آشنایی با آدولفو پدرنرا، استاد و استراتژیست ریورپلاته؛ از شوت محکم چهار سالگی تا تعبیر رویای کلمبیا

آدولفو پدرنرا، پردازنده و استراتژیست گروه معروف «لا ماکینا» در ریورپلاته بود که به همراه تیم طلایی این باشگاه، تجارب ارزشمندی را پشت‌سر گذاشت. او علاوه بر ریورپلاته، حضور موفقی را در هوراکان و میلیوناریوس کلمبیا داشت و به یکی از بهترین بازیکنان تاریخ هر سه باشگاهش تبدیل شد. او در دوران مربیگری، تجربه شیرین رساندن کلمبیا به نخستین جام جهانی و تجربه تلخ نرساندن آرژانتین به جام جهانی را داشته است.

طرفداری | آدولفو پدرنرا (Adolfo Pedernera) زاده 15 نوامبر 1918 در شهر آولاندای آرژانتین است. او در پست‌های مهاجم نوک، هافبک نفوذی و وینگر چپ و راست بازی می‌کرد. پدر آدولفو، یک فوتبالیست بود و عشق و استعداد فوتبال را در فرزندش نیز پرورش داد. گفته می‌شود که پدر آدولفو در چهار سالگی‌اش، به سمت او توپی پرتاب کرده و آدولفوی جوان، آن‌قدر محکم به توپ ضربه زد تا پدر را از حرفه بعدی خود، آگاه کند. پدر آدولفو، عاشق باشگاه ریسینگ کلاب بود و پسرش را در هر مسابقه به تماشای بازی‌های این باشگاه می‌برد. با این وجود، آدولفو نتوانست تا در باشگاه محبوب پدر، فوتبال را آغاز کند؛ این پسر اهل آولاندا، پس از نقل مکان خانوادگی، فوتبال را در باشگاه هوراکان شروع کرد. در حالی که پس از مدتی، این پسر جوان تصمیم گرفته بود تا دیگر در فوتبال فعال نباشد، اصرار یکی از استعدادیاب‌های باشگاه ریورپلاته باعث شد تا او در تست‌های فنی این باشگاه حضور یابد و خود را به بازیکن محبوب مربیان آن‌جا تبدیل کند. نتیجه این امر، قرارداد پدرنرا با ریورپلاته بود که در سال 1935، دو سال بعد از شروع همکاری، به حضور در تیم اصلی منتهی شد.

آدولفو پدرنرا در ریورپلاته

نخستین بازی او برای تیم اصلی ریورپلاته، دیدار برابر فرو اوسته بود که با دریبل‌های مکرر آدولفو همراه بود؛ او بازیکن معروف رقیب یعنی خوزه دلاتوره که سابقه حضور در جام جهانی را داشت، بارها دریبل کرد و تماشاگران ریورپلاته را به وجد آورد. با این وجود، در پایان بازی، دلاتوره نصیحت مهمی به این بازیکن کرد که تا همیشه در یادش ماند: «دلاتوره، تأثیر ماندگاری در من داشت، مدت‌ها او را تحسین می‌کردم و وقتی روبه‌رویش قرار گرفتم، چند حرکت تکنیکی انجام دادم و با تشویق شدید تماشاگران روبه‌رو شدم. وقتی بازی تمام شد، او مرا صدا زد و به من گفت که هی بچه، خوب است که مهارت‌های زیادی داری و به نمایش می‌گذاری اما تمسخر رقبا، تاوان بیشتری به نسبت مزایایش دارد. او مهم‌ترین درس زندگی ورزشی‌ام را که واژه احترام بود، به من آموخت». در ماه ژوئن 1936، نخستین گل پدرنرا با پیراهن ریورپلاته در دیدار برابر ولزسارسفیلد، با شوت محکمی به یاد کودکی‌اش، شکل گرفت و تیمش را با همین گل، به سه امتیاز بازی رساند. او در فصل 1935، تنها در دو مسابقه بازی کرد اما در فصول بعدی بود که به شرایط بهتری در ترکیب رسید و آمارهای 26 بازی، شش گل و 13 پاس گل در فصل 1936، 31 بازی، 12 گل و 19 پاس گل در فصل 1937، 27 بازی، 12 گل و 19 پاس گل در فصل 1938، 21 بازی، هفت گل و 12 پاس گل در فصل 1939 و 26 بازی، 16 گل و 13 پاس گل در فصل 1940 را ثبت کرد. 

آدولفو پدرنرا در ریورپلاته

پدرنرا یکی از اعضای کلیدی باشگاه ریورپلاته بود و به یکی از اعضای گروه رویایی «لا ماکینا» در کنار بازیکنان ویژه‌ای مثل خوزه مانوئل مورنو، فلیکس لوستائو، آنخل لابرونا و خوان کارلوس مونوز، تبدیل شده بود. پدرنرا، استراتژیست این گروه معروف بود که به نوعی، هارمونی تیم را تنظیم می‌کرد و به بازی تیم، نظم می‌داد. در فصول بعدی حضور این بازیکن در ریورپلاته، آمارهای 21 بازی، 13 گل و پنج پاس گل در فصل 1941، 24 بازی، 23 گل و هشت پاس گل در فصل 1942، 27 بازی، 15 گل و 12 پاس گل در فصل 1943، 27 بازی، شش گل و 11 پاس گل در فصل 1944، 29 بازی، 11 گل و 15 پاس گل در فصل 1945 و 24 بازی، 9 گل و 10 پاس گل در فصل 1946 به ثبت رسید. دوران پرافتخار همکاری پدرنرا با سفید و قرمز پوشان آرژانتینی با پنج قهرمانی لیگ برتر آرژانتین، چهار قهرمانی کوپا آلدائو، سه قهرمانی کوپا ایبارگوئن و یک قهرمانی کوپا آدرین اسکوبار همراه بود. از سال 1941، پست بازی پدرنرا در ریورپلاته، از هافبک نفوذی به مهاجم نوک تغییر پیدا کرد تا این بازیکن نیز به فرم بسیار خوبی در پست جدیدش رسیده و بیشتر بدرخشد. او در سال 1947، پیشنهاد بسیار بالایی را از باشگاه هوراکان دریافت کرد و نتوانست تا در برابر آن مقاومت کند. پدرنرا در هوراکان، آمار 17 بازی، دو گل و چهار پاس گل را ثبت کرد و پس از بازی برابر تیم سابقش، ریورپلاته، سقوط به دسته پایین‌تر را تجربه کرد. بنابراین، پردازنده لاماکینا در سال 1948، چمدان‌هایش را بست و عازم کلمبیا شد تا قراردادش را با باشگاه محبوب این کشور یعنی میلیوناریوس، امضا کند. او در باشگاه کلمبیایی، بار دیگر با هم‌تیمی سابقش در ریورپلاته یعنی آلفردو دی استفانو، هم‌بازی شد و طی پنج سال به آمار 81 بازی و 33 گل رسید. چهار قهرمانی در لیگ برتر کلمبیا، یک قهرمانی جام حذفی این کشور و یک قهرمانی جام جهانی اسمال کلاب، حاصل حضور پدرنرا در کلمبیا بود. او در سال 1954 به هوراکان بازگشت و پس از 10 بازی برای این باشگاه، در سال 1955، بازنشسته شد.

آدولفو پدرنرا در میلیوناریوس

نخستین بازی ملی پدرنرا برای تیم ملی آرژانتین در کوپا آمریکای 1941 برابر اکوادور به ثبت رسید. او در سه بازی این تورنمنت بازی کرد و به قهرمانی مهمی در نخستین تجارب ملی خود رسید. در ادامه نوبت به کوپا آمریکای 1942 رسید که با گلزنی این بازیکن در دیدار برابر اکوادور همراه بود و به نایب قهرمانی آرژانتینی‌ها، پس از حضور در پنج بازی، منتهی شد. پدرنرا پس از این تورنمنت، به مدت سه سال در اردوهای تیم ملی کشورش حضور نداشت تا در سال 1945، با گلزنی برابر اروگوئه و دو بازی دوستانه برابر برزیل، دوباره پیراهن دورنگ آن‌ها را برتن کرد. او در چهار بازی کوپا آمریکای 1946 حضور داشت و با گلزنی برابر شیلی و اروگوئه، سهم ویژه‌ای در دومین قهرمانی خود در این تورنمنت داشت. دیدار پایانی این تورنمنت برابر برزیل، آخرین بازی ملی پدرنرا بود که آمارش را در 21 بازی و هفت گل، متوقف کرد. لقب معروف پدرنرا، «ال مائسترو» بود که به معنی «استاد» است؛ این بازیکن، آن‌قدر هوشمند بود که با عملکرد دقیق خود، این لقب باکلاس را دریافت کرد. در باب هوشمندی این بازیکن، می‌توان به نقل قول اوبدولیو وارلا، ستاره فوتبال اروگوئه اشاره کرد که می‌گفت: «من از هیچ چیزی در فوتبال نمی‌ترسم زیرا بارها با پدرنرا روبه‌رو شدم و هیچ بازیکنی برتر از او وجود ندارد».

آدولفو پدرنرا

پدرنرا پس از پایان دوران بازی خود، مربیگری را که هم‌زمان با بازی در میلیوناریوس شروع کرده بود، در هوراکان ادامه داد. مهم‌ترین تجربه او در چالش جدیدش، هدایت تیم ملی کلمبیا و صعود با این کشور، برای نخستین بار به جام جهانی 1962 بود؛ تساوی 4-4 کلمبیا و شوروی، یکی از به یاد ماندنی‌ترین لحظات جام است که با تاکتیک‌های درست این مرد آرژانتینی به ثبت رسید. او در مربیگری، یاغی شد و در سال 1965، به مدت دو سال، هدایت بوکاجونیورز، رقیب دیرینه تیم سابق دوران بازی‌اش یعنی ریورپلاته را برعهده گرفت. او در سال 1969، سرمربی تیم ملی آرژانتین شد اما عدم صعود به جام جهانی 1970، باعث شد تا این تجربه، خیلی جالب به انتها نرسد. او در تیم‌های متعددی مربیگری کرد و این مهم را با سن لورنزو در سال 1978، تمام کرد. او در سال 1993، زندگی‌نامه خود را با عنوان «فوتبالی که زیستم و حس می‌کنم»، منتشر کرد. پدرنرا در 12 می 1995، در حالی که هفتاد و ششمین سال زندگی‌اش را سپری می‌کرد، دار فانی را وداع گفت. 

آدولفو پدرنرا در تیم ملی آرژانتین


از سری خاطرات فوتبالی روز

پیشنهادی باخبر