دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی:

قید «مشروع» در کنار آزادی، قیدی توضیحی است نه محدودکننده

قید «مشروع» در کنار آزادی، قیدی توضیحی است نه محدودکننده

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در کالبدشکافی آزادی‌های مشروع، قید «مشروع» در کنار آزادی، قیدی توضیحی است نه محدودکننده. کسی که آزادی را در ساحت انسان الهی و عقلانی معنا می‌کند، در حقیقت از آزادی مشروع سخن می‌گوید. اما نظام‌های لیبرالی آزادی را از دین و ارزش‌های معنوی جدا کردند و نتیجه آن پیدایش سکولاریسم است. سکولاریسم یعنی اصالت دادن به این جهان و جدایی دنیا از دین و آخرت.

به گزارش خبرنگار ایلنا، حجت‌الاسلام خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در همایش حقوق ملت و آزادی‌های مشروع که صبح امروز برگزار شد، گفت: ساحت اول این بحث، ساحت تبارشناسی و هستی‌شناسی حق است؛ یعنی اصلی‌ترین بحث در مسئله حقوق ملت و از جمله آزادی مشروط، هستی‌شناسی حق است. آیا ما در مصدر و زمینه هیومانیزم و اومانیسم و سابجکتیویسم می‌خواهیم معنا کنیم یا در ساحت رئالیسم توحیدی؟ اینها خیلی فرق دارد. در غرب و پارادایم رایج در غرب، مخصوصاً از عصر روشنگری به بعد، حق را یک امر قراردادی تعریف می‌کردند. البته مکاتب مختلفی است، این را من توجه دارم، ولی همه‌شان ذیل هیومانیزم و سابجکتیویسم تعریف می‌شود.

وی ادامه داد: اصالت انسان و اصالت فاعلِ شناسای انسانی، با همین مکاتب پوزیتیویستی، اگزیستانسیالیستی و دیگرانی که در این باب هستند، تعریف می‌شود. اما وقتی فرمایشات مقام معظم رهبری را در این حوزه می‌بینیم، متوجه می‌شویم مبنای عقل، رئالیسم و واقع‌گرایی توحیدی است. به لحاظ مباحث فلسفه اصول، یک امر اعتباری است؛ اصولاً حکم، امر اعتباری است ولی ریشه در نفس‌الامر دارد؛ ریشه در واقعیت هستی دارد. تمام حقوقی که در قرآن و سنت بیان شده، ریشه در یک حقیقت توحیدی دارد. به همین خاطر، تفاوت مبنایی که بین حق در اسلام و حق در نظام سابجکتیویته است. من نمی‌گویم غرب، چون متأسفانه انسانیت را دارند تنفّس می‌کنند. اما حق تابع قدرت است، حق تابع رسانه است؛ در حالی که در منظومه رهبری، حق تابع تکلیف و تابع حقیقت است.

خسروپناه درباره ساحت دوم گفت: در کالبدشکافی آزادی‌های مشروع، قید «مشروع» در کنار آزادی، قیدی توضیحی است نه محدودکننده. کسی که آزادی را در ساحت انسان الهی و عقلانی معنا می‌کند، در حقیقت از آزادی مشروع سخن می‌گوید. اما نظام‌های لیبرالی آزادی را از دین و ارزش‌های معنوی جدا کردند و نتیجه آن پیدایش سکولاریسم است. سکولاریسم یعنی اصالت دادن به این جهان و جدایی دنیا از دین و آخرت.

وی ادامه داد: ساحت سوم در این بحث، الگوی حکمرانی متکی بر حق و آزادی مشروع است که نتیجه آن، هستی‌شناسی حق و این آزادی، و شکل‌گیری الگویی از حکمرانی است که رهبر معظم انقلاب آن را مردم‌سالاری دینی نامیده‌اند. مردم‌سالاری دینی، ترکیب دو واژه نیست، بلکه حقیقتی بسیط و وحدت‌یافته است که با اراده و خواست مردم تحقق می‌یابد و در عین حال مبتنی بر ارزش‌ها و تکالیف الهی است.

خسروپناه گفت: ساحت چهارم یعنی کاربردهای عملی این منظومه؛ یعنی حقوق بانوان و نظریه «الگوی سوم زن» تا حق توسعه علمی، حق پیشرفت، حق استقلال علمی، حق عدالت، مبارزه با فساد، حق امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده. همه این‌ها مصادیقی از همان پیوند میان حق و تکلیف در منظومه فکری رهبری‌اند. رهبری همواره تأکید کرده‌اند که علم، سلطه و قدرت حقیقی است.

وی ادامه داد: نظام فکری رهبر انقلاب در موضوع حق و آزادی، بهترین مبنا برای دیپلماسی حقوقی و جهاد تبیین جهانی است. این سخنان شعار نیست، بلکه برآمده از معرفت و حکمت است و باید آن را به گوش دنیا رساند. در جهانی که از استانداردهای دوگانه، ظلم، فساد و نفاق رنج می‌برد، ما مدعی هستیم، نه مدعی‌پذیر. ما مدعی‌ هستیم که چرا غرب نهاد خانواده را متلاشی کرد، چرا زن را به کالای مصرفی بدل ساخت و چرا از تروریسم دولتی دفاع می‌کند.

خسروپناه گفت: نظام فکری رهبر انقلاب در حوزه حق و آزادی، ظرفیتی عظیم برای بیان حقیقت و عدالت در عصر حاضر است؛ ظرفیتی که می‌تواند الگویی جدید از رابطه میان انسان، دین و جامعه را به جهان معاصر عرضه کند.

انتهای پیام/

پیشنهادی باخبر