اهالی فوتبال به ویژه طرفداران استقلال که در دهه های ۶۰ و ۷۰ بازیهای این تیم را دنبال میکردند، حتما علیاصغر شهرآبادی را به خاطر دارند. پزشک قدیمی استقلال که سالها روی نیمکت این تیم نشست و با آبیپوشان قهرمان ایران و آسیا شد.
شهرآبادی سالها بود که در مورد استقلال حرفی نمیزد و حتی عدهای فکر میکردند از ایران خارج شده اما این سکوت سرانجام شکسته شد و او سفره دلش را برای خبرورزشی باز کرد:
- من از ایران نرفتهام بلکه فقط از تهران خارج شدم. خروجم از تهران نیز اجباری بود چون سال ۱۳۸۳ کلاهم را برداشتند و ورشکست شدم، به همین خاطر از تهران بیرون رفتم. الان در روستای فرحآباد منطقه شاندیز مشهد زندگی میکنم. بعد از ورشکستگی، پسرم به رحمت خدا رفت و متاسفانه همسرم نیز بیمار شده است.
- پس از مشکلاتی که در سال ۸۳ برایم رخ داد، چند بار به باشگاه استقلال مراجعه کردم ولی هیچکدام از مدیران باشگاه دستم را نگرفتند. حتی به خاطر میآورم که در دوره مدیریت علی فتحالله زاده بارها به باشگاه مراجعه کردم ولی او یک روز گفت: آنقدر برو و بیا تا جواب بگیری! این جواب کسی بود که ۱۶ سال بدون هیچ چشمداشت مالی روی نیمکت استقلال نشست و کارهای پزشکی این باشگاه را انجام داد.
- معرفت بازیکنان قدیمی استقلال به مراتب بیشتر از مدیران این باشگاه است. امیر قلعهنویی، جواد زرینچه، صمد مرفاوی، برادران بیانی و... هنوز به من زنگ میزنند و رفاقتمان پابرجاست ولی در تمام این سالها هیچ کدام از مدیران باشگاه استقلال برای مراسم من را دعوت نکردند. حتی یکبار دعوتم نکردند تا یکی از بازیهای استقلال را در ورزشگاه آزادی از نزدیک تماشا کنم.
- چند روز قبل از فوت مرحوم ناصر حجازی به عیادتش رفتم. این مرد بزرگ تا من را دید گفت دکتر! باشگاه برایت کاری نکرد؟ وقتی جواب دادم که هیچ کاری برایم نکردهاند، جملهای به من گفت که برای همیشه از این اسطوره فقید به یادگار نگه داشتهام. ناصرخان گفت: هیچ وقت از این قوم در باشگاه استقلال انتظار نداشته باش کاری برایت انجام بدهند.
- قبل از اینکه برای برگزاری مرحله نهایی جام باشگاههای آسیا در تابستان سال ۱۳۷۰ به بنگلادش برویم، در مورد وضعیت جوی این کشور تحقیق کردم و در تهران ۲۸ سرم مخصوص درست کردم و با خودم بردم چون میدانستم آنجا احتمال گرمازدگی بچهها وجود دارد. این سرمها خیلی به کارمان آمد و وقتی قهرمان شدیم، بعضی از بازیکنان استقلال مصاحبه کردند و خودشان گفتند نصف این قهرمانی به خاطر زحمات شبانهروزی شهرآبادی در بنگلادش بود.
- مهرماه ۱۳۷۰ وقتی مجید نامجومطلق در بازی با پاس مصدوم شد، من روی نیمکت استقلال بودم و دیدم این بچه که ستاره بلامنازع فوتبال ایران بود، چقدر عذاب میکشد. متاسفانه مدیران استقلال بعد از مصدومیت نامجومطلق او را فراموش کردند. جعفر مختاریفر هم وقتی بازیکن استقلال بود، در تیم ملی مصدوم شد و خیلی زجر کشید. متاسفانه جعفر این روزها شرایط خوبی ندارد و امیدوارم باشگاه استقلال حواسش به او باشد.
- امیر قلعهنویی انصافا آدم بامعرفتی است و همیشه میگفت دکتر شهرآبادی به حق خودش در این فوتبال نرسید. قلعهنویی بارها به خودم گفته که هر وقت مصدوم میشد، من با همان امکانات ابتدایی و سطحی چقدر کمکش میکردم تا دوباره به شرایط مسابقه بازگردد.
- به چشم خودم دیدم منصور پورحیدری برای اینکه بازیکنان استقلال با این تیم قرارداد ببندند و مقابل پرسپولیس بازی کنند، منزل خود در مهرشهر کرج و نمایشگاه اتومبیلش در تهران را فروخت.
بیشتر بخوانید: قلیچ گفت توپ کج بود و گل خوردم/ به عابدزاده گفتم حتی به سمت توپ من هم نمیتوانی بروی/ مجتبی محرمی نبود ۱۳۰ بازی ملی میداشتم!



