بهانه ویتکاف قابل قبول نیست
تنظیم ابعاد فرامتنی با هدف تاثیرگذاری بر متن مذاکرات، فرمول نانوشته اما ملموسی است که دولتهای مختلف در آمریکا همواره به آن استناد کردهاند اما بهتر است ویتکاف عواقب این رویکرد دوگانه را درک کند چراکه چنین رویکردی هرگز از ایران قابل قبول نخواهد بود.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- نماینده ویژه آمریکا در مذاکرات هستهای مسقط و رم، مواضع سینوسی و متناقضی را در قبال حق غنی سازی ذاتی ایران در خاک کشورمان اتخاذ میکند که تجمیع این مواضع با آنچه مارک روبیو و ترامپ در نفی هرگونه غنی سازی از سوی ایران (غنی سازی صفردرصدی) مطرح نمودهاند،نشان دهنده به کارگیری"استراتژی ابهام"در مذاکرات از سوی آنهاست.
در این میان، برخی منابع آمریکایی و حتی شخص ویتکاف (طبق اطلاعات موثق) مدعی شدهاند فشارهایی از سوی اعضای مجلس نمایندگان و سنا وجود دارد که منتج به تفاوت رفتار مذاکره کنندگان آمریکایی پشت میز مذاکره و مواضع بیرونی و رسمی کاخ سفید و وزارت خارجه دولت ترامپ شده است.
قطعا آنچه ویتکاف مدعی شده، بهانهای مضحک است! در بررسی ابعاد متنی مذاکرات هستهای، ازیک سو با مطالبه صریح جمهوری اسلامی ایران در خصوص "رفع تحریمها"،" ارائه تضمینهای فنی و اعتباری"و در نهایت"راستی آزمایی توافق احتمالی"مواجه هستیم. در این میان، پذیرش حق غنی سازی ذاتی ایران یک "پیششرط قطعی" است نه یک"شرط قابل گذشت".
ویتکاف در نخستین و دومین دور مذاکرات هستهای اخیر مدعی شد که واشنگتن حق غنی سازی صنعتی ایران را به رسمیت میشناسد و از سوی دیگر، دامنه موضوعی مذاکرات را محدود به مسئله هستهای خواهد کرد. بر همین مبنا، شاهد ترسیم چارچوب مذاکرات و دستورالعملهای مربوط به آن بودیم.
با این حال مواضع رسمی مقامات آمریکایی تبدیل به عامل عقبگرد به دور اول مذاکرات شده، تا جایی که بار دیگر در مذاکرات رم باید شاهد تعیین تکلیف مواضع متناقض واشنگتن در خصوص حق ذاتی ایران (که اساساً واشنگتن حق مخالفت با آن را ندارد) باشیم.
تنظیم ابعاد فرامتنی با هدف تاثیرگذاری بر متن مذاکرات ، فرمول نانوشته اما ملموسی است که دولتهای دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا همواره به آن استناد کردهاند اما بهتر است ویتکاف عواقب این رویکرد دوگانه را درک کند.
بدون شک بهانههای پشت پرده مذاکره کنندگان آمریکایی در خصوص فشارهایی که از سوی اعضای سنا (خصوصاً سناتورهایی مانند تام کاتن، تد کروز و لیندسی گراهام) به ویتکاف و دی ونس وارد میشود، هرگز از سوی جمهوری اسلامی ایران قابل قبول نیست.
در اینجا صرفا باید یک "خروجی" وجود داشته باشد که بر مبنای آن،گامهای بعدی در خصوص استمرار مذاکرات برداشته شود یا اساساً مذاکرات متوقف شود. گزینه سومی در این معادله وجود ندارد.
مسئولیت فرصت سوزیهایی که طی 4 دور مذاکرات اخیر صورت گرفته، برعهده کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکاست؛ در این خصوص تفاوتی میان ویتکاف،مارک روبیو ،ترامپ و سناتورهای آمریکایی وجود ندارد.
انتهای پیام/