مجید شیخ انصاری در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
نیازمند آگاهی و بسترسازی هستیم/ یافتههای دانشگاهی باید به سینما راه پیدا کند
مجید شیخ انصاری استاد دانشگاه معتقد است که برنامهریزی کلان در حوزه پژوهش نیازمند ثبات است تا بتوان اهداف را پیگیری کرده و به تدریج پیش برد.
مجید شیخ انصاری پژوهشگر و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، اظهار کرد: پژوهش در حوزههای میانرشتهای که مانند علوم محض نیستند و ماهیتی پیچیدهتر دارند مانند سینما خیلی مهم هستند زیرا این عرصه هم جنبههای نظری و هم جنبههای عملی را دربرمیگیرد و از اندیشهها و روشهای رشتههای دانشگاهی گوناگون اثر میپذیرد به همین دلیل، انجام پژوهشهای منظم و دورهای در این زمینه میتواند بسیار راهگشا باشد.
وی با بیان اینکه پژوهشهایی که انجام میشوند، در نهایت باید کاربرد پیدا کنند و پلی بین عرصه نظر و عمل ایجاد کنند، ادامه داد: به نظر میرسد این ارتباط در سالهای اخیر دچار گسست شده است. شاید مواردی استثنایی وجود داشته باشد اما بر اساس تجربه اغلب پژوهشها بدون بهرهبرداری استفادهکنندگان نهایی به پایان میرسند و این مسئله هم به حوزهٔ اجرا آسیب میزند و هم به خود پژوهش، زیرا در این حالت پژوهشها ارزیابی نمیشوند و در نتیجه، تمایزی بین پژوهش کارآمد و غیرکارآمد قائل نمیشویم.
این پژوهشگر درباره ارتباط دانشگاه به عنوان نهاد آموزشی-پژوهشی و صنعت سینما توضیح داد: به نظر میرسد مشکل اصلی در این است که این دو فضا جدا از یکدیگر عمل میکنند و نیازهای یکدیگر را به درستی درک نمیکنند. در نتیجه، ارتباط طبیعی بین آنها برقرار نمیشود. شاید بخش عمده این مشکل از سوی حوزههای اجرایی باشد. در این حوزه، معمولاً مکانیزم شفافی برای پاسخگویی، ارزیابی وظایف و مسئولیتها وجود ندارد و به دلایل مختلف، مشکلات به صورت ریشهای حل نمیشوند. بنابراین، نیاز به راهحلهای مبتنی بر تحقیق و توسعه (R&D) کمتر احساس میشود. تا زمانی که این وضعیت تغییر نکند، دانش و مهارتهای موجود در دانشگاهها، در غیاب نیاز واقعی، بدون استفاده باقی خواهند ماند و موارد استثنایی یا همکاریهای سطحی نیز تأثیر چندانی در بهبود این شرایط ندارند.
شیخ انصاری تصریح کرد: برنامهریزی کلان نیازمند ثبات است تا بتوان اهداف را پیگیری کرده و به تدریج پیش برد. حتی اگر تمرکز را بر کوچکترین مسائل بگذاریم و بگوییم پژوهش حداقل میتواند در حل مشکلات موجود کمک کند، باز هم شاهد تحقق این امر نیستیم؛ زیرا ارادهای برای به کارگیری پژوهش در این سطح وجود ندارد. پژوهش باید بر اساس دادههای مستقر صورت گیرد و اگر این دادهها استخراج نشده، موجود نباشند یا قابل اعتماد نباشند، اولین گام پژوهش، فراهم آوردن زیرساخت برای دریافت یا خلق این دادههاست.
وی ادامه داد: معمولا برای حل مسئله به روشهایی مانند «اقدامپژوهی» پناه برده میشود؛ یعنی عملی انجام میشود، نتایج آن به عنوان بازخورد وارد فرآیند میشود و سپس اقدام بعدی شکل میگیرد. اما به دلیل درک ذوقی از پژوهش به عنوان ابزاری معجزهگر، این فرآیند نیز به درستی شکل نمیگیرد. این مشکل ممکن است در سطوح خرد مدیریتی عوارض چندانی نداشته باشد اما در سطح کلان مدیریت، سیاستگذاری عمومی و برنامهریزی، عوارض خود را به شدت نشان میدهد.
وی درباره راه حل ترمیم فضای پژوهشی و عملی توضیح داد: راهحلهای سادهای برای این مسئله وجود دارد. سطح تماس بین نهادهای آکادمیک و اجرایی نباید صرفاً به یک یا دو مراسم در سال محدود شود. این سطح تماس باید افزایش یابد و این دو حوزه در فرآیندهای تصمیمگیری شریک یکدیگر شوند. در حوزههای دیگر چنین تجربههایی با نتایج موفقیتآمیز همراه بوده است. نتایج خوب و قابل قبول به سرعت دیده میشوند و خود به عاملی برای تقویت این ارتباط و هدایت آن در مسیر درست تبدیل میشوند.
شیخ انصاری عنوان کرد: هماکنون در دانشگاهها، بدون اغراق، دهها پژوهش در بازههای زمانی یکونیم تا دو ساله توسط دانشجویان، اساتید یا گروههای پژوهشی در حال انجام است اما از آنجا که این پژوهشها در خلأ و بدون توجه به نیازهای واقعی طراحی شدهاند، صرفاً انجام میشوند و به کتابخانهها راه پیدا میکنند. از سوی دیگر، دستگاههای اجرایی نیز بر اساس نیازهای خود اقدام به سفارش پژوهش میکنند، اما از آنجا که معیارهای تشخیص نیاز و ارزیابی کیفیت پژوهش در اختیار خودشان است، غربالگری علمی مناسبی صورت نمیگیرد و اعتبار این پژوهشها معمولاً مورد سؤال است.
وی ادامه داد: تجربهٔ من نشان میدهد که در بسیاری از موارد، تناسبی بین تخصص پژوهشگر و حوزهٔ پژوهشی وجود ندارد. در نهایت، پژوهشهایی شکل میگیرند که تنها از نظر ظاهری (مانند داشتن سؤال تحقیق، ادبیات نظری و نتیجهگیری) قابل دفاع هستند، اما از نظر محتوایی و معنایی، دستاورد چندانی برای دستگاه سفارشدهنده ندارند. با این حال، به دلیل نبود مکانیزم شفاف ارزیابی و پاسخگویی، این عیب همچون بیماری پنهان در بدن سیستم باقی میماند و به تدریج به آن آسیب میزند.
وی ادامه داد: منطق حاکم بر سیستمهای بروکراتیک باید به گونهای باشد که کارها به اهلش سپرده شود و پژوهشهای مورد نیاز دستگاههای اجرایی در قالب «سفارش» به نهادهای پژوهشی واجد صلاحیت واگذار شود. راههای زیادی برای ترمیم این مشکل وجود دارد که نیازمند برگزاری نشستها و گفتگوهای فراوان بین این دو حوزه برای رسیدن به راهکارهای عملی است. سپس میتوان یک یا دو راهکار را به صورت آزمایشی اجرا کرد و نتایج آن را بررسی نمود. در صورت موفقیت، این تجربه میتواند به گسترش همکاریها بینجامد.
شیخ انصاری در پایان بیان داشت: هماکنون تجربیات میدانی موفق و قابل بومیسازی زیادی در حوزههای آکادمیک جهان وجود دارد. دانشگاه و نهادها به یکدیگر نیاز دارند اما از نیاز متقابل خود به طور کامل آگاه نیستند و حل این مسئله در گروی ایجاد این آگاهی و بسترسازی برای همکاری است.


