در این میان استاد بهاءالدین خرمشاهی، نویسنده، قرآنپژوه و حافظشناس سرشناس، بیتردید یکی از معتبرترین کسانی است که میتواند درباره حافظ و شعر او نظر بدهد. او در کتابهایی همچون «حافظ»، «ذهن و زبان حافظ»، «حافظنامه»، «حافظ حافظه ماست»، «فالهای شگفتانگیز حافظ»، «می باقی»، «دانشنامه حافظ و حافظپژوهی» و... زوایای مختلف شعر و زندگی این شاعر را مورد بررسی قرار داده و تصحیح او از دیوان حافظ یکی از معتبرترین نسخههاست.
استاد خرمشاهی در یادداشتی با عنوان «حافظ، شاعر امیدواری و ایمان» که در سایت مرکز دایرهالمعارف اسلامی بازنشر شده، نوشته است: «اگر چه فروید بر مفهوم «ناخودآگاه فردی» تاکید داشت، اما این یونگ روانشناس بزرگ سوئیسی بود که برای نخستین بار تعبیر ناخودآگاه جمعی را به کار برد. طبق نظر یونگ، ناخودآگاه جمعی در رویدادهای تاریخی، در افسانهها، در مراسم و جنگ و صلح و آشتی و مناسبتها و در مجموع در فرهنگ عامه ظاهر میشود. با الهام از این مفهوم، من معتقدم که «حافظ حافظه ماست» یعنی سخنگوی ناخودآگاه جمعی ایرانیان است. بنده در کتابی با همین عنوان به شرح این منظور پرداختهام که حافظ حافظه ملت ایران، اقوام ایرانی و ملل فارسیزبان یا ایرانشناسان علاقهمند به شعر و ادب فارسی است.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «در میان همه غزلسرایان، حافظ پرتنوعترین شعرها را دارد و تنوع شعری او تا حدی است که در کتاب «جمع پریشان» (طبقهبندی شعر حافظ) علی اکبر رزاز در ذیل ۲۰۳یا ۲۰۴ موضوع در هر مقوله چندین و چند بیت از حافظ ذکر کرده است؛ از آخرت و آشتی و آشنایی تا یاد دوستان. این کتاب بهخوبی گویای این واقعیت است که شعر حافظ چقدر تنوع دارد و حتی در مقام مقایسه با غزلیات سعدی از تنوع بیشتری برخوردار است. به استناد کلیات سعدی مرحوم محمدعلی فروغی که از میان معاصران همچنان بهترین تصحیح را ارائه داده است، غزلهای سعدی به دو قسمت تغزل و غزلهای اخلاقی تقسیم میشود. اگر غزلیات بخش اول را با حافظ بسنجیم میبینیم که کثرت مضامین و معانی در شعر حافظ بسیار زیاد است و همین موضوع مبنایی است بر این اصل که هر خوانندهای و هر مخاطبی گمشده خود را در حافظ پیدا میکند؛ حافظی که امیدبخش و شیرین است و امیدوارانه سخن میگوید و شاید یکی از دلایل تفأل به دیوان حافظ و نظر کردن الهی به حافظ همین نکته است.»
این حافظپژوه نوشته است: «باری آنقدر شگفتیها در تفأل به دیوان حافظ بالا گرفته است که نمیتوان آن را حمل بر اتفاق و تصادف کرد و این فال گرفتنها هرچند در زمان حافظ مرسوم نبوده اما بر زبان حافظ بوده است: «از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش / زدهام فالی و فریادرسی میآید» موضوعی که در کتاب «فالهای شگفتانگیز حافظ» با همکاری فانی تبریزی بهتفصیل درباره آن سخن گفتهام. مقاله «چرا حافظ همیشه با ماست» که تحت تاثیر جمله انسانی خوشذوق به نگارش درآمد، پاسخی است بر چرایی این حقیقت که ما وقتی نوجوانیم گویی حافظ نوجوان است و وقتی جوانیم حافظ هم جوان میشود و در هنگامه میانسالی و پیری حافظ را کهنسالانه میفهمیم و بدین ترتیب حافظ همیشه با ماست؛ در همه شئون زندگی، در شادی و غم به حافظ روی میآوریم و یکی از این روی آوردنهای ما همین فال گرفتنهاست.»
زندهیاد استاد محمدعلی اسلامی ندوشن نیز که آثار زیادی درباره فرهنگ و ادبیات ایران نوشته، درباره اهمیت فال حافظ در شب یلدا به نکات مهمی اشاره کرده است. این نویسنده و پژوهشگر فقید گفته بود: «حافظ اگر تا این پایه مورد قبول مردم قرار گرفته، برای آن است که الگوی وجدان آگاه و ناآگاه ایرانی بوده و مردم صدای درون خود را از زبان او میشنوند و حیرت میکنند از اینکه او آنگونه به سراچه ضمیر آنان راه یافته. همه خصوصیات دیگر این مرد بر گِرد این مساله الان گره خورده است؛ برای اینکه یک وجه استثنایی است در مورد حافظ که تنها کتابی است که در زبان فارسی از آن فال گرفته میشود. ما نمیدانیم از کی شروع شده است، ولی لااقل در تمام دورانی که چاپ جریان داشته و کتابها به صورت متعدد در دست مردم بوده، از آن زمان تا امروز از حافظ فال میگیرند. این نه تنها در زبان فارسی بلکه گمان میکنم و تا آنجا که من میدانم در هیچ زبانی، کتابی نیست که بشود از آن فال گرفت یعنی مردم یک همچون ماموریتی را به آن کتاب واگذار کرده باشند.»
استاد اسلامی ندوشن گفته بود: «زبان کنایه و دوپهلو است که حافظ به کار میبرد. هیچکدام از شعرای ایرانی نتوانستهاند به اندازه حافظ و مانند حافظ این زبان کنایه و دوپهلو را داشته باشند؛ و چنانکه میدانید تمام غزلیات یک نوع حالت دوپهلو دارند به این معنی که دو نوع مفهوم میشود از این شعرها گرفت، این چیزی است که بسیار آمادگی دارد مانند فال دربیاید، زمانی که میتوان دو یا چند برداشت داشت، فرض کنید یک برداشت به طرف چپ یکی به طرف راست یکی به طرف زمین یکی به طرف آسمان، این برداشتها کمک میکند این ایهام و کنایهای که هست و برداشتهای مختلفی که ایجاد کرده شما را کمک میکند خودتان برداشت کنید نه اینکه شعر به شما بگوید بلکه شما آن علاقه درونی خودتان را به حساب شعر میگذارید و آنچه را از زبان او میخواهید بشنوید از زبان خودتان در واقع از درون خودتان میشنوید؛ بنابراین این یک مورد مهمی است که کمک کرده است به ابهام خاص حافظ.»
اسلامی ندوشن حافظ را شاعر عوام و خواص میخواند و گفته بود: «این هم خاصیت حافظ است که هم خواص از او بهره بگیرند و هم اشخاص کمسواد، اشخاصی که بهزحمت خواندن میدانند، دیوان او را با آواز بلند میخوانند و تسلی پیدا میکنند، و این خاصیت همین کلمات و موسیقی کلام است که میتواند یک همچین حالت تسلی خاطر ببخشد به کسان.»


