هفته گذشته، سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در قاهره، توافقنامهای را با آژانس امضا کرد که بر اساس آن، تقریبا از یک ماه دیگر، پس از ارائه گزارش ایران در مورد وضعیت برنامه هستهایاش، همکاری با بازرسان آژانس بر اساس شیوهنامهای جدید آغاز خواهد شد.
هر چند سه کشور اروپایی، وعده دادهبودند که در صورت همکاری کامل ایران با آژانس، تعیین وضعیت اورانیوم غنیشده با غنای بالا و تعهد به مذاکره با آمریکا، مکانیسم اسنپبک را به تعویق میاندازند، اما در بیانیهای که در شورای حکام آژانس منتشر کردند، چندان از توافق ایران و آژانس استقبال نکردند و خواستار آغاز «بلافاصله» بازرسیهای آژانس شدهاند.
به نظر میرسد که هم ایران و هم اروپا، در حال حاضر خواستار برداشتن گام نخست اعتماد ساز از سوی طرف دیگر هستند. سه کشور اروپایی معتقدند که برای تمدید اسنپبک، ایران باید بلافاصله بازرسیهای آژانس را از سر بگیرد و ایران تاکید میکند که وقوع اسنپبک به معنای پایان توافق اخیر با آژانس و لغو بازرسیهای پیشبینی شدهاست.
باربارا اسلاوین، کارشناس آمریکایی مسائل خاورمیانه، چندان به تمدید مکانیسم اسنپبک خوشبین نیست. هر چند او معتقد است که همچنان تنها راه حل برای پرونده هستهای ایران راه حل دیپلماتیک است، اما ادعا میکند که کشورهای غربی به ایران بدبین هستند و همکاری ایران را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کافی نمیداند.
انجام این مصاحبه و انتشار آن به معنای تایید محتوای بیان شده توسط مصاحبه شوند نیست، بلکه تنها با هدف آشنایی مخاطبان ایرانی با دیدگاههای طرفهای غربی و پژوهشگران و اندیشکدههایی که مبانی سیاستگذاری در واشنگتن را تعیین میکنند، انجام شدهاست. نظرات مطرح شده در این مصاحبه، بازتابدهنده نظرات خبرگزاری «خبرآنلاین» نیست.
در ادامه متن کامل گفت و گوی خبرگزاری
من چندان به این موضوع خوشبین نیستم. ضروری است که کار آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سرعت از سر گرفتهشود و به تمامی تاسیسات آسیب دیده دسترسی دادهشود. اگر کار آژانس با همکاری کامل ایران از سرگرفتهشود، آنگاه احتمال دارد که بازگشت قطعنامهها به تعویق بیافتد و قطعنامه ۲۲۳۱ تمدید شود تا آژانس بینالمللی انرژی اتمی وقت برای کار داشتهباشد.
همان وضعیتی که در ایران وجود دارد در طرف غربی هم وجود دارد. آنها هم احساس میکنند که ایران سالیان درازی است که کارهایی را که ضرورت داشت انجام دهد، انجام ندادهاست، یعنی تمامی مسائل باقیمانده با آژانس را، از جمله مساله وجود مواد هستهای اعلام نشده، حل و فصل نکردهاند. چنین چیزی باعث میشود که ایران بپذیرد در دهه ۱۹۹۰ و ابتدای سالهای ۲۰۰۰ در حال پژوهش برای ساخت تسلیحات هستهای بودهاست. به نظر من دلیل اینکه پاسخ دادن به مسائل باقیمانده آژانس برای ایران مشکل است، دقیقا همین است که باید به این موضوع اعتراف کند.
به عنوان کسی که سالهاست این پرونده را دنبال میکنم، همیشه مشکل سرخوردگی از اینکه ایران حاضر به همکاری کامل با آژانس در مورد برنامه هستهایاش نیست، وجود داشتهاست. ایران در عین حال سیاستهای دیگری را هم در پیش گرفتهاست که از جمله آنها میتوان به حمایت از بازیگران غیردولتی و استفاده از ادبیات تند اشاره کرد و اخیرا هم شاهد صادرات سلاحهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین بودیم که باعث شد تا تمایل کشورهای غربی برای تعامل با ایران از بین برود.
برای همه روشن است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، مشهور به داشتن بازه توجه کوتاه مدت است. او در واقع به ایران گفتهبود که به مذاکرات دو ماه فرصت دادهاست و زمانی که پس از دو ماه توافقی به دست نیامد به اسرائیل چراغ سبز داد تا به ایران حمله کند. اکنون به نظر میرسد که ترامپ کاملا جذب مسائل دیگر شدهاست و احساس میکند که از طریق نظامی توانستهاست مساله هستهای را «حل و فصل» کند. در نتیجه فکر میکنم مگر اینکه ایران حاضر باشد امتیازهای بسیار بزرگی مانند کنار گذاشتن کامل غنیسازی اورانیوم بدهد، پنجره دیپلماسی با آمریکا بسته به نظر میرسد.
خیلی سخت بتوان چنین سناریویی را تصور کرد. اما من همچنان به دیپلماسی باور دارم و همچنان فکر میکنم که توافق دیپلماتیک تنها راه ممکن برای یک راه حل دراز مدت است.
ایران در دورانی که مشکلات داخلی بسیار فوری داشت، هزینه بسیار سنگینی برای برنامه غنیسازی اورانیوم بومی خود داد. به نظر من هر چند خیلی کار مشکلی است، اما واگذاری حق غنیسازی اورانیوم در مقابل رفع تحریمها که اجازه سرمایهگذاری خارجی و ورود دیگر منابع را به ایران بدهد، یک راهکار منطقی است. ایران میتواند بگوید که حق غنیسازی اورانیوم را تحت پیمان عدم اشاعه (NPT) حفظ میکند، اما در آینده قابل پیشبینی از این حق خود استفاده نمیکند تا از این طریق منافع مردم ایران را تامین کند.
۴۲/۴۲