فرامتن آتش‌بس در لبنان
شکل‌گیری معادله آتش‌بس در لبنان، توجه بسیاری از مخاطبان تحولات منطقه و نظام بین‌الملل را به خود جلب کرده و با گذشت مدتی اندک از آن، ابعاد فرامتنی آتش‌بس بیش از پیش به چشم می‌آید.
در ابتدا باید اشاره کنم که رژیم‌صهیونیستی بارها آتش‌بس را نقض کرده است. این مسأله، از ابتدا محرز بود. به عبارت بهتر، محرز بوده و هست که تل‌آویو به هیچ‌گونه توافقی ازجمله آتش‌بس در منطقه پایبند نیست، زیرا ذات و ماهیت این رژیم پایبندی به کمترین تعهدی را برنمی‌تابد. بااین‌حال باید این مسأله را مد نظر قرار داد که بسیاری از اهداف رژیم‌صهیونیستی در معادله آتش‌بس تحقق پیدا نکرد و تعارض آن با اصل حاکمیت سرزمینی لبنان سبب شد تا مقاومت قویا در برابر آنها بایستد. اما سؤال اصلی اینجاست که چه چیزی منتج به حضور صهیونیست‌ها پای میز مذاکرات آتش‌بس و انعقاد آن شد؟ در اینجا بر مؤلفه‌هایی تحت عنوان قدرت میدانی مقاومت تمرکز داریم. معادله «ضاحیه ــ حیفا» از آغاز تهاجم صهیونیست‌ها تعیین شد و به‌خوبی توسط حزب‌ا... شکل‌گرفت. این به‌آن معناست که حزب‌ا... نه‌تنها در حد ادعا، بلکه در میدان توانست معادله رزمی «حیفا در برابر ضاحیه» و «تل‌آویو در برابر بیروت» را تحقق بخشد. این مسأله باعث شد تا تل‌آویو چاره‌ای جز پذیرش برخی خواسته‌های خطرناک و هدفمند خود در روند انعقاد پیمان آتش‌بس دوماهه نداشته باشد.آنچه مقاومت قویا در برابر آن ایستاده و در آینده نیز خواهد ایستاد، استعمار علنی یا غیرعلنی لبنان توسط صهیونیست‌ها و آمریکاست. کماکان نباید فراموش کرد که بخش اعظمی از نبرد در منطقه، ازجمله آنچه در لبنان شاهد آن بوده و هستیم، ناظر بر ابزارها و تکنیک‌های جنگ روانی صورت می‌گیرد. از این رو باید در برابر توطئه‌های همه‌جانبه و ترکیبی دشمن صهیونیستی هوشیار بوده و ارزش‌های سرزمینی و ذاتی خود را در برابر این رژیم نامشروع و اصلی‌ترین حامی آن، یعنی آمریکا حفظ کنیم.
پیشنهادی باخبر
تبلیغات
