طوفان نسل Z در نپال | رهبران فاسد از کشور اخراج خواهند شد | جوانان از فقدان فرصتها خستهاند

به گزارش اقتصادنیوز، خیابانهای کاتماندو مملو از نشانههای انقلاب است: لکههای خون خشکشده بر سنگفرش که بارانهای دیرهنگام موسمی آنها را میشوید؛ ظروف چینی خردشده در خانههای غارتشدهٔ سیاستمداران؛ و بوی دود برخاسته از ساختمانهای عمومیای که به آتش کشیده شدهاند.
منیژه موذن در اکوایران نوشت: با این حال، آنچه لحظه را به بهترین نحو توصیف میکند، نوشتهای با ماژیک سیاه بر دیوار مرمری ساختمان سوختهٔ پارلمان در پایتخت نپال است که هفته گذشته به آتش کشیده شد: «از این پس، تنها جوانان نسل زد در این مکان حضور خواهند داشت. رهبران فاسد از کشور اخراج خواهند شد. زنده باد نپال. زنده باد جوانان نسل زد.»
به گزارش فایننشالتایمز، اعتراضات در نپال «اعتراض نسل زد» نام گرفته است، نسلی که عموماً به متولدان بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ اطلاق میشود. جوانان، برخی در لباسهای مدرسه، به خیابانها آمدند تا علیه آنچه طبقهٔ سیاسی سالخورده و فاسد میدانستند، اعتراض کنند.
پس از دو روز اعتراضات خونین و ویرانگر، نخستوزیر «کی.پی. شارما اولی» سهشنبه گذشته استعفا داد. پلیس روز جمعه اعلام کرد که شمار کشتهشدگان این ناآرامیها در سراسر کشور به ۵۱ نفر رسیده و نزدیک به ۱۴۰۰ نفر زخمی شدهاند.
تظاهرات اولیه در واکنش به ممنوعیت دولت بر پلتفرمهای اصلی رسانههای اجتماعی آغاز شد، اما به نقطهٔ اوج نارضایتی طولانیمدت از سیاستمداران و خانوادههایشان که فاسد تلقی میشدند، بدل شد.
آنژلی شاه، دانشجوی ۲۴ سالهٔ حقوق، که شاهد شلیک گلولهٔ جنگی پلیس به سمت برخی از تظاهرکنندگان بود، گفت: «ما فقط برای شورش علیه فساد آنجا بودیم. احساس کردیم ممکن است ما را در فضای مجازی ممنوع کنند، اما هنوز میتوانیم در خیابانها علیه دولت تظاهرات کنیم، و بپرسیم مالیاتهای ما کجا خرج میشود و چگونه آنها با حقوق یک کارمند دولتی چنین سبک زندگیای دارند، در حالی که ما در تنگنا هستیم.»
نپال، جایی که میانهٔ سنی جمعیت ۲۵ سال است، نمود یک روند منطقهای رو به رشد است؛ جایی که رهبران سالخوردهٔ نسل اولی با جوانان محروم، جاهطلب و اغلب بیکار درگیر میشوند، جوانانی که از سیاستهای معمول و فقدان فرصتها خستهاند.
این تنها تازهترین دومینویی است که سقوط کرده است. در بحبوحهٔ بحران شدید اقتصادی سریلانکا در سال ۲۰۲۲، دهها هزار معترض عمدتاً جوانان به کلمبو، پایتخت تجاری هجوم آوردند و کاخ ریاستجمهوری را تصرف کردند. رئیسجمهور وقت، گوتابایا راجاپاکسا که اکنون ۷۶ سال دارد، با یک هواپیمای نظامی به مالدیو گریخت. دو سال بعد در بنگلادش، دانشجویان دانشگاه داکا رهبری یک خیزش مردمی عظیم را بر عهده گرفتند که سرانجام، شیخ حسینهٔ ۷۷ ساله را مجبور به فرار به هند کرد.
ماه گذشته به نظر میرسید اندونزی ممکن است نوبت بعدی باشد. دانشجویان در اعتراض به خبر اختصاص کمکهزینههای مسکن مجلل به اعضای پارلمان معادل ۳۰۰۰ دلار در ماه، ده برابر حداقل دستمزد در پایتخت جاکارتا، در شرایط ضعف اقتصادی گستردهتر، به خیابانها آمدند. «پراوو سوبیانتو»، رئیسجمهور ۷۳ ساله، توانست با لغو این مزایا و برکناری وزیر دارایی خود، ناآرامیها را مهار کند.
عوامل مشترک در همهٔ این خیزشها، طبقهٔ سیاسی سالخورده ریشهدوانده در اقتصادهای در حال توسعهٔ آسیایی است؛ جایی که نسل جوان مشاهده میکند ثمرات رشد اقتصادی به نخبگان بازمیگردد و زندگی آنان را بهبود نمیبخشد. نرخ بیکاری جوانان همانند سطح فساد در این کشورها بالاست. اگرچه هر مجموعه از اعتراضات منحصربهفرد و خاص است، برخی کارشناسان آنها را به هم مرتبط میدانند.
شفقت منیر، پژوهشگر ارشد «مؤسسهٔ مطالعات صلح و امنیت بنگلادش» در داکا، میگوید: «در سراسر منطقه، نسل زد به رهبران سیاسی نشان میدهد که خواهان تغییر است. این جوانان همچنین همان احترام و تکریم به رهبران سیاسی را ندارند که شاید نسلهای پیشین داشتند. نسل زد امروز بسیار جهانینگر است، آنها میبینند در کشورهای دیگر چه رخ داده است. اینترنت برای آنان تنها وسیلهٔ ارتباطی نیست، بلکه حقیقتاً شریان حیاتی است که میتواند اعتراضات را شعلهور کند.»
چند هفته پیش از ممنوعیت، ویدئوهایی در اینستاگرام و تیکتاک دستبهدست میشد که خودروهای گرانقیمت، کیفهای لوکس و تعطیلات خارجی فرزندان سیاستمداران را با هشتگهایی چون #NepoKid و #NepoBabies به نمایش میگذاشت.
تصاویر سبک زندگی پرزرقوبرق خانوادههای قدرتمندان، در کشوری که طبق شاخص سالانهٔ فساد سازمان شفافیت بینالملل در رتبهٔ ۱۰۷ میان ۱۸۰ کشور قرار دارد و درآمد سرانهٔ سالانهٔ آن تنها ۱۴۰۰ دلار است، پایینتر از همهٔ همسایگان آسیای جنوبی بهجز افغانستان. یک پست اینستاگرامی که فرزندان برخی سیاستمداران نپالی را در حال نوشیدن شامپاین نشان میداد، نوشته بود: «شهروندان نمک ندارند؛ اما شما باید روی بشقابهای طلا و نقره غذا بخورید.»
آنژلی شاه، دانشجوی حقوق میگوید: «نقطهٔ آغاز این جنبش یک روند در شبکههای اجتماعی بود برای افشای “بچههای نپویی”، فرزندان سیاستمدارانی که سبک زندگی اشرافی خود را به نمایش میگذاشتند، در حالی که ما حتی آب آشامیدنی سالم، شغل و فرصت نداریم، در کشوری که سطح فساد بسیار بالاست.»
برخی از معترضان خیابانی در این کشور هیمالیایی میان هند و چین آنقدر جواناند که آخرین اعتراضات منجر به تغییرات بنیادین را به یاد نمیآورند. قیام سال ۲۰۰۶ زمینهساز پایان دادن به سلطنت ۲۳۹ سالهٔ شاه سابق نپال شد.
اما علیرغم وعدهٔ «نپال جدید»، دوران جمهوری نتوانست ثبات را برای کشوری به ارمغان بیاورد که از جنگ داخلی دهساله زخم خورده بود. از آن زمان تاکنون بیش از دوازده دولت روی کار آمدهاند و بسیاری از همان بازیگران سیاسی همچنان بر صحنه ماندهاند، از جمله اولی، نخستوزیری که چهار بار به قدرت رسید، چیزی که خشم نسلی را برانگیخته که امیدهای اصلاحی خود را در برابر نسل قدیمی سرکوبشده دیده است.
امیش راج مولمی، نویسندهٔ سیاسی مستقر در کاتماندو و نویسندهٔ کتاب همهٔ راهها به شمال ختم میشود: چرخش نپال به سوی چین، میگوید: «دولت همچنان به نگرانیهای شهروندان عادی بیتفاوت بود، و نخستوزیران و نخبگان سیاسی همچنان مثل پادشاهان جدید رفتار میکردند، گمان میبردند کسی نمیتواند به چالششان بکشد. این ناامیدی، این خشم، این هفته فوران کرد، همانند دیگر کشورهایی که نارضایتی جوانان گسترده بود؛ مانند بنگلادش، سریلانکا و اخیراً اندونزی.»
ناهید اسلام، رهبر حزب ملی شهروندان بنگلادش که از دل گروههای دانشجویی رهبریکنندهٔ «انقلاب موسمی» سال گذشته بیرون آمد میگوید: «اما خیلی زود مشخص شد که موضوع چیزی بسیار بزرگتر است. این رد سازش سیاسی فاشیستی، فساد ریشهدار، و سبک کهنهٔ سیاست بود که دیگر به مردم خدمت نمیکرد بلکه تنها به وفاداران رژیم و یک خاندان حاکم خدمت میکرد.»
در آنجا، همانند نپال، واکنش خشن مقامات، اوضاع را شعلهورتر کرد. پلیس و نیروهای امنیتی بهشدت اعتراضات را سرکوب کردند، با گلولهٔ جنگی به سوی جمعیت شلیک کردند و دانشجویان را هدف قرار دادند. حدود ۱۴۰۰ نفر کشته شدند، با این وجود تظاهرکنندگان علیرغم خطر همچنان به خیابانها میآمدند.
بهطور مشابه در اندونزی، اعتراضات زمانی شدت گرفت که یک خودروی پلیس، یک رانندهٔ ۲۱ سالهٔ موتورسیکلت خدمات حملونقل اینترنتی را در نزدیکی یکی از تظاهرات در مرکز جاکارتا زیر گرفت و کشت، در حالی که او در حال انجام مأموریت بود.
احمد سوکارسونو، مدیر همکار در شرکت مشاورهٔ Control Risks، میگوید: «مرگ او فقط بنزین به آتش ریخت، زیرا نمادی بود از اینکه چگونه ثروتمندان و قدرتمندان ضعیفان و فقیران را زیر پا میگذارند.»
دستکم ۱۰ نفر در تظاهرات جان باختند؛ اعتراضاتی که در جریان آن چندین ساختمان پارلمانهای منطقهای به آتش کشیده شد. گروههای خشمگین به خانهٔ وزیر دارایی وقت، «سری مولیانی ایندراواتی»، و چند نمایندهٔ پارلمان یورش برده و آنها را غارت کردند.
بر اساس آمار سازمان ملل، کشورهای آسیای جنوبی و جنوب شرقی معمولاً سهمی بالاتر از میانگین جهانی از جمعیت جوان دارند. برای نمونه، در سال ۲۰۲۳، افراد ۱۵ تا ۲۴ سال حدود یکپنجم جمعیت نپال را تشکیل میدادند.
جمعیت جوان باید موهبتی اقتصادی باشد؛ با خود نوآوری، مهارتهای فناورانه، ایدههای نو و نیروی کار پرانرژی به همراه بیاورد. اما در بخشهایی از آسیا، این «سود جمعیتی» وعده داده شده تحقق نیافته است. شغلهای کافی برای جذب نیروی کاری که میتوانست مولد باشد ایجاد نمیشود.
طبق برآوردهای ادارهٔ اشتغال خارجی نپال، حدود ۷۰۰ هزار نپالی در هر سال اخیر برای آیندهای بهتر، عمدتاً به کشورهای ثروتمند حوزهٔ خلیج فارس، مهاجرت کردهاند، خروجی چشمگیر از کشوری با جمعیت ۲۹ میلیون نفری.
طبق آمار سازمان بینالمللی کار وابسته به سازمان ملل، بیش از ۸۰ درصد نیروی کار در بنگلادش، اندونزی و نپال بهطور غیررسمی شاغلاند.
جوانان به نیرویی تبدیل شدهاند که نمیتوان آن را نادیده گرفت. در بنگلادش، آنان «حزب ملی شهروندان» را تأسیس کردند که قرار است در انتخابات سال آینده شرکت کند و وعده داده است در صورت پیروزی، قانون اساسی دموکراتیکی جدید برای کشور تدوین کند.
در سریلانکا، رأی جوانان برای پیروزی غافلگیرکنندهٔ سال گذشتهٔ آنورا کومارا دیسانایاکه، سیاستمدار چپگرای خارج از جریان اصلی، به مقام ریاستجمهوری حیاتی بود. این سیاستمدار ۵۶ ساله وعده داده بود به فساد پایان دهد و امتیازات نخبگان کشور را لغو کند.
در نپال، نمایندگان گروههای نسل زد روز جمعه موفق شدند «سوشیلا کارکی»، رئیس پیشین دیوان عالی که به پاکدستی از فساد شهرت دارد را برای هدایت یک دولت موقت منصوب کنند تا جلوی کسانی را بگیرند که در پی مصادرهٔ «انقلاب هیمالیایی» بودند.
خیابانهای کاتماندو اکنون آرام است. در حالی که هزارتویی از ایستهای بازرسی نظامی میان لاشههای خودروهای سوخته و ساختمانهای دولتی نیمهویران برپا شده.
کارها از هماکنون آغاز شده است. به درخواست کارکی، رئیسجمهور بلافاصله پارلمان را منحل و انتخابات عمومی جدیدی را برای ماه مارس اعلام کرد.
اوجا، ۲۵ ساله، در پایتخت اذعان میکند: «هرگز فکر نمیکردیم بتوانیم در عرض دو روز، کل نظام سیاسی را سرنگون کنیم.»