نتانیاهو در اواسط هفته گذشته به عنوان اولین مهمان خارجی ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده وارد واشنگتن شد. او در کنار رئیسجمهور آمریکا با اعتماد به نفس هرچه تمامتر و بعد از نسلکشی دهها هزار نفر، قرار گرفت و منتظر ماند تا ترامپ ایده خود را در مورد آینده غزه و خاورمیانه به گوش جهان برساند. با همه اینها و با وجود تصویر دو نفره کمنقصی که این دو در بامداد روز چهارشنبه گذشته به نمایش گذاشتند، گزارشهای منتشر شده مدعی شده بودند که ترامپ آنقدرها که به نظر میرسد به نتانیاهو اعتماد ندارد. او ساعتی قبل از نشست خبری مشترک با بیبی یادداشتی را علیه ایران امضا کرد و احتمالا در امضا آن جلب اعتماد و خشنودی نتانیاهو را در نظر داشته است؛ با وجود این احتمالا به درخواستهای نخستوزیر اسرائیل در مورد اجازه جهت حمله به تاسیسات اتمی ایران نه گفته بود.
بخش مهم هدف نتانیاهو امضای یاداشت فشار حداکثری از سوی ترامپ بود
الان هنوز نمیشود بهطور دقیق دستاورهای سفر نتانیاهو به آمریکا را بر اساس آنچه که گذشته برآورد کنیم. آنچیزی که الان از چنین سفری بیرون آمده بیشتر مربوط به موارد علنی بوده که رسانهای شدهاند. اینها هم بخشی سناریو نویسی و گمانه زنی رسانه هاست و بخشی هم آنچه که دو طرف خواسته اند عمدا" برای اهدافی همچون ایجاد جو روانی درز بدهند! مثلا گفته میشود ترامپ و نتانیاهو اختلافاتی در مورد ایران داشته اند و یا ترامپ به او گفته که حتی از لحن حمله به ایران هم استفاده نکند!
باید متوجه شویم و ببینیم که واقع امر چه بوده؟
ما دو بحث را در مورد سفر نتانیاهو داریم که یکی از آنها بحث علنی و رسانهای است و آنچیزی که میشود بهعنوان دیپلماسی عمومی و رسانهای مطرح شود و یک بحث هم این است که باید اقدامات حقیقتیابی از سوی دیپلماتها روی آن صورت بگیرد. یعنی دستور کاری برای دیپلماتها باشد که در مجامع بینالمللی و کشورهای مهم و ارتباطات دیپلماتیک
این مسائل حل نشده امکان دارد آتشبس را لرزان و روی مرز نگه دارد
اما با توجه به آن بخشی که رسانهای بوده و درز پیدا کرده، نمیشود گفت که سفر موفق یا ناموفق بوده است. این بستگی به صحت اطلاعاتی دارد که به رسانهها درز یافته اند.
در مورد آتشبس غزه یک روندی شروع شده و ظاهرا بخش دوم آن هم دارد ادامه پیدا میکند. تا آنجایی که حماس زندانیانی در اختیار دارد، طبعا این روند آتشبس و تبادل زندانیها ادامه پیدا خواهد کرد. بعد از آن همه چیز بستگی به اتفاقاتی دارد که در منطقه میافتد. اگر چه بهنظر میآید که اطراف قضیه؛ چه خود حماس و چه اسرائیل و چه حامیان آن در غرب علاقهمند هستند که این آتشبس تداوم پیدا کند. اما بههر صورت هنوز یک سری معادلات حل نشده وجود دارد. از جمله اینکه آینده غزه از چنین مواردی است.
تا زمانی که تکلیف دو دولت فلسطینی مشخص نشود پیمان ابراهیم به نتیجه خاصی نمیرسد
پیمان ابراهیم ربطی بین آمریکا و اسرائیل ندارد. این دو خواهان عادیسازی روابط اسرائیل و اعراب هستند. البته پیمان ابراهیم بین اعراب و اسرائیل است که مشکل ایجاد کرده و حمله اسرائیل به غزه در حقیقت این قضیه را مقداری به تعویق انداخت. اینکه آیا ظرفیت اجرای پیمان موسوم به ابراهیم الان وجود داشته باشد، یک مقداری به دلیل اتفاقاتی که بهویژه در غزه افتاده، در شرایط فعلی امکان اجرا ندارد، مگر اینکه زمان بگذرد.
این ایده هم بستگی به تشکیل دولت فلسطینی دارد. الان با وضعیتی که در غزه وجود دارد و اینکه دولت فلسطینی دارای وحدت سرزمینی نیست و همین تشکیل دولت فلسطینی را سخت میکند، ایدههای مختلفی در اندیشکدهها و محافل غربی و عربی مطرح میشود که دولت فلسطینی را چگونه تشکیل بدهند
همین الان با مطرح کردن تشکیل دولت فلسطینی از سوی عربستان اختلافی بین اسرائیل و سعودیها شروع شده! باید جلو رفت و دید که
این سخن باید سبب نزدیکی ایران و عربستان شود
به عقیده من این جزو حرفهای گنده و نشدنی ترامپ است که میگوید بعد از جنگ غزه را اسرائیل تحویل آمریکا بدهد. از روزی که این مساله مطرح شد، در اثر مخالفتهای داخل آمریکا، اروپا و اعراب و سازمان ملل در روزهای گذشته، حداقل چند نفر از مقامات آمریکایی تعدادی اصلاحیه بر این حرف ترامپ زدهاند. من بعید میدانم که واقعا این مساله چیز قابلعمل و اجرایی باشد.
اما
این طرح احتمالا برای حذف حماس از غزه مطرح شده است
یک تحلیل دیگر این است که با توجه به رویکرد ترامپ که به مرگ میگیرد تا طرف مقابل به تب راضی باشد، فکر میکنم با توجه به این که از قبل سیاست اسرائیل نابودی حماس در جنگ غزه بوده و به آن نرسیده است،
یکی از اشکالات آمریکا این است که موجودیت و امنیت اسرائیل را به امنیت ملی خودش ربط داده/بایدن یکی از کثیفترین روسای جمهوری آمریکا
در آینده غزه عنصر نظر آمریکا و اختلاف نظر احتمالی آمریکا و اسراییل مطرح و مهم نیست. قضیه اسرائیل یا حمایت از اسرائیل یک قضیه دو حزبی است. فرقی نمیکند که دموکراتها بر سر کار باشند یا جمهوریخواهان. هر دو اینها اسرائیل را حمایت میکنند و بهعقیده
حماس، روایت را در دیپلماسی عمومی برد
یکی از اهداف اسرائیل در شروع جنگ و بعد از عملیات هفت اکتبر این بود که حماس را نابود کند که در نیمه راه متوجه شد که چنین امکانی وجود ندارد و
حماس بازیگر اصلی است که هم دارای کارتهائی برای بازی است
این بستگی به خیلی از پارامترها دارد و مسائل فقط بین حماس و اسرائیل و آمریکا نیست.
دولت خودگردان هم علاقهمند است تا در آینده غزه نقشآفرینی کند. در غزه کشورهای عربی مثل مصر و اردن و عربستان و کشورهای غربی میتوانند در تصمیمگیری در مورد آینده این باریکه بعضا نقش داشته باشند. اینکه کدام سناریو محتملتر است به خیلی از معادلات بستگی دارد و مقداری زمان میخواهد. اول باید آتشبس صورت بگیرد و بعد یکسری اقدامات در غزه برای آواربرداری و ... باید انجام شود. بعد از آن است که باید دید معادلات منطقهای و بینالمللیی به چه سمت و سویی میرود تا ببینیم که واقعا چه چیزی شکل خواهد گرفت.
موقعیت نتانیاهو با وجود ترامپ موقعیت قویتری خواهد بود
اگر ترامپ روابط خود را با تهران در چارچوب تلآویو تنظیم کند هچ نتیجه و تحرکی میان ایران و آمریکا به وجود نخواهد آمد
من فکر میکنم ما اول باید صبر کنیم تا مقداری اطلاعات دقیقتر از این سفر بیرون بیاید تا ما ببینیم چه اختلافات و چه همپوشانیها و چه موفقیتهایی وجود داشته. آنچه تا الان از نظر رسانهای بیرون آمده، به نظر میرسد برخی از خواستههای نتانیاهو از سوی ترامپ قابل اجرا نبوده؛
۳۱۲۳۱۵