرائیل برای از هم پاشیدن جامعه خود ندارند.
در حال حاضر یک مدل - هرچند شکست خورده - برای اسرائیل وجود دارد که میتواند از آن استفاده کند. سالها، تا زمانی که در سال ۲۰۰۰ مجبور به ترک آنجا شد، اسرائیل از شبهنظامیان تحت رهبری مسیحیان محافظت میکرد که به اجرای اشغال غیرقانونی و وحشیانه دو دههای جنوب لبنان کمک کردند.

پشت پرده
هفته گذشته، به اعضای منتخب رسانهها اجازه داده شد تا نگاهی به پشت پرده بیندازند تا ببینند چه کسی غزه را اداره خواهد کرد.
نیویورک تایمز گزارش داد که یک انبار در شهر اسرائیلی کریات گات، در شمال شرقی غزه، به عنوان دفتر مرکزی یک «مرکز هماهنگی مدنی-نظامی» جدید فعالیت میکند. این مرکز مملو از مقامات نظامی اسرائیلی، آمریکایی و اروپایی، مأموران اطلاعاتی عرب، دیپلماتها و امدادگران است. این روزنامه خاطرنشان کرد که هیچ کس نماینده منافع فلسطینیان نیست. گسترش خشونتآمیز اسرائیل هرگز پایان نیافته است.
همین ساختمان پیش از این برای اسکان بنیاد بشردوستانه غزه، گروه مزدور تحت حمایت آمریکا و اسرائیل که وانمود میکرد یک آژانس امدادرسانی است، تا اینکه ماه گذشته منحل شد، مورد استفاده قرار میگرفت. این مرکز جدید توسط «آریه لایتستون»، که در دوره اول ترامپ تحت نظر سفیر وقت آمریکا در اسرائیل، «دیوید فریدمن»، یک فرد متعصب و صریح و طرفدار اسرائیل خدمت میکرد، رهبری میشود که ماموریت اصلی او انتقال سفارت آمریکا - برخلاف قوانین بینالمللی - به شهر اشغالی بیت المقدس توسط اسرائیل بود.
احتمالاً لایتستون به عنوان «پل برمر» جدید، فرماندار بسیار بیصلاحیت منصوب شده توسط آمریکا پس از حمله غیرقانونی سال ۲۰۰۳، ظهور خواهد کرد. برمر پس از بمباران "شوک و وحشت" ایالات متحده، آنچه را که از نهادهای ملی و جامعه مدنی عراق باقی مانده بود، نابود کرد. بیقانونی ناشی از آن، مردم عراق را طعمه جوخههای مرگ فرقهای کرد، در حالی که شرکتهای آمریکایی به دنبال غارت ثروت عراق بودند.
سود حاصل از نفت و گاز بکر اکنون از سواحل غزه به سوی آنها سرازیر میشود - جایزهای که فلسطینیها دهههاست از آن محروم بودهاند، به ویژه توسط بلر زمانی که به عنوان نماینده چهارجانبه خاورمیانه خدمت میکرد.
تصور اینکه ترامپ اکنون به ثروت غزه چشم نداشته باشد، دشوار است.
به گزارش نیویورک تایمز، بسیاری از مقامات این مرکز آنقدر در مورد غزه بیاطلاع هستند که مجبور شدند برای تازه واردان، یک دوره مقدماتی در مورد "حماس چیست؟" برگزار کنند.
برای روشن نگه داشتن اوضاع، طبق گزارشها، هر روز با موضوع یکی از فجایعی که مردم غزه با آن مواجه هستند، نامگذاری شده است: «چهارشنبههای سلامتی» به مسائلی میپردازد که در پی نابودی بیمارستانها و مدارس توسط اسرائیل ایجاد شده است، در حالی که «پنجشنبههای تشنه» مربوط به تخریب زیرساختهای آب این منطقهی محصور توسط اسرائیل است.
هیچ جا امن نیست کمی قبل از رأیگیری سازمان ملل، گاردین گزارش داد که ایالات متحده تصمیم گرفته است که فقط در «منطقه سبز»، بخشی از غزه که تحت کنترل اسرائیل است، بازسازی کند. منطقه قرمز فعلاً قرار است ویرانه باقی بماند. یک مقام آمریکایی در مورد طرح غزه به این روزنامه گفت: «در حالت ایدهآل، شما میخواهید همه چیز را کامل کنید، درست است؟ اما این یک آرزوی بزرگ است. کمی طول میکشد. آسان نخواهد بود.»
طبق گزارشها، ایالات متحده در مناطق تحت کنترل اسرائیل، چیزی را که «جوامع امن جایگزین» نامیده میشود - روشی مودبانه برای اشاره به ساخت آغلهای نگهداری فلسطینیها - خواهد ساخت. هنوز هیچ نشانهای مبنی بر دائمی بودن این جوامع وجود ندارد.
منطقه سبز جایی است که نیروهای امنیتی عربی نیز، احتمالاً در کنار ارتش اسرائیل، مستقر خواهند شد. انتظار میرود آنها نقاط عبور در امتداد خط زرد، منطقه مرگ که مناطق سبز و قرمز را از هم جدا میکند، را مدیریت کنند.
یک مقام آمریکایی در مصاحبه با گاردین در مورد این نیروی چندملیتی گفت: «شما [منطقه سبز] را ترک نخواهید کرد»، که کاملاً یادآور تجربیات ایالات متحده در عراق دو دهه پیش است. ایالات متحده مجبور شد یک شهرک پادگانی عظیم در مرکز بغداد به نام منطقه سبز بسازد که سربازانش به ندرت از آنجا خارج میشدند، مگر برای عملیات نظامی.
ظاهراً به فلسطینیها اجازه ورود به این «جوامع امن» داده خواهد شد، اما تنها در صورتی که بتوانند ثابت کنند که خود یا خانوادههایشان هیچ ارتباطی با حماس، دولت غزه، برای نزدیک به دو دهه نداشتهاند. این لزوماً بخش بزرگی از جمعیت را از این امر مستثنی خواهد کرد. احتمالاً هر جای دیگر غزه «ناامن» باقی خواهد ماند - به این معنی که اسرائیل مانند الان، دست باز برای بمباران آن خواهد داشت، به این بهانه که این مناطق همچنان پایگاههای حماس هستند. این امر به نفع تمام نقاط قوت اسرائیل خواهد بود. این امر خانوادههای فلسطینی را تحت فشار قرار میدهد که تکرار سیستم کنترلی است که اسرائیل دههها در آن تخصص داشته است.
مقامات اسرائیلی همچنین اغلب قبل از صدور مجوز سفر پزشکی به خارج از غزه برای بیماران یا مجروحان، خواستار همکاری بودند. استخدام خبرچینها در درجه اول برای ایجاد تفرقه در جامعه فلسطین و گسترش بیاعتمادی و اختلاف طراحی شده است.
این «جوامع امن» جدید، از طریق یک سیستم حمایتی و امتیازی، به باندهای تبهکار انگیزه بیشتری برای تبانی با اسرائیل میدهند و به آن کمک میکنند تا جنگ داخلی در غزه را ادامه دهد تا این سرزمین را برای همیشه غیرقابل کنترل کند - و امتناع اسرائیل از پذیرش دولت فلسطین را توجیه کند. در هر زمینه دیگری، آنچه همه اینها به آن منجر میشود، روشن است: یک باجخواهی محافظتی که اکنون توسط رئیس گانگسترهای آمریکایی رهبری میشود.

جهنم زنده
با این حال، واقعیت این است که «طرح صلح» ترامپ هرگز به طور معناداری محقق نخواهد شد - و قرار هم نیست که محقق شود. غزه در حال حاضر یکی از پرجمعیتترین مکانهای روی زمین بود. چگونه جمعیت بازمانده دو میلیونی آن در نیمی از فضا، بدون خانه و تمام بیمارستانها و مدارس آن یا بمباران شده و به ویرانه تبدیل شده یا از دسترس خارج شدهاند، فشرده شدهاند؟
در حقیقت، این صرفاً راهی برای توجیه طولانی کردن یک جهنم زنده برای مردم غزه تحت پوشش یک «طرح صلح» است. همدستی رهبران غربی در نسلکشی آنقدر آشکار شده بود که پنهان کردن آن غیرممکن بود. اکنون به جای اینکه مقامات نظامی اسرائیل در رادیو دروغهای آشکاری در مورد هدف قرار دادن فقط حماس منتشر کنند، مقامات آمریکایی - با کمک تیمهای روابط عمومی بسیار زیرکتر - توضیح خواهند داد که چگونه با وجود مشکلات غیرقابل عبور برای بهبود وضعیت فلسطینیها تلاش میکنند.
هر کسی که از ورود به منطقه سبز منع شود، به عنوان حماس یا متحد حماس معرفی خواهد شد. خانوادههایی که در منطقه قرمز با بمبهای آمریکایی کشته شدهاند، طبق تعریف تروریست خواهند بود. رسانههای غربی سرانجام آرام خواهند شد، زیرا خبرنگاران همدست نسلکشی آنها به غزه هدایت میشوند - اما فقط به منطقه سبز. در آنجا، آنها در اطراف "جوامع امن" نمونه راهنمایی میشوند، جایی که میتوانند خود را با پخش فیلمهایی از فلسطینیهای رنجدیده که از حماس فرار میکنند و به آنها مهلت داده میشود، سرگرم کنند. در همین حال، اکثریت قریب به اتفاق فلسطینیها بدون سرپناه و کمکهای قابل توجه، بدون بیمارستان و مدرسه برای فرزندانشان، برای زنده ماندن در زمستان تلاش خواهند کرد. همه اینها در حالی است که اسرائیل آنها را بیهدف بمباران میکند.
این تنها «صلحی» است که ترامپ ارائه میدهد.
انتهای پیام


