کتابخانه انسانی؛ تجربه‌ای زنده برای گفت‌وگوی واقعی و همدلی در جامعه

کتابخانه‌ای را تصور کنید که در آن کتاب‌ها از جنس کاغذ نیستند؛ بلکه انسان‌هایی با تجربه‌های منحصر به فرد زندگی هستند و شما می‌توانید با آن‌ها گفت‌وگو کنید و روایت‌های شخصی آن‌ها را مستقیماً دریافت کنید. این همان ایده نوآورانه کتابخانه انسانی است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، زمانی که انسان برای صحبت درمورد مشکلات روانی و اجتماعی‌اش دچار هرج و سختی می‌شود، پیدایش فضاهای امنی که امکان بیان تجربه‌های واقعی و منحصربه‌فرد افراد را فراهم کند، اهمیت دوچندان می‌یابد. «کتابخانه انسانی» یا Human Library پاسخی به این نیاز است: کتابخانه‌ای که در آن به جای کتاب‌های چاپی، انسان‌ها «کتاب» هستند؛ کسانی که تجربه‌های خاص و منحصربه‌فرد زندگی خود را با مخاطبان به اشتراک می‌گذارند و فرصتی فراهم می‌کنند تا خواننده کتاب، مستقیماً با روایت‌های واقعی و شخصی مواجه شود. این تجربه فراتر از دریافت صرف اطلاعات است؛ همدلی، درک متقابل و یادگیری از تجربه‌های زیسته محور اصلی رویداد کتابخانه انسانی است.

اکنون این ایده در ایران، در شهر اصفهان و به همت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به مرحله اجرا رسیده است. پروژه‌ای که با حمایت مالی این دانشگاه انجام شده، قصد دارد نخستین کتابخانه انسانی سلامت را در کشور را ایجاد کند. هدف این طرح، نه تنها ارائه دانش علمی و آموزشی، بلکه فراهم کردن امکان گفتگوی مستقیم با افرادی است که با چالش‌های روانی یا اجتماعی مشابه مواجه شده‌اند و توانسته‌اند راهکارهای عملی برای عبور از آن‌ها پیدا کنند. این تجربه تعامل محور، می‌تواند شکاف اعتماد، تنهایی و انزوای اجتماعی را کاهش دهد و همزمان محیطی امن برای اشتراک‌گذاری تجربه‌ها ایجاد کند.

پیاده‌سازی این طرح در اصفهان با طراحی سازوکار استاندارد، فلوچارت عملیاتی و رعایت دقیق حریم خصوصی، امکان برگزاری جلسات خصوصی و امن را برای مخاطبان فراهم می‌کند. برخلاف ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی، کتابخانه انسانی تجربه‌ای کاملاً انسانی و تعاملی ارائه می‌دهد؛ تجربه‌ای که تنها از طریق شنیدن و گفتگو با انسان‌هایی با تجربه مشابه به دست می‌آید و توانایی ایجاد همدلی واقعی، درک متقابل و یادگیری عملی را در پی دارد.

با این رویکرد، اصفهان می‌تواند الگویی پیشرو برای ایران در حوزه سلامت روان و تعامل اجتماعی، ساده، ارزان و در دسترس فراهم کند؛ الگویی که هم آموزش و آگاهی عمومی را ارتقا می‌دهد و هم فرصتی واقعی برای کاهش انگ‌زدگی، استیگما و احساس تنهایی افراد آسیب‌پذیر ایجاد می‌کند. این پروژه نوآورانه، دریچه‌ای تازه به سوی درک تجربه‌های زیسته و ایجاد گفتگوی انسانی در حوزه سلامت به ویژه سلامت روان باز می‌کند.

کتابخانه انسانی؛ تجربه‌ای زنده برای گفت‌وگوی واقعی و همدلی در جامعه

در همین راستا با دکتر فیروزه زارع فراشبندی، هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و مجری طرح تحقیقاتی مذکور گفت‌وگو کرده‌ایم. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

ایمنا: ابتدا درباره خودِ این ایده صحبت کنید، چون خیلی از افراد اصلاً تاکنون اسمش را نشنیده‌اند و آشنایی ندارند. می‌خواهم بدانم این ایده از چه مبنایی شکل گرفته، چه اهدافی را دنبال می‌کند و چه تفاوتی با روش‌های سنتی یا رایج موجود دارد؟

زارع فراشبندی: در تعریف کتابخانه انسانی باید گفت که کتابخانه انسانی، کتابخانه زنده یا Human Library یا Living Library، کتابخانه‌ای است که در آن به‌جای امانت گرفتن یک کتاب چاپی، یک فرد به مثابه یک کتاب انسانی به امانت گرفته می‌شود و ۱۵ تا ۳۰ دقیقه با او تعامل می‌شود و در واقع کتاب انسانی خوانده و مطالعه می‌شود. «کتاب انسانی» باید تجربه خاص و منحصربه‌فردی داشته باشد تا بتواند آن را در اختیار مخاطب بگذارد. بنابراین در یک سمت یک «کتاب انسانی» وجود دارد و در سمت دیگر یک «خواننده انسانی». خواننده به جای خواندن یک کتاب چاپی، با یک فرد گفتگو می‌کند و او اطلاعات و تجربه‌اش را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. بعد از ۱۵ تا ۳۰ دقیقه ممکن است پرسش و پاسخ هم شکل بگیرد و ابهامات برطرف شود.

کاری که ما انجام دادیم از این جهت نوآوری دارد که اولاً هیچ مقاله‌ای به زبان فارسی درباره کتابخانه انسانی در حوزه سلامت چاپ نشده بود. البته برای رعایت حق دیگران باید اشاره کنم که سال‌ها پیش دو بار رویداد کتابخانه انسانی در دانشگاه الزهرا برگزار شد، اما مقاله‌ای تحقیقی در مورد آن منتشر نشد و مهم‌تر اینکه مربوط به حوزه سلامت نبود.

ایمنا: چطور به ایده این نوع کتابخانه رسیدید؟

کار ما در این پژوهش، بررسی متون موجود به منظور طراحی یک سازوکار استاندارد برای راه‌اندازی کتابخانه انسانی در حوزه سلامت بود. کشورهای زیادی عضو سازمان Human Library در جهان هستند، اما در ایران تاکنون نه سازمانی برای این کار داشته‌ایم و نه کتابخانه انسانی ایجاد شده است. با فرآیند و اصولی که ما طراحی کردیم، می‌توانیم در حوزه سلامت، به‌ویژه سلامت روان، یک کتابخانه انسانی سلامت ایجاد کنیم.

فاز اول یعنی بررسی متون و طراحی سازوکار، فلوچارت و الگو برای اینکه چطور می‌توان کتابخانه انسانی سلامت را در ایران ایجاد کرد، انجام شده و به اتمام رسیده است. نتایج فاز اول در قالب ۴ مقاله پژوهشی در مجلات معتبر اسکوپوس و ISC به زبان فارسی منتشر شده است. دلیل انتخاب زبان فارسی برای انتشار نتایج پژوهش این بود که تاکنون مقاله علمی فارسی در این موضوع وجود نداشت و ما تصمیم گرفتیم برای جامعه ایرانی آن را به زبان فارسی منتشر کنیم. فاز دوم در آذرماه برگزار خواهد شد و نخستین رویداد کتابخانه انسانی سلامت را در یکی از مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اجرا خواهیم کرد. همین‌جا شما را برای این روز دعوت می‌کنم تا حضور داشته باشید، عکس بگیرید و گزارش تهیه کنید. امید داریم بتوانیم فاز سوم این طرح را تبدیل به یک استارت‌آپ و یک شرکت دانش‌بنیان کنیم. بنابراین مسیر این پروژه همچنان ادامه دارد.

ایمنا: دلیل انتخاب حوزه سلامت، خصوصاً سلامت روان چه بود؟

زارع فراشبندی: دلیل انتخاب حوزه سلامت، خصوصاً سلامت روان، این بود که در بررسی‌ها متوجه شدیم کتابخانه انسانی بیشتر با متغیرهای روان‌شناختی فرد و جامعه ارتباط دارد؛ زیرا افرادی که با چالش‌های روانی مواجه هستند معمولاً نیاز دارند با کسی صحبت کنند که تجربه مشابهی داشته باشد.
برخی افراد خجالت می‌کشند یا احساس می‌کنند محیط یا آدم امنی وجود ندارد. مثلاً کسانی که برچسب یا انگ «اعتیاد»، «افسردگی»، «بیماری واگیردار داشته» و مانند آن خورده‌اند، این افراد بعداً احساس بی‌اعتمادی و ناامنی می‌کنند و نمی‌توانند درباره مشکلشان به راحتی صحبت کنند. برای همین کتابخانه انسانی سلامت بیشتر به سمت سلامت روان گرایش دارد؛ هرچند در حوزه سلامت جسمی هم می‌تواند فعالیت کند.

سازمان بهداشت جهانی نیز در سال ۲۰۱۷ با شعار «بیایید صحبت کنیم»، بر اهمیت صحبت‌کردن و تعامل با دیگران در کاهش مشکلات روانی، به‌ویژه در مورد افسردگی، تأکید کرده است. اساس کتابخانه انسانی نیز تعامل و گفتگو است. البته سازوکارهای خاصی دارد، اما مهم‌ترین نکته این است که فضا باید امن باشد و حریم خصوصی افراد کاملاً رعایت شود تا قابل ردیابی یا سوءاستفاده نباشند؛ هم برای «کتاب انسانی» و هم برای «خواننده».
ایمنا: با توجه به رشد روزافزون ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی، مانند چت‌جی‌پی‌تی و سایر پلتفرم‌های گفتگو، می‌خواهم بدانم کتابخانه انسانی چه ویژگی منحصربه‌فردی دارد که این ابزارها نمی‌توانند ارائه دهند؟ به‌خصوص در زمینه همدلی، تجربه شخصی و تأثیرگذاری بر مخاطب، چه مزایایی دارد که نمی‌توان آن را با یک ربات یا سیستم هوشمند جایگزین کرد؟

زارع فراشبندی: کتابخانه انسانی همان مزیتی را که نسبت به کتابخانه چاپی دارد، نسبت به همه روش‌های نوین دسترسی به اطلاعات از جمله هوش مصنوعی هم دارد. چرا؟ چون وقتی کتاب می‌خوانید، گرچه شخصیت‌ها انسان هستند اما امکان تعامل وجود ندارد. در مورد هوش مصنوعی شما تعامل دارید، اما فکر انسانی پشت آن نیست. هوش مصنوعی همدردی و همدلی واقعی ندارد و شما را درک نمی‌کند؛ چون ماشین است.

ایمنا: در واقع محور اصلی کتابخانه انسانی در ایجاد «ارتباط انسانی واقعی» و همدلی با فردی است که تجربه مشابهی داشته. می‌توانید کمی بیشتر توضیح دهید که این تجربه‌های مشترک چگونه به فهم بهتر مشکلات و ارائه راهکارهای عملی کمک می‌کند؟

زارع فراشبندی: در کتابخانه انسانی محور اصلی این است: «یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید»؛ بنابراین افراد فرصت بروز خود واقعی‌شان را با فردی دارند که مشکل وی را درک کرده، همدلی و همدردی دارد، تجربه مشابه داشته و می‌تواند راهکاری که خودش را به نتیجه رسانده در اختیار یک نفر دیگر بگذارد.

ایمنا: آیا می‌توان گفت این شیوه شبیه مراجعه به مشاور است، با این تفاوت که کتاب انسانی الزاماً تحصیلات آکادمیک ندارد، اما تجربه زیسته را منتقل می‌کند؟ چه تأثیری این تجربه واقعی و ملموس بر مخاطب دارد؟

زارع فراشبندی: تا حدودی مشابه مراجعه به مشاور است، اما اینجا کتاب انسانی مشاور آکادمیک نیست. ممکن است یک فرد فاقد تحصیلات باشد، اما تجربه‌ای که پشت سر گذاشته و راه‌حلی که برای خودش پیدا کرده را در اختیار فرد قرار می‌دهد. اما توجه داشته باشید که منتورها و مدیران جلسه افراد دارای تخصص مرتبط در حوزه سلامت، سلامت روان و کتابداری سلامت هستند که بر جلسه و رویداد کتابخانه انسانی نظارت کامل دارند.

ایمنا: پس در واقع این اشتراک‌گذاری تجربه‌های مشترک و ملموس است که باعث می‌شود کتابخانه انسانی کارایی داشته باشد و بر مخاطب تأثیر بگذارد؟

زارع فراشبندی: در واقع باید بگویم اساس کار کتابخانه انسانی اشتراک‌گذاری تجربه‌های مشترک به منظور ایجاد همدلی و درک متقابل و شمول اجتماعی است.

ایمنا: با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران، فکر می‌کنید چه چالش‌هایی ممکن است در راه برگزاری چنین رویدادهایی وجود داشته باشد و چگونه می‌توان آن‌ها را مدیریت کرد؟

زارع فراشبندی: مهم‌ترین چالش این است که ممکن است مردم نسبت به هم احساس امنیت کافی نداشته باشند؛ یعنی راحت نتوانند با هم گفتگو کنند. این موضوع فرهنگی، جامعه‌شناختی و روان‌شناختی است و به بافتار تربیتی و محیطی بستگی دارد و از شهری به شهر دیگر متفاوت است. مثلاً ممکن است در اصفهان سخت‌تر بتوان با دیگران صحبت و درد و دل کرد، اما در تهران یا شهر دیگری راحت‌تر باشد. پس از آنجا که افراد راحت به هم اعتماد نمی‌کنند و احساس امنیت لازم برای مطرح‌کردن مشکلات خود را ندارند، حریم خصوصی اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کند.

اگر بخواهیم رویداد کتابخانه انسانی را برگزار کنیم باید پارتیشن‌هایی داشته باشیم تا زوج کتاب و خواننده که در یک میز صحبت می‌کنند توسط میزهای کناری دیده نشوند. چرا؟ چون ممکن است فردی که درباره اعتیادش صحبت می‌کند نگران باشد که در میز کناری فردی آشنا نشسته باشد و او را بشناسد. بنابراین حریم خصوصی مهم‌ترین چالش است.

چالش دیگر، مسائل امنیتی است که برای هر نوع تجمع ممکن است مطرح شود. چالش بعدی، چالش فرهنگی است: مردم هنوز مراجعه به مشاور و روانشناس را جدی نمی‌گیرند. ممکن است برای تغییرات ظاهری و زیبایی پول خرج کنند، اما حاضر نباشند برای مشکلات روانی هزینه کنند یا تمرینات درمانی روانشناس را پیگیری کنند. این یکی از مشکلات جامعه ماست.

پیشنهادی باخبر