به گزارش مشرق، احسان موحدیان استاد دانشگاه و کارشناس مسائل قفقاز طی یادداشتی نوشت:
منابع صهیونیستی گزارش دادهاند که جمهوری آذربایجان قصد دارد به نیروی چندملیتی ایجاد ثبات در نوار غزه بپیوندد، امری که نشان میدهد باکو به علت فشار صهیونیستها جایگاهی کلیدی در پرونده «صلح ابراهیم» به خود اختصاص داده است.
تحلیلگران میگویند جمهوری آذربایجان با اکثریت مسلمان و تجربه نظامی و اقتصادی خود در همراهی و شراکت با تل آویو، میتواند شریک قابل اعتماد و پذیرفتهشدهای برای تامین منافع صهیونیستها باشد.
رژیم صهیونیستی پس از پایان جنگ در نوار غزه در تلاش است آنچه را که با خشونت و کشتار به دست نیاورده، از طریق مسیرهای سیاسی و با همکاری برخی کشورهای همراه با خود به دست آورد. صهیونیست ها برای تحقق هدف پاکسازی نوار غزه از نیروهای جنبش حماس در جستوجوی شرکای امنیتی پس از جنگ بوده و نام آذربایجان بارها در میان نامزدهای اصلی مطرح شده است. کارشناسان معتقدند حضور آذربایجان از نظر راهبردی، سیاسی و اقتصادی برای اسرائیل سودمند خواهد بود.
جوزف اپستین، رئیس مرکز تحقیقات توران در واشنگتن، گفته است: پیوستن آذربایجان به این مأموریت اسرائیل را تقویت میکند، زیرا این کشور دارای روابط طولانیمدت با تل آویو و منافع مشترک در برابر ایران است.
زئو خانین، استاد دانشگاه بار-ایلان هم افزود که درگیری اسرائیل و فلسطین هرگز اتحاد باکو–تل آویو را تضعیف نکرده و باکو هیچگاه روابط خود را با اسرائیل متوقف یا کند نکرده است.
در سه دهه اخیر، روابط امنیتی میان تل آویو و آذربایجان گسترش یافته و در جنگ قرهباغ ۲۰۲۰ به اوج خود رسید. آذربایجان از سامانههای جنگی اسرائیلی بهره گرفته که در مأموریت ثبات غزه نیز میتواند مؤثر باشد. در مقابل، باکو با ارسال مرتب نفت به رژیم صهیونیستی از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیحان در اوج تجاوز به غزه سوخت ماشین کشتار این رژیم را به طور دائمی تامین کرد.
چرا رژیم صهیونیستی به مشارکت باکو در غزه علاقه دارد
مشارکت آذربایجان و همچنین کشورهایی مانند اندونزی در به اصطلاح مأموریت صلح بانی در غزه، به تلاشهای صهیونیستها برای حذف محور مقاومت از غزه و فلسطین کمک کرده و چه بسا در میان کشورهای مسلمان به آن وجههای مشروع بخشد و صهیونیست ها با تبلیغات خود تلاش خواهند کرد آن را نه یک عملیات اشغالگرایانه بلکه اقدامی انساندوستانه جا بزنند. لذا مشروعیتبخشی به این مأموریت بینالمللی برای صهیونیستها بسیار مهم است؛ زیرا ائتلاف را متنوعتر میکند و نشان میدهد که این مأموریت صرفاً یک طرح غربی یا صهیونیستی نیست. این امر به جعل اعتبار برای این مأموریت نزد کشورهای اسلامی کمک میکند. در واقع رژیم صهیونیستی امیدوار است مشارکتِ یک یا دو کشور مسلمان انتقادات جهان اسلام را کاهش دهد.
علاوه بر این آذربایجان در بازسازی و ایجاد ثبات پس از درگیریها در منطقهی قفقاز در سه سال اخیر با همکاری انگلیس و ترکیه تجاربی کسب کرده و رژیم صهیونیستی امیدوار است بتواند از این تجربه در غزه بهره بگیرد. از این منظر، حضور آذربایجان میتواند به ارتقای توان عملیاتی صهیونیستها کمک کند.
از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی از این اقدام هدف دیگری را نیز تعقیب میکند و آن کمرنگ کردن و متعادل کردن حضور ترکیه در غزه است. اردوغان به شدت علاقمند به حضور تبلیغاتی در غزه و انجام اقداماتی در زمینه بازسازی این منطقه است. این امر با توجه به همکاری گسترده اقتصادی و تجاری ترکیه با اسرائیل و تامین بی وقفه نیازهای صهیونیستها، به بازسازی وجهه اردوغان در جهان اسلام کمک میکند. اما رژیم صهیونیستی نه علاقه ای به افزایش نفوذ ترکیه در غزه دارد و نه دوست دارد این کشور در فلسطین وجهه خود را بازسازی کند. بنابراین ترجیح میدهد کشورهای اسلامی قابل اعتمادتر یا کم خطرتر مانند آذربایجان و اندونزی در فرایندهای پس از جنگ در این منطقه حضور یابند.
آیا آذربایجان در غزه حضور مییابد؟
دولت علیاف هنوز در این زمینه موضعگیری رسمی نداشته و بیشتر به نقل قول محتوای رسانههای صهیونیستی در این زمینه اکتفا کرده است.
ولی شواهدی دال بر امکان مشارکت آذربایجان در این روند وجود دارد. برخی گزارشها حاکیاند که آذربایجان با آمادهباش برای اعزام نیرو» به مأموریت به اصطلاح ایجاد ثبات در غزه موافقت کرده است. بهعنوان مثال، The Times of Israel گزارش داده که سه مقام صهیونیستی و آمریکایی مطلعاند که آذربایجان با اعزام نیرو بدین منظور موافقت کرده است.
همچنین برخی رسانههای تحلیلی در آذربایجان نیز اظهار داشتهاند که اگر پیشنهاد اعزام نیرو به غزه مطرح شود، امکان بررسی آن وجود دارد. طرح بزرگتر آمریکا برای غزه، شامل ایجاد ساختارهایی مانند ایجاد یک دولت موقت انتقالی است که آذربایجان با توجه به اتحاد و همراهی کامل با صهیونیستها ممکن است در آن هم نقش داشته باشد.
بنابراین، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد مشارکت آذربایجان در این طرح اگر چه حتمی نیست ولی امکان وقوع دارد. اما موانعی هم وجود دارند که ممکن است شرایط را پیچیده کرده و این مشارکت را محدود کنند.
از سوی دیگر، هنوز چارچوب حقوقی و جزئیات مأموریت به اصطلاح ثباتبخشی در غزه نهایی نشده است. دستور کار و ساختار این ماموریت و مسئولیتهای کشورهای مشارکت کننده مشخص نشده و این نیز چالشی جدی ایجاد میکند.
از همین روی، آذربایجان باید با ملاحظات منطقهای، به ویژه نسبت به ترکیه، ایران و کشورهای عربی، در زمینه مشارکت در این مأموریت تصمیم بگیرد. هر اقدامی در این زمینه به ضرر باکو بوده و بر آینده همکاریهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی این کشور با شرکای آن در آسیای مرکزی، ترکیه، جهان عرب و ایران تأثیر منفی می گذارد.
بنابراین، اگرچه احتمال قابل توجهی وجود دارد که آذربایجان در مأموریت به اصطلاح ثباتبخشی در غزه مشارکت کند، اما این امر را نمیتوان قطعی تصور کرد.
واکنش جهان اسلام به باکو چه خواهد بود؟
در میان کشورهای اسلامی، این اقدام باکو به طور قطع با استقبال مواجه نمیشود. اما واکنش کشورهای مختلف متفاوت خواهد بود.
ترکیه از جمله کشورهایی است که پیشتر اعلام کرده که تمایل دارد در مأموریت ثباتبخشی غزه مشارکت کند اما نتانیاهو استقرار نیروهای ترکیهای در غزه را یک خط قرمز دانسته است. برای آذربایجان، داشتن رابطه نسبتاً نزدیک با ترکیه برای پیشبرد اهداف آن در قفقاز و آسیای مرکزی اهمیت زیادی دارد، اما نزدیکی بیش از حد به رژیم صهیونیستی و تبدیل باکو به ابزار کاهش نفوذ ترکیه در غزه موجب ناراحتی و واکنش اردوغان خواهد شد و مشخص نیست دولت علیاف آمادگی تحمل عواقب این وضعیت را داشته باشد.
ایران نیز قطعاً این تشدید همگرایی میان باکو و تل آویو را تهدیدی مسلم علیه خود تلقی میکند؛ لذا از دید ایران، اگر آذربایجان در مأموریت مدنظر صهیونیستها در غزه همکاری مستقیم داشته باشد، این امر معنایی جز نزدیکتر شدن جمهوری آذربایجان به اسرائیل نخواهد داشت. اما واکنش ایران به این اقدام پس از ارزیابیهای دقیق انجام شده و تهران شدت مشارکت آذربایجان را با دقت میسنجد تا در فرصت و سطحی مناسب به آن واکنش نشان دهد.
کشورهای عربی نیز هرچند در عرصه عمومی مواضع انتقادی نسبت به تل آویو داشتهاند، اما واقعیت این است که چند کشور عربی در عمل با رژیم صهیونیستی و آمریکا همکاری امنیتی دارند، اگرچه این موضوع را به طور علنی اعلام نمیکنند.
بنابراین، اگر آذربایجان در مأموریت مذکور مشارکت کند، دولتهای برخی کشورهای عربی مانند امارات آن را تنوع بخشیدن به مشارکت بینالمللی در غزه و امری مثبت تلقی میکنند، ولی همزمان افکار عمومی در کشورهای عربی و فلسطین این رویداد را نشانه دیگری از اتحاد و همدلی عمیق آذربایجان با اسرائیل تلقی کرده و نسبت به این کشور تلقی منفی پیدا میکنند.
لذا باکو در موقعیتی قرار دارد که میتواند نقش فعالی در غزه بپذیرد و جایگاه منطقهای خود را به عنوان ژاندارم منطقه با هدف جلب حمایت و رضایت آمریکا و اسرائیل ارتقا دهد. اما این اقدام خطراتی نیز به همراه دارد. واکنش منفی ایران، حساسیت همسایگان عرب، و مقاومت رژیم صهیونیستی نسبت به مشارکت برخی بازیگران مثل ترکیه و واکنش متقابل اردوغان، همه بخشی از این معادله هستند.
جمهوری آذربایجان که قبلاً با صادرات نفت به رژیم صهیونیستی از طریق ترکیه، به نسلکشی فلسطینیان کمک کرده، حالا با ارسال نیرو به این منطقه برای خلع سلاح حماس و پایان مقاومت تلاش خواهد کرد.
بنا بر برخی تحلیلها این تحرکات را باید زمینهای برای اجرایی شدن پیمان آبراهام و ادغام کامل کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز در نظم آمریکایی-صهیونیستی تلقی کرد که بر اساس آن رژیم صهیونیستی نه تنها باید به حاکمیتی مشروع و قانونی تلقی شود، بلکه باید به عنوان شریک راهبردی کشورهای منطقه در روندهای آتی مشارکت کند. همراهی برخی کشورهای اسلامی با مطامع آمریکا و رژیم صهیونیستی در غزه این روند را تسهیل خواهد کرد.


