
واقعه خونین 17 شهریور نقطه پایانی بود بر حیات رژیم پهلوی که بیش از چند ماهی پس از آن حادثه دوام نیاورد .
ناآرامیهای بیشمار در سال1356 در ایران به حدی بود که خشم و نگرانی شاه را به شدت برانگیخته بود.
شاه که حوادث و قیامهای مردمی را گذرا می دید، میل به آرامش داشت. این در حالی بود که در اواخر سال 1356، چهلم شهدای تبریز در یزد و جهرم و چندین شهر دیگر، خواب راحت را از شاه و درباریان سلب کرده بود. شاه که پایه های حکومتش را لرزان می دید برای آرام نمودن مردم علاوه بر سرکوب، دست به تبعید روحانیت زد که این عمل او هیچ نتیجه خوشایندی در برنداشت.
سال 1357 فرا رسید. تابستان سال 57، دوران پرالتهاب و پرجنب و جوشی برای مردم انقلابی ایران به شمار می آمد که سلطنت پهلوی را به گرداب مرگ فرو می کشاند.
سال 57،سال پایانی حکومت پهلوی بود و اعتراضات در برابر این رژیم به اوج خود می رسید. اوج این اعتراضات در شهریور همان سال، اتفاق افتاد.
شهریور 57 مصادف با ماه رمضان بود . همین امر سبب شده بود که مجامع و تشکل های مردمی در مساجد، سازماندهی گسترده ای پیدا کند که با هدف حذف رژیم پهلوی و استقرار حکومت اسلامی فعال بودند. اولین جرقه این اقدامات در 13 شهریور که مصادف با عید فطر بود توسط ملت غیور ایران زده شد. تظاهرات 13 شهریور در واقع مبدا پیروزی انقلاب به شمار می آید که در پی آن قیام 16 و 17 شهریور شکل گرفت. در واقع تظاهرات وسیع عید فطر، تیر خلاصی بر پیکره رژیم پهلوی وارد نمود و قدرت اسلام و روحانیت و مردم ایران بیش از پیش نمایان شد.
حادثه 13 شهریور در دوران نخست وزیری جمشید آموزگار بود. شاه برای حل این بحران و سرکوب اعتراضات، عنصر دین را نشانه گرفت و به دنبال شخصی ظاهراً مذهبی و اسلامی می گشت تا اینکه جعفر شریف امامی به عنوان نخست وزیر از مجلس شاه رأی اعتماد گرفت. شاه به دنبال این بود که با تظاهر به مذهب، خشم مردم را فرونشاند.
شریف امامی به محض بر روی کار آمدن با طرح دولت آشتی ملی چندین عمل انجام دادکه خود را موافق اسلام جلوه دهد. تغییر تاریخ شاهنشاهی به هجری شمسی، برچیدن مراکز فساد و کازینوها و .... اما این عمل او ملت ایران فریب نداد و در نظر مردم شریف امامی یک عنصر فریبکار و مسلمان نما و فاسد بود.
علیرغم تلاشهای دولت و ساواک برای تعطیلی روز 16 شهریور، مردم بار دیگر در این روز دست به تظاهرات عمومی زدند که این راهپیمایی از قیطریه شروع و به میدان آزادی ختم می شد و مردم با شعارهای علنی تر به تظاهرات خود ادامه می دادند. مردم در تظاهرات این روز، قلب رژیم سلطنتی را نشانه گرفتند و خواهان نظام مطلوب با شعارهای "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" بودند. در همان حال مردم برای روز 17 شهریور، ساعت 8 صبح میدان ژاله قرار ادامه تظاهراتی دیگر را فریاد می کردند.
صبح 17 شهریور فرار رسید و مردم بی خبر از حکومت نظامی در ساعت 8 صبح در میدان ژاله تجمع نمودند. تعداد تظاهر کنندگان به حدی بود که خیابانها اطراف را هم فرا گرفته بود. دیری نپایید که نظامیان از همه جهات و حتی پشت بامهای اطراف، تظاهرکنندگان را محاصره کردند. مردم بی اعتنا به تذکر نظامیان به تظاهرات خود ادامه می دادند تا اینکه نظامیان از هر سو مردم بیگناه را به آتش گلوله بستند و دریایی از خون بر روی زمین جاری ساختند. عده زیادی از مردم بی گناه، شهید و مجروح شدند.
بی شک اعلام حکومت نظامی به منظورکشتار و ارعاب مردم صورت گرفته بود ولی در این فاجعه، سیاست های شریف امامی مبنی بر دولت آشتی ملی شکست خورد. در حالی که دود گلوله فضا را سیاه کرده بود مردم اجساد شهدا و مجروحین را به بیمارستان ها و درمانگاههای نزدیک می رساندند. در این واقعه عاشورایی ،صحنه کربلایی دیگر رقم خورد و "کل یوم عاشوراء و کل ارض کربلاء" تداعی شد. مردم و خبرنگاران خارجی این روز را «جمعه خونین یا جمعه سیاه» نامیدند و میدان ژاله از سوی مردم «میدان شهداء» نام گرفت. در این روز تعداد زیادی از مردم به خاک و خون غلتیدند ولی اعتراضات و تظاهرات ملت، پایان نگرفت بلکه با خلق این حماسه مردمی، قدرت و سرعت بیشتری یافت.
فردای روز 17 شهریور، رژیم پهلوی آمار شهدای آن روز را 58 نفر و تعداد کشته شدگان را 205 تن اعلام نمود در صورتی که این ارقام غیر حقیقی بود و تعداد کشته شدگان و مجروحین بیشتر از این بود. قبح فاجعه کشتار مردم بیگناه به حدی بود که هر کسی گناه این عمل وقیحانه را به گردن کسی دیگری می انداخت.
شاه با کشتار مردم در روز 17 شهریور متصور شد که می تواند عامل توقف انقلاب شود اما این تصور باطلی بیش نبود و مردم ایثارگر از جان گذشته نه تنها عقب نشینی ننمودند بلکه صفوف مبارزاتی خود را مستحکمتر می نمودند.
در واقع شاه با این حرکت، کمر به قتل خود بست و شاهرگ حیات خود را قطع نمود.17شهریور، واکنش علما و و مبارزین و تظاهرات و اعتصابات متعددی را در پی داشت که به سرعت طومار نظام شاهنشاهی را درهم پیچید.
17 شهریور از دیدگاه امام
امام خمینی حادثه 17 شهریور را در شمار "ایام الله" نامیدند و همواره به ملت ایران توصیه می کردند که یادآور عظمت این واقعه و متذکر جانفشانی های ملت ایران در این روز باشند.
حضرت امام فرمودند : 17شهریور «مِنْ ایام الله» است، باید متذکر باشید. باید یادآوری کنید این «ایّام الله» را. چنانچه کردید؛ از یاد نباید برود این «ایّام الله» برای اینکه این ایامند که آدم سازند. این ایام است که جوانهای ما را از عشرتکده ها بیرون می آورد به میدان جنگ می برد. این ایام الهی هست که ملت ما را بیدار می کند، و بیدار کرد.
«بار دیگر شاه با دستور حکومت نظامی در تهران و سایر شهرستانهای بزرگ ایران، ثابت کرد که پایگاهی در میان ملت ندارد. اعلام حکومت نظامی در محیطی آرام- به اقرار رادیو و مطبوعات ایران که راهپیمایی با کمال آرامش در آن انجام می گرفت- نه تنها قانونی نیست بلکه جرم است و دستور دهنده آن مجرم. شاه برای به رگبار بستن مردم بی دفاع و مظلوم هیچ بهانه ای را بهتر از حکومت نظامی ندید...»
بعد این حادثه، حضرت امام با خطاب قرار دادن علمای بزرگ و سیاسیون به آنها اعلام نمودند که از هیچ قدرتی نهراسند و با اعتماد و روحیه مضاعف به متشکل تر کردن صفوف مبارزات بپردازند.
بازتاب قیام 17 شهریور
با قتل عام مردم توسط رژیم پهلوی در جمعه سیاه، این واقعه، سرآمد اخبار و اطلاعات به شمار می آمد به طوری که بازتاب این جنایت بزرگ، جهانی شد و نه تنها مطبوعات داخلی کشور بلکه رسانه های خارجی نیز به این مهم می پرداختند. رسانه های داخلی که تحت کنترل رژیم پهلوی بودند به صورت مختصر و تحریف شده به این حادثه پرداختند.
ولی بازتاب جهانی آن گسترده بود و در داخل کشور نیز مردم از طریق ارتباطات مردمی ابعاد فاجعه را برای همگان روشن کردند.
به دنبال این حادثه ، موج اعتراضات و موضع گیریها نسبت به این عمل ددمنشانه رژیم پهلوی در داخل و خارج ایران به پا خاست. این حادثه سبب شد که احزاب و گروه های داخلی و خارجی در یک فضای نسبتاً باز سیاسی، به فعالیت های خود ادامه دهند و با انتشار اعلامیه ها و تبلیغات، کشتار مردم را مورد نکوهش قرار دهند و رژیم پهلوی را به انحاء گوناگون محکوم سازند. انعکاس عمق فاجعه هفده شهریور به خارج از مرزهای ایران، جذب نیروهای انقلابی و متدینی را در برداشت که دژ مخالفان رژیم را مستحکمتر می نمود و همین هواداران انقلابی خارج از ایران، به پرتوافکنی انقلاب ایران در سایر کشورها می پرداختند.
واکنش علما در برابرحادثه 17 شهریور
کشتار مردم در روز جمعه سیاه ، موضع گیری علما و روحانیون را در پی داشت. علما و مراجع ضمن اظهار تأسف و تأثر طی صادر نمودن پیام ها و اعلامیه هایی، این رژیم را غیر قانونی و حرکت وحشیانه آنها را مورد سرزنش قرار داده و در پی اعتراض به این عمل شاه، مردم را دعوت به عزای عمومی می نمودند.
در ماحصل قیام 17 شهریور، همین بس که شاه، پرچم رسوایی خویش را با کشتار مردم بیگناه برافراشت و رشته حکومت از دستش پاره شد و همین امر موجبات ترک ایران را برای او فراهم ساخت.
منابع : تاریخ شفاهی قیام هفده شهریور ؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی ؛ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی