بدترین فیلم‌های ۲۰۲۵ از دید منتقدان ورایتی

در سال ۲۰۲۵، سینما شاهد برخی از بدترین فیلم‌ها بود که با وجود نداشتن جذابیت‌های بصری یا داستانی، به نحوی در خاطر مخاطبان باقی ماندند. این فیلم‌ها نه تنها در گیشه شکست خوردند.

به گزارش مشرق، در سال ۲۰۲۵، سینما شاهد برخی از بدترین فیلم‌ها بود که با وجود نداشتن جذابیت‌های بصری یا داستانی، به نحوی در خاطر مخاطبان باقی ماندند. این فیلم‌ها نه تنها در گیشه شکست خوردند بلکه نقدهای منفی زیادی را از منتقدان دریافت کردند. در ادامه، به بدترین فیلم‌های سال ۲۰۲۵ که به شدت تحقیر شدندخواهیم پرداخت.

۱.بهشت

فیلم تاریخی «بهشت» ساخته ران هاوارد یک فاجعه سینمایی بود. داستان این فیلم در یکی از جزایر گالاپاگوس در سال ۱۹۲۹ اتفاق می‌افتد و با شخصیت‌های عجیب و غریبی روبه‌رو می‌شویم که از قابل‌تحمل به غیرقابل‌تحمل تبدیل می‌شوند. کاراکتر اصلی با بازی جود لاو، پزشکی است که به دنبال ساختن یک نظم جهانی جدید است، اما هیچ گونه ارتباطی با تماشاگر برقرار نمی‌کند. این فیلم بیشتر شبیه به یک تکه بی‌سرانجام از جهنم است تا یک درام تاریخی جذاب.

۲. پنج شب در رستوران فردی

دنباله «پنج شب در رستوران فردی» به شدت بی‌روح و پوچ بود. این فیلم یک داستان اسلشر بدون خونریزی، ترس یا تنش بود. شخصیت‌های شبح‌زده‌ای که در شخصیت‌های انیماترونیک فیلم زندگی می‌کنند، بیشتر برای خودنمایی روی پرده سینما حضور دارند تا اینکه به داستان کمک کنند.

بدترین فیلم‌های ۲۰۲۵ از دید منتقدان

۳. وصیتنامه آن لی

«وصیتنامه آن لی» به کارگردانی مونا فاستولد، که بر اساس زندگی موسس فرقه شاکر ساخته شده است، بیشتر از آنکه فیلمی جذاب باشد، یک فیلم کسالت‌بار و حوصله‌سربر است. فیلم با کندی و بی‌روحی پیش می‌رود و حتی بخش‌های موزیکال آن نیز توانایی احیای فیلم را ندارند.

۴. فردا عجله کن

فیلم «فردا عجله کن» یک پروژه خودشیفته و پوچ است که در آن یک ستاره پاپ در حال گذراندن بحران شخصی است. فیلم با صحنه‌هایی از پرتره‌های احساسی و سعی در ایجاد یک فضای روان‌شناختی پیچیده، به شدت پوچ و بی‌هدف به نظر می‌رسد.

۵. آنمونی

این فیلم با بازی دانیل دی-لوئیس در نقش یک مرد غمگین و تنها، در حالی که به طور غیرضروری به موضوعاتی، چون روابط خانوادگی و تاریخ سیاسی پرداخته، بسیار خسته‌کننده است. فیلم پر از «تم‌ها» است، اما در نهایت هیچ چیز جدیدی ارائه نمی‌دهد.

۶. زندگی چاک

فیلم «زندگی چاک» که بر اساس داستانی از استیون کینگ ساخته شده، به شدت درگیر دستکاری‌های احساسی است و هیچ فضای واقعی برای تماشاگران برای درک و احساس واقعی داستان باقی نمی‌گذارد. موسیقی سنگین و بیش از حد از هم جدا شده به هیچ‌وجه به جلب توجه کمک نمی‌کند.

۷. الکتریک استیت

این فیلم علمی تخیلی که بر اساس کتاب تصویری سایمون استالنهاگ ساخته شده، در ترجمه به سینما تبدیل به یک اثر سرد و بی‌روح شد. به‌جای ارائه یک تجربه بصری تاثیرگذار، فیلم داستانی غیرمنطقی را به تصویر می‌کشد که بیشتر به نمایش تبلیغاتی برای برندهای مختلف شباهت دارد.

۸. جنگ دنیاها

این نسخه ضعیف از «جنگ دنیاها» با بازی آیس کیوب، یک فیلم بی‌فایده و به شدت بی‌خلاقیت است. این فیلم نه تنها تلاش برای به تصویر کشیدن تهدیدهای جهانی بی‌نقص است، بلکه بیشتر شبیه به یک تبلیغ بی‌پایان برای آمازون پرایم است.

۹. بازیگر

فیلم «بازیگر» به کارگردانی دوک جانسون، در تلاش برای خلق یک معما درباره بازیگری که حافظه‌اش را از دست داده است، شکست خورده است. این فیلم بیش از حد درگیر احساسات فلسفی می‌شود و در نهایت بی‌هدفی و سردرگمی را به تماشاگران منتقل می‌کند.

۱۰. حضور

فیلم «حضور» ساخته استیون سودربرگ، در سبک وحشت روانشناختی به شدت ضعیف عمل کرده است. با استفاده از دوربین در زاویه دید شبح و ایجاد فضایی سنگین و کسل‌کننده، فیلم نتواسته هیچگونه تنش یا ترسی ایجاد کند و بیشتر تبدیل به یک نمایش بی‌روح است.

۱۱. سفید برفی

این بازسازی زنده از داستان کلاسیک «سفید برفی» به شدت ناامیدکننده بود. از طراحی‌های کم‌جان برای کوتوله‌ها گرفته تا بازیگرانی که نتواستند شخصیت‌ها را زنده کنند، این فیلم برای دیزنی یک گام به عقب بود. شخصیت‌های بی‌روح و داستانی که از جذابیت داستان اصلی کاسته بود، باعث شد تا این فیلم تبدیل به یک فاجعه سینمایی شود.
این فیلم‌ها با مشکلات مختلفی از جمله داستان ضعیف، کارگردانی بد و بازی‌های بی‌روح مواجه شدند و یادآور این هستند که نه هر فیلمی که به‌طور بزرگ تبلیغ می‌شود، می‌تواند کیفیت بالایی داشته باشد.

منبع: خبرگزاری آنا

پیشنهادی باخبر