همشهری آنلاین: به گفته اداره پلیس لسآنجلس، این مرگها بهعنوان یک پرونده قتل در حال بررسی است. گزارش شده که این زوج با ضربات چاقو به قتل رسیدهاند. خانواده او در بیانیهای اعلام کردند: «با اندوهی عمیق، درگذشت تراژیک میشل و راب راینر را اعلام میکنیم. از این فقدان ناگهانی دلشکستهایم و در این زمان بهشدت دشوار، خواستار حفظ حریم خصوصی هستیم.» آخرین فیلم راینر «اسپاینال تپ ۲: پایان ادامه دارد» بود؛ دنبالهای بر فیلم کلاسیک سال ۱۹۸۴، «این اسپاینال تپ است».
او پسر نویسنده، کارگردان و کمدین سرشناس، کارل راینر، بود و نخستینبار با بازی در نقش مایکل «میتهد» استیویچ، داماد هیپیِ آرچی بانکرِ متعصب و پرخاشگر با بازی کارول اوکانر، در طول ۹ فصل از سیتکام اجتماعی شبکه CBS به شهرت رسید. راینر برای این نقش در سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۸ جایزه امی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در ژانر کمدی را دریافت کرد.
او با سابقه نویسندگی در «نمایش کمدی برادران اسمازر»، «روزهای خوش» و «همه در خانواده» و ساخت دو فیلم تلویزیونی، در سال ۱۹۸۴ وارد سینما شد و در فیلم «این اسپاینال تپ است» بهعنوان کارگردان، نویسنده و همبازی حضور داشت؛ یک موکومنتری بداههپردازانه و محبوب درباره یک گروه هویمتال کمهوش.
در دهه بعد، این فیلم با مجموعهای از موفقیتهای پیاپی در گیشه و میان مخاطبان دنبال شد که تسلط کمنظیر راینر بر ژانرهای مختلف را نشان میداد. این آثار شامل «کنار من بمان» (۱۹۸۶)، درامی درباره بلوغ با بازی گروهی از نوجوانان و اقتباسشده از داستانی کوتاه از استیون کینگ؛ فیلم فانتزی «شاهزادهخانم عروس» (۱۹۸۷)؛ کمدی رمانتیک «وقتی هری سالی را دید…» (۱۹۸۹)؛ اقتباس دیگری از کینگ با عنوان «بدبختی» (۱۹۹۰)؛ و درام دادگاهی «چند مرد خوب» (۱۹۹۲) با بازی تام کروز و جک نیکلسون بود.
داستانگو، نه خط تولید
راینر از سال ۱۹۸۷ به بعد تهیهکننده بیشتر فیلمهایش نیز بود. همان سال، او شرکت تولیدی Castle Rock Entertainment را با مشارکت افرادی دیگر بنیان گذاشت که علاوه بر آثار خودش، فیلمهای موفقی چون «در خط آتش»، «چیزهای ضروری» و «بدخواهی» را نیز تولید کرد. این شرکت در سال ۱۹۹۳ توسط Turner Broadcasting خریداری شد.
بهجز موفقیتهای گهگاهی مانند کمدیـدرام تلخوشیرین «فهرست آرزوها» در سال ۲۰۰۷ با بازی جک نیکلسون و مورگان فریمن، فیلمهای دوره متأخر راینر ــ از جمله «بودن چارلی»، درامی خانوادگی با رگههای زندگینامهای ــ با وجود تنوع همیشگی، معمولاً موفقیت تجاری چندانی نداشتند.
او در گفتوگویی با روزنامه گاردین در سال ۲۰۰۸ گفت: «من فیلمهایی را میسازم که خودم میخواهم بسازم. استودیوها به دنبال سودهای صدها میلیون دلاری هستند و با یک فیلم کوچک به آن نمیرسند… اما من وارد این حرفه شدم تا خودم را بیان کنم و داستان بگویم، نه اینکه فقط محصول تولید کنم.»
راینر چهرهای برجسته و پیشرو در جامعه هالیوود بود و در چندین ابتکار رأیگیری ایالتی در کالیفرنیا فعالیت داشت. او از حامیان سرسخت نامزدهای حزب دموکرات و از منتقدان صریح دونالد ترامپ بود. در سال ۲۰۰۶، پس از بررسی احتمال نامزدی در برابر آرنولد شوارتزنگر برای فرمانداری کالیفرنیا، از ورود به این رقابت انصراف داد.
او در ۶ مارس ۱۹۴۷ در محله برانکس نیویورک به دنیا آمد. پدرش یکی از مهمترین نویسندگان و ستارگان کمدیِ موسوم به «عصر طلایی تلویزیون» بود که در «نمایش شما از نمایشها» با سید سیزر فعالیت داشت و بعدها خالق «نمایش دیک ون دایک» و کارگردان چندین فیلم کمدی موفق شد. سیب از درخت دور نیفتاد. راب راینر که در هالیوود بزرگ شد، در دانشکده فیلم UCLA تحصیل کرد و نقشهای کوچکی در سریالهایی مانند «بتمن»، «آن دختر»، «دهقانان بورلی هیلز» و «خانواده پارتریج» بازی کرد. او همچنین در فیلم زندگینامهای پدرش، «ورود با خنده» (۱۹۶۷)، حضور داشت.
پسر معتاد، قاتل احتمالی
از راینر و همسرش فرزندانی به نامهای جیک، نیک و رومی بهجا گذاشتهاند. او همچنین پدرخوانده تریسی راینر بازیگر، دختر همسر اولش، پنی مارشال، بود.
بر اساس فرضیاتی که مطرح شده، احتمالا راینر و همسرش به دست پسر معتادشان، نیک، سلاخی شدهاند. مقامات قانونی گزارشهای منتشرشده توسط رسانهها را تأیید نکردهاند. با این حال، اگر در نهایت نیک راینر بهعنوان مظنون معرفی شود، این نخستین باری نخواهد بود که تنش میان او و والدینش به عرصه عمومی کشیده میشود. ده سال پیش، راب و نیک راینر در واقع فیلمی درباره چالشهایی که خانواده راینر با آنها روبهرو بودند ساختند.
راینرِ جوانتر سالها با اعتیاد دستوپنجه نرم میکرد. درام سینمایی خانوادگی آنها در سال ۲۰۱۵ با عنوان «چارلی بودن» به این کشمکشها و پیامدهای آن پرداخت. نیک فیلمنامه را بههمراه یکی از دوستانش از دوران ترک اعتیاد نوشت و آن را بر اساس تجربیات شخصیشان شکل داد، در حالی که راب کارگردانی فیلم را بر عهده داشت و از تجربههای خود بهعنوان یک پدر الهام گرفت. این فیلم که با تأیید خانواده ساخته شد، نگاهی بیپرده و کمسابقه به درون خانه راینرها در سالهایی میاندازد که مشکلات نیک شدت گرفته بود. کری الویس نقش نسخهای از راب را بازی میکرد و نیک رابینسون نقش شخصیت نیک راینر را بر عهده داشت.
این فیلم که نخستینبار در سپتامبر ۲۰۱۵ در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو به نمایش درآمد و سال بعد از شبکه Starz اکران شد، بر شخصیت چارلی میلز تمرکز دارد؛ پسر ۱۸ ساله و معتادِ دیوید، ستاره سینما که اکنون نامزد کنگره شده است. چارلی از برخورد سختگیرانه پدر و مادرش با اعتیادش ــ که شامل دورههای اجباری ترک اعتیاد میشود ــ دلخور است؛ رفتاری که، به گفته خانواده، شباهت زیادی به نحوه تعامل راب، میشل و نیک راینر با یکدیگر داشت.
این فیلم پاسخهای روشنی ارائه نمیدهد و در نهایت، حداکثر به نوعی آتشبس میرسد؛ آن هم پس از عذرخواهی پدر بابت رفتاری که گاهی فاقد همدلی با پسرش بوده است. عذرخواهیای که راینر در مصاحبهای در جشنواره تورنتو گفت در زندگی واقعی نیز آن را به پسرش بدهکار بوده و انجام داده است. او در گفتوگویی با لسآنجلس تایمز، در ضیافتی خانوادگی که نیک نیز در آن حضور داشت و تا آن زمان به پاکی رسیده بود، گفت: «وقتی نیک به ما میگفت این روش برایش جواب نمیدهد، گوش نمیکردیم. ما درمانده بودیم و چون آن آدمها مدرکهایی روی دیوارشان داشتند، به آنها گوش دادیم، در حالی که باید به پسرمان گوش میدادیم.»
میشل اضافه کرد: «ما بهشدت تحت تأثیر این آدمها بودیم. به ما میگفتند او دروغگوست و دارد سعی میکند ما را بازی بدهد. و ما حرفشان را باور میکردیم.» نیک که در آن شام خیلی حرف نزد، اشاره کرد که تصمیمش برای ترک مواد از اینجا آمده بود که «دیگر حالم ازش به هم خورده بود. از انجام آن مزخرفات خسته شده بودم. من از یک خانواده خوب میآیم. قرار نبود توی خیابانها و پناهگاههای بیخانمانها باشم و اینهمه کار خراب انجام بدهم.»
مرگ دردناک راب راینر و همسرش تاثیر زیادی روی هالیوود گذاشته و ساکنان شهر رویاها را در بهت فرو برده است.


