تاریخچه حسابداری رفتاری : از دفاتر میرزاها تا روانشناسی اعداد
تاریخچه حسابداری رفتاری : از دفاتر میرزاها تا روانشناسی اعداد
در نگاه نخست، حسابداری اغلب به عنوان زبانی سرد و بیروح از ارقام و جداول ترازنامه تصور میشود؛ دانشی که گویی تنها با منطق ریاضیات سر و کار دارد و جایی برای احساسات انسانی در آن نیست. اما ما در این پژوهش بر این باوریم که پشت هر عدد ثبت شده در دفاتر مالی، یک تصمیم انسانی، یک قضاوت ذهنی و گاهی یک سوگیری رفتاری نهفته است.

اگرچه ریشههای حسابداری به هزاران سال پیش و دوران کاتبان و «میرزاها» در دربارهای قدیم بازمیگردد که صرفاً وظیفه ثبت وقایع و خزانهداری را بر عهده داشتند، اما آنچه امروز ما به عنوان «حسابداری رفتاری» (Behavioral Accounting) میشناسیم، پدیدهای مدرن و حاصل تحولات فکری قرن بیستم است. در این مقاله قصد داریم با عبور از لایههای خشک اعداد، به بررسی تاریخی لحظهای بپردازیم که علم روانشناسی با حسابداری پیوند خورد و مسیر این حرفه را برای همیشه تغییر داد.
حسابداری رفتاری چگونه آغاز شد؟
برای درک عمیق این تحول، باید تقویم تاریخ را به اوایل دهه ۱۹۵۰ میلادی برگردانیم. تا پیش از این دهه، فرض غالب در دنیای اقتصاد و حسابداری این بود که انسانها «ماشینهای اقتصادی» (Economic Men) هستند که همواره بر اساس نفع شخصی و کاملاً منطقی تصمیم میگیرند. اما انتشار پژوهشهای پیشگامانه کریس آرگریس (Chris Argyris) در سال ۱۹۵۲، اولین ترکها را بر دیوار این تفکر سنتی ایجاد کرد.
ما در بررسی اسناد تاریخی آن دوره مشاهده میکنیم که آرگریس بر روی «فرآیندهای بودجهریزی» تمرکز کرده بود. او با جسارت علمی استدلال کرد که بودجهها صرفاً ابزارهای کنترل مالی بیجان نیستند، بلکه مکانیسمهایی زندهاند که مستقیماً بر رفتار، انگیزه و حتی سطح اضطراب سرپرستان و کارکنان تأثیر میگذارند. این لحظه را میتوان نقطه عطف و تولد غیررسمی حسابداری رفتاری دانست؛ جایی که برای نخستین بار تمرکز از «چه چیزی شمردن» به «چگونه شمردن و تأثیر آن بر روان انسان» معطوف شد.
دهه طلایی ۱۹۷۰؛ ورود روانشناسی به دنیای مالی

با گذر از دوران جنینی در دهه ۵۰، به دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی میرسیم؛ دورانی که میتوان آن را «عصر طلایی» تحقیقات رفتاری در حسابداری نامید. در این سالها، انجمن حسابداری آمریکا (AAA) با درک اهمیت موضوع، کمیتههای تخصصی را تشکیل داد و رسماً اعلام کرد که هدف حسابداری فراتر از ارائه گزارشهای مالی است؛ هدف، «تأثیرگذاری بر رفتار» است.
ما در بررسی متون این دوره، شاهد یک تغییر پارادایم (Paradigm Shift) اساسی هستیم. برای درک بهتر این تغییر بنیادین، جدول زیر تفاوت نگاه سنتی و نگاه رفتاری که در این دهه شکل گرفت را نشان میدهد:
| ویژگی | رویکرد حسابداری سنتی | رویکرد حسابداری رفتاری |
| فرض بنیادین | انسان کاملاً منطقی و اقتصادی است | انسان دارای احساسات و محدودیتهای شناختی است |
| هدف گزارش | ارائه اطلاعات دقیق مالی | تأثیرگذاری بر تصمیمگیری استفادهکنندگان |
| نقش حسابدار | ثبتکننده بیطرف وقایع | تحلیلگر و مفسر اطلاعات با قضاوت حرفهای |
این دوران چنان تأثیر عمیقی بر ساختار دانش مالی گذاشت که شالوده آموزشهای امروزی را شکل داد. در واقع، بسیاری از مفاهیم پایهای، استانداردها و تئوریهایی که امروزه دانشجویان و حرفهایها در یک کتاب اصول حسابداری جامع مطالعه میکنند، ریشه در همین یافتههای ارزشمند «دهه طلایی» دارد که برای نخستین بار انسان را در مرکز معادلات قرار داد.
چالشهای مدرن؛ از تئوری تا پیچیدگیهای مالیاتی

با ورود به قرن بیست و یکم، حسابداری رفتاری از دایره مباحث آکادمیک خارج شد و به قلب چالشهای اجرایی نفوذ کرد. ما امروز شاهد هستیم که نظریههایی مانند «تئوری چشمانداز» (Prospect Theory) – که جایزه نوبل را برای دنیل کانمن به ارمغان آورد – دقیقاً توضیح میدهند که چرا و چگونه مدیران یا سرمایهگذاران در شرایط سود و زیان، واکنشهای متفاوتی نشان میدهند. اما شاید ملموسترین کاربرد این علم در عصر حاضر، در حوزه «رعایت و تمکین مالیاتی» باشد.
پژوهشهای مدرن نشان میدهند که فرار مالیاتی یا تمکین داوطلبانه، صرفاً تابع نرخ جریمهها نیست، بلکه ریشه در نگرش مودیان نسبت به عدالت سیستم دارد. حسابدار امروزی دیگر نمیتواند صرفاً با تکیه بر فرمولها عمل کند؛ او باید روانشناسیِ پشتِ اعداد را درک کند. به همین دلیل است که امروزه درک رفتار مودیان و نحوه تعامل ممیزان، بخش مهمی از هر دوره آموزش قوانین مالیاتی را تشکیل میدهد تا حسابداران و مشاوران مالی بتوانند فراتر از متن قانون، واقعیتهای جاری در فضای اقتصادی را پیشبینی و مدیریت کنند.
میراث تاریخ برای حسابداران امروز
در نهایت، مرور این تاریخچه پرفراز و نشیب، از دفاتر میرزاها تا نظریههای پیچیده رفتارشناسی، یک درس بزرگ به ما میآموزد: حسابداری هرگز یک علم ایستا و صرفاً ریاضی نبوده است؛ بلکه دانشی است زنده که همپای تحولات جوامع بشری رشد میکند. حسابدار موفق امروز، کسی نیست که تنها اعداد را ثبت کند، بلکه کسی است که داستان نهفته در پس این اعداد و رفتارهای انسانی شکلدهنده آنها را درک کند.
ما معتقدیم که تسلط بر این میراث غنی و پیادهسازی آن در دنیای کسبوکارهای امروزی، نیازمند آموزشی اصولی و چندبعدی است. انتقال این دانش انباشته، از تئوریهای دهه ۵۰ تا استانداردهای مدرن، باید در بستری تخصصی انجام شود. از این رو، انتخاب محیطی آکادمیک که هم بر فنون محاسباتی و هم بر بینش تحلیلی مسلط باشد، حیاتی است. برای علاقهمندان به این حوزه، بهویژه در جنوب کشور، مراجعه به مراجعی همچون بهترین آموزشگاه حسابداری در شیراز میتواند پلی مطمئن میان دانش کلاسیک و نیازهای بازار کار مدرن باشد تا نسل جدید حسابداران، مجهز به سلاح علم و تجربه وارد میدان شوند.
والات متداول (FAQ)
۱. تفاوت اصلی حسابداری رفتاری با حسابداری سنتی چیست؟ در حالی که حسابداری سنتی صرفاً بر ثبت دقیق ارقام و تهیه گزارشهای مالی تمرکز دارد و فرض میکند انسانها کاملاً منطقی هستند، حسابداری رفتاری به بررسی چگونگی تأثیر اطلاعات حسابداری بر تصمیمگیریها، قضاوتها و رفتار مدیران و کارکنان میپردازد و “عامل انسانی” را وارد معادلات میکند.
۲. پدر علم حسابداری رفتاری چه کسی است و این علم از چه زمانی آغاز شد؟ رگههای اولیه این علم در سال ۱۹۵۲ با تحقیقات پروفسور کریس آرگریس (Chris Argyris) پدیدار شد. او با بررسی تأثیر بودجهریزی بر رفتار کارکنان، پایههای این رشته را بنا نهاد و در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی توسط انجمن حسابداری آمریکا (AAA) توسعه یافت.
۳. آیا مفاهیم رفتاری در آموزشهای مالیاتی و بازار کار ایران هم کاربرد دارند؟ بله، کاملاً. امروزه درک رفتار مودیان و نحوه تعامل با ممیزان مالیاتی، یکی از کلیدیترین مهارتهای بازار کار است. مباحثی مانند تمکین مالیاتی و قضاوت حرفهای که در دورههای پیشرفته آموزش داده میشوند، ریشه در همین اصول رفتاری دارند.
۴. برای یادگیری اصولی حسابداری با رویکرد مدرن از کجا شروع کنیم؟ برای تسلط بر این حوزه، تلفیق دانش تئوریک (تاریخچه و استانداردها) با مهارتهای عملی ضروری است. پیشنهاد میشود از منابع آموزشی معتبر و دورههای جامع موسساتی استفاده کنید که سرفصلهای خود را بر اساس آخرین تغییرات دنیای واقعی تنظیم کردهاند (مانند دورههای تخصصی آموزشگاه چکاه).


