به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از رویترز، روز _دوشنبه هفدهم نوامبر ۲۰۲۵_ معاون نخستوزیر چین، هه لیفنگ، و وزیر دارایی آلمان، لارس کلینگبایل، دیداری در پکن برگزار کردند که محور آن تقویت روابط تجاری میان چین و آلمان و کاهش تنشهای موجود بود، این دیدار نهتنها اهمیت تجاری بین دو قدرت صنعتی بزرگ جهان را نشان میدهد، بلکه منعکسکننده پیچیدگی روابط اقتصادی چین با اتحادیه اروپا و تأثیر آن بر زنجیرههای تأمین جهانی است.
آلمان بهعنوان بزرگترین اقتصاد اتحادیه اروپا و چین بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان، بازیگران کلیدی در تجارت بینالمللی هستند، روابط تجاری میان این دو کشور در دهههای اخیر با رشد چشمگیر همراه بوده است، اما همواره با چالشهایی نظیر محدودیتهای صادراتی چین، ظرفیت مازاد صنعتی و نگرانیهای امنیتی و سیاسی روبهرو بوده است، دیدار اخیر نمایندگان دو کشور نشان میدهد که هر دو طرف بهدنبال یافتن راهحلهای مشترک برای کاهش تنشها و ایجاد چارچوبی پایدار برای همکاری اقتصادی هستند.
محورهای اصلی دیدار
در دیدار اخیر مقامات ارشد چین و آلمان، مجموعهای از مسائل اقتصادی و تجاری که طی ماههای گذشته بهعنوان محور اصلی تنش میان دو کشور مطرح بوده، در فضایی شفاف و هدفمند مورد بحث قرار گرفت. هه لیفنگ، نماینده ارشد چین، در این گفتوگو بر ضرورت استفاده از ظرفیتهای مغفولمانده در روابط اقتصادی دو کشور تأکید کرد و گفت که پکن آماده است شرایطی عادلانه و بدون تبعیض برای فعالیت شرکتهای آلمانی و اروپایی فراهم کند، موضوعی که در سالهای اخیر یکی از مطالبههای مهم برلین بوده است. از سوی دیگر، وزیر دارایی آلمان با اشاره به مسئله ظرفیت مازاد چین در بخشهایی همچون فولاد، انرژی خورشیدی و حملونقل الکتریکی، از پکن خواست برای جلوگیری از بروز رقابت ناعادلانه، سیاستهایی برای کاهش این مازاد تدوین و اجرا کند، چراکه این مسئله مدتهاست به یکی از نقاط تنش میان چین و اتحادیه اروپا تبدیل شده است.

دو طرف توجه ویژهای به امنیت زنجیره تأمین جهانی و تضمین دسترسی پایدار به مواد خام حیاتی و عناصر نادر نشان دادند؛ موضوعی که پس از بحرانهای لجستیکی سالهای اخیر و افزایش حساسیت اقتصادی اروپا اهمیت بیشتری پیدا کرده است. هه لیفنگ در ادامه به ضرورت بهکار گیری رویکردی چندجانبه و واقعگرایانه اشاره کرد و گفت که همکاری چین و آلمان میتواند به ثبات بیشتر زنجیرههای صنعتی جهان کمک کند و مانع از آسیبهای احتمالی ناشی از تحولات ژئوپلیتیکی شود. این گفتوگو در حالی انجام شد که تنشهای تجاری میان دو کشور بهویژه در حوزه صادرات فناوری و مواد استراتژیک افزایش یافته است؛ چین طی ماههای گذشته محدودیتهای بیشتری بر صادرات برخی مواد نادر اعمال کرده و اروپا نیز در تلاش است وابستگی خود را به چین کاهش دهد.
تغییرات سیاستهای اقتصادی آلمان تحت دولت جدید به رهبری فریدریش مرز نیز بر پیچیدگی روابط دوجانبه افزوده است. با این حال، دیدار اخیر میتواند در کوتاهمدت نقش مهمی در کاهش تنشها و ایجاد اعتماد متقابل داشته باشد؛ بهویژه اینکه گفتوگو درباره موضوعات کلیدی نظیر ظرفیت مازاد، امنیت منابع حیاتی و مقررات صادراتی، میتواند از وقوع یک بحران تجاری جدید جلوگیری کند و پیام مثبتی برای بازارهای مالی و سرمایهگذاران جهانی ارسال کند، اما با وجود فضای مثبت ایجادشده، چالشهای مهمی همچنان پابرجاست؛ ظرفیت مازاد صنعتی چین همچنان نگرانیهای اروپا درباره رقابت ناعادلانه را تقویت میکند، مسائل ژئوپلیتیکی و رویکردهای امنیتی اتحادیه اروپا و آمریکا میتواند بر همکاریهای اقتصادی پکن و برلین سایه بیندازد و وابستگی زنجیرههای تأمین جهانی به مواد نادر و حیاتی همچنان ریسکپذیر باقی مانده است. در مجموع، این دیدار گرچه میتواند نقطه شروعی برای کاهش تنشها و گسترش همکاریها باشد، اما حل کامل اختلافات نیازمند مذاکرات طولانی، اصلاحات صنعتی و اعتمادسازی مستمر میان دو اقتصاد بزرگ جهان است.
در بلندمدت، موفقیت مذاکرات چین و آلمان به توانایی دو کشور در ایجاد چارچوبهای همکاری پایدار و قابل اتکا وابسته است؛ چارچوبهایی که باید برپایه توافقات شفاف برای مدیریت ظرفیت مازاد صنعتی چین، تضمین دسترسی مطمئن و بلندمدت به مواد خام حیاتی و منابع استراتژیک، فراهم کردن محیطی عادلانه و منصفانه برای فعالیت شرکتهای آلمانی و اروپایی در بازار چین و ایجاد مکانیزمهای مؤثر برای حلوفصل اختلافات تجاری باشد تا از تشدید تنشها و شکلگیری بحرانهای اقتصادی جلوگیری شود، تحقق این الزامات میتواند روابط اقتصادی دو کشور را وارد مرحلهای جدید از اعتماد و همکاری کند؛ مرحلهای که نهتنها به سود پکن و برلین خواهد بود، بلکه ثبات بیشتری برای زنجیرههای تأمین جهانی و اقتصاد اروپا به همراه خواهد داشت. این دیدار همچنین اهمیت نقش آلمان را بهعنوان میانجی کلیدی میان چین و اتحادیه اروپا برجسته میکند؛ نقشی که میتواند میان منافع امنیتی اروپا و ضرورتهای اقتصادی آن تعادل برقرار کند.
موفقیت در کاهش تنشها میان دو کشور میتواند بهعنوان الگویی برای سایر کشورهای اروپایی عمل کند تا همکاریهای خود با چین را بر پایه دیپلماسی اقتصادی، کاهش وابستگیهای حساس و حفظ امنیت صنعتی تنظیم کنند، این روند همچنین پیام مثبتی برای بازارهای مالی جهانی و سرمایهگذاران ارسال میکند و نشان میدهد که گفتوگوی منطقی، شفافیت و تعامل سازنده همچنان قادر است، جایگزین تنشهای تجاری شود و مسیرهای تازهای برای همکاریهای بلندمدت ایجاد کند.
دیدار هه لیفنگ و لارس کلینگبایل نقطه عطفی در روابط چین و آلمان محسوب میشود؛ رویدادی که نهتنها بر تجارت دوجانبه و تعاملات صنعتی اثرگذار است، بلکه پیامدهای آن در سطح تجارت جهانی و ساختار زنجیرههای تأمین نیز قابل مشاهده خواهد بود. در حالی که چالشهای موجود همچنان جدی و ساختاری هستند، این گفتوگوها میتواند سرآغاز مرحلهای تازه از روابط اقتصادی پایدار و قابل پیشبینی باشد؛ دورهای که موفقیت آن نیازمند تعهد واقعی دو طرف به شفافیت، عدالت تجاری، اصلاحات تدریجی و حفظ کانالهای ارتباطی مستمر است، از نگاه تحلیلی چنین دیدارهایی نشان میدهد که حتی در دوره رقابت فزاینده قدرتهای بزرگ، دیپلماسی اقتصادی همچنان ابزاری حیاتی برای کاهش تنشها، مدیریت ریسکها و ایجاد ثبات در نظام اقتصادی جهانی به شمار میرود.


