عملکرد ۱۰۰ روزه ترامپ؛ بحرانی برای نظم جهانی

دونالد ترامپ در طول بیش از ۱۰۰ روز فعالیت خود در دومین دوره ریاستجمهوری خود سیاست موسوم به «نخست آمریکا» را در دستور کار خود قرار داده است.
ترامپ با سیاست «نخست آمریکا» در حال واژگون کردن نظم جهانی است؛ یک جنگ تعرفهای جهانی بیسابقه را آغاز کرده و کمکهای خارجی را کاهش داده است، متحدان ناتو را تحقیر کرده و در مورد الحاق گرینلند، بازپسگیری کانال پاناما و تبدیل کانادا به ایالت پنجاهویکم آمریکا صحبت کرده است.
در چند ماه گذشته، وی تلاش خود را برای خرید گرینلند احیا کرد، تهدید کرد که کانال پاناما را بازپس میگیرد، پیشنهاد کرد که کانادا به پنجاهویکمین ایالت تبدیل شود و نام خلیج مکزیک را به خلیج آمریکا تغییر داد.
در همین حال آسوشیتد پرس بهتازگی ادعاهایی را درباره خلیج فارس مطرح کرده است؛ این رسانه آمریکایی مدعی شده که ترامپ قصد دارد از نامی مجعول برای خلیج فارس در جریان سفر هفته آینده خود به منطقه استفاده کند.
در روزهای پر هرجومرج از زمان بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، او سیاستهای اغلب غیرقابل پیشبینی را آغاز کرده است که بخشهایی از نظم جهانی مبتنی بر قانون را واژگون کرده است.
اقدامهای او همراه با این عدم قطعیت، برخی از دولتها را نگران کرده است بهگونهای که آنها به شیوههایی واکنش نشان میدهند که حتی اگر یک رئیسجمهور سنتیتر در سال ۲۰۲۸ در آمریکا انتخاب شود، لغو آن دشوار خواهد بود.
همه اینها در بحبوحه چیزی است که منتقدان این رئیسجمهور جمهوریخواه آن را نشانههایی از عقبگرد دموکراتیک در داخل آمریکا میدانند که نگرانیهایی را در خارج از این کشور برانگیخته است.
دنیس راس، مذاکرهکننده سابق خاورمیانه برای دولتهای دموکرات و جمهوریخواه آمریکا، گفت: آنچه ما شاهد آن هستیم، اختلال بزرگی در امور جهانی است. در حال حاضر هیچکس مطمئن نیست که در مورد آنچه اتفاق میافتد یا آنچه در آینده رخ خواهد داد، چه باید بکند.
سیاستهای ترامپ در خارج از مرزهای آمریکا
بیاعتنایی ترامپ به بازی طبق قوانین در عرصه بینالمللی نیز مشهود است، جایی که قوانین داخلی محدودیتهای کمتری بر آنچه یک رئیسجمهور آمریکا میتواند انجام دهد، اعمال میکنند، اما در آنجا موانع بالقوه قویتری برای زیادهخواهی وجود دارد، یعنی کشورهای دیگر.
به گزارش کرایسیس گروپ، دولت جدید آمریکا تمایل دارد آنها را در بهترین حالت مفتخور و در بدترین حالت، دشمن دستور کار خود بداند.
بهنوعی میتوان گفت که مورد دوم درست است؛ نزدیکترین دوستان واشنگتن در سیستم بینالمللی قوانین، نهادها و اتحادهایی را ایجاد و سرمایهگذاری کردهاند، دولت ترامپ اکنون آنها را مانعی برای پیگیری منافع خود میداند.
این امر مانع از تلاش دولت آمریکا نشده است؛ ترامپ در رد ممنوعیتهای بینالمللی، در سخنرانی افتتاحیه خود دستور کار توسعهطلبانهای را بیان کرد.
- بیشتر بخوانید:
- آمریکای ترامپ و چرخش مواضع در برابر متحدان
- ایدههای امپریالیستی ترامپ؛ اهداف راهبردی در سیاست آمریکا
وی تهدید کرده است که گرینلند را از دانمارک، متحد ناتو، احتمالا با خشونت بگیرد، همچنین گفته است که آمریکا ممکن است منطقه کانال پاناما را دوباره به کنترل آمریکا درآورد، کانادا را بهعنوان پنجاهویکمین ایالت جذب کند و غزه را تصاحب کند.
در حالی که آمریکا برای از بین بردن اتحادها و مشارکتهای امنیتی چند دههای خود در اروپا و آسیا اقدامی نکرده است، متحدان و شرکای آن نسبت به علائم هشدار دهنده نابینا نیستند.
آنها در حال حاضر در حال بررسی چگونگی جبران یک حفره بالقوه به اندازه آمریکا در مواضع دفاعی خود هستند.
جنگ تعرفهای ترامپ با کشورها
سپس نوبت به تعرفهها میرسد؛ تعرفههای «روز آزادی» ترامپ نشاندهنده خطر بزرگی بود که آمریکا میتواند از بازار عظیم خود برای تغییر نظم اقتصادی جهانی استفاده کند.
هنوز مشخص نیست که هدف دقیق آن چیست؛ به نظر میرسد اهداف ضعیف بیان شده شامل ایجاد فضایی برای مذاکره در مورد معاملات سیاسی و اقتصادی است که عدم تعادل تجاری را اصلاح کرده و مشاغل را به سواحل آمریکا میبرد.
حذف مشارکتها و اتحادهای قدیمی مبتنی بر ارزشها که از نظر ترامپ پتانسیل آمریکا را محدود کردهاند؛ تلاش برای وادار کردن چین برای یک معامله بزرگ احتمالی که در آن ترامپ ممکن است در ازای امتیازهای تجاری، امتیازهایی در مورد امنیت آسیا بدهد؛ و ایجاد یک نظم جدید فرا-معاملهای که ترامپ معتقد است برای منافع آمریکا مفید خواهد بود.
انتهای پیام/
پیشنهادی باخبر
تبلیغات