موتور پمپاژ فقر سه‌شیفته کار می‌کند!

فرشاد مومنی گفت: بخش بزرگی از بلاهایی که سر مردم ایران می‌آید به‌خاطر این است که صدای‌شان اصلا شنیده نمی‌شود. در حالی که شاهد فقرِ واقعا نابودکننده بخش بزرگی از جمعیت هستیم، اصلا صدایی در این زمینه نمی‌شنوید. خیلی بخواهند کولاک کنند، از سر ترحم صدقه می‌گویند دو تا کوپن دیگر به آنها بدهیم. یعنی در حالی که مثلا موتور پمپاژ فقر سه‌شیفته کار می‌کند، می‌گویند به‌صورت انفعالی یک بخش کوچکی از آن جیب‌بُری که از فقرا می‌شود را مثلا به‌صورت غیرمستقیم جبران کنیم.
موتور پمپاژ فقر سه‌شیفته کار می‌کند!
آفتاب‌‌نیوز :

دکتر فرشاد مومنی، استاد تمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در مراسم رونمایی از کتاب «روایت همایون کاتوزیان از مساله توسعه در ایران» در موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان اینکه بسیار متاسفم از بابت تضیقاتی که صرفا به‌خاطر اندیشه‌ورزی بر دکتر محسن رنانی عزیز تحمیل می‌شود، اظهارداشت: ما یک گرفتاری خیلی بزرگ داریم که اندازه فسفری که برای فهم اوضاع و احوال‌مان و چگونگی برون‌رفت از بحران‌هایش مورد نیاز است و ما می‌سوزانیم، بسیار کمتر از حد نصاب است. بنابراین هر کس که در این مسیر گام برمی‌دارد، به نظر من شایسته تقدیر و سپاس فراوان است، ولو اینکه ما بخش‌های بزرگی از دیدگاه‌هایش را هم مثلا حاوی نکات و نقدهایی بدانیم.

وی خاطرنشان کرد: خاطرم هست تازه رفته بودم اقتصاد علامه؛ یک ناشری برای من یک کتاب فرستاد و گفت ارزیابی کن. عنوان کتاب بود اقتصاد ایران در دوران جمهوری اسلامی. نویسنده کتاب جهانگیر آموزگار بود. جهانگیر آموزگار در این کتاب یک ادعای خیلی بزرگ داشت. آن ادعا این بود که نحوه اداره اقتصاد ایران در دوره پهلوی هیچ مشکلی نداشت و واجد همه ظرفیت‌ها و جهت‌گیری‌های مورد نیاز برای توسعه بود. ادعایش این بود که تمام دستاوردهای توسعه اقتصادی را رویکرد سرکوب سیاسی رژیم پهلوی بر باد داده و می‌گفت اگر مجالی بود و محمدرضا شاه و رژیمش این اشکال را برطرف می‌کردند، ایران می‌توانست به توسعه دست پیدا کند. در قسمت دوم بحثش، ایشان ادعا کرده بود که در ده‌ساله اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در مجموع کارنامه اداره اقتصاد ایران بسیار آبرومند بوده است. می‌گوید اما این آبرومند بودن هیچ ربطی به خود اینها ندارد؛ این برمی‌گردد به آن میراث‌های خارق‌العاده سرمایه‌ای که دولت پهلوی بر جا گذاشته بود. و قسمت سوم کتابش هم تقریبا یک‌سری هتاکی‌های خیلی غیرقابل باور می‌کند به مدیریت اقتصادی کشور در دوره پس از جنگ با این مضمون که می‌گوید شما در دوره اول حداقل یک استقلال رأی از خودتان نشان دادید، اما در دوره پس از جنگ دقیقاً همه آن کارهایی را کردید که از محمدرضا شاه ایراد می‌گرفتید.

این اقتصاددان با بیان اینکه شدت تعصب‌آلود بودن این کتاب به اندازه‌ای بود که حتی مثلا مستندات برنامه‌های پنجم و ششمی که در دوره خود پهلوی در سازمان برنامه تهیه شده بود را هم قبول نداشت، ادامه داد: آن زمان برای آن ناشر نوشتم که به قدری ما در دانستن درباره اقتصاد ایران فقیریم که موکدا توصیه می‌کنم این کتاب حتماً منتشر شود. منتها دو تا پیشنهاد دادم: پیشنهادم این بود که مثلا در شأن یک انسان دانشگاهی نیست که از عبارت‌های خیلی رکیک و نامناسب برای نشان دادن عصبانیتش استفاده کند؛ پیشنهاد کرده بودم آنها را حذف کنید. و آنجاهایی هم که ادعاهای خیلی غیرمتعارف می‌کند که حتی با مستندات پشتیبان برنامه‌های چهارم، پنجم، ششم خود دوره پهلوی مغایرت دارد، پیشنهاد کردم اینها را در پاورقی بیاورید و مثلا دعوت کنید به اینکه کمی آزاداندیشانه و واقع‌گرایانه مسائل‌مان را ببینیم. در یک چنین بستر به‌غایت فقیری، یک کسی در استاندارد آقای دکتر کاتوزیان ظاهر شده است. در این کتاب و مجموعه آثارش ایشان هیچ ادعایی درباره توسعه ندارد؛ فقط تلاش کرده که آن چیزهایی را که به نظرش خیلی حیاتی است و آن منطق‌های رفتاری بسیار تکرار‌شده را در معرض دید و قضاوت ایرانی‌ها قرار بدهد. در این زمینه به نظر من کار او بسیار درخشان و خدماتش کم‌نظیر است.

مومنی اضافه کرد: هر وقت کاتوزیان سخن از اقتصاد گفته، سخنانی گفته که با ضابطه است. برای اینکه کاتوزیان قبل از اینکه یک اقتصاددان یا یک مورخ باشد، یک فیلسوف علم اقتصاد است. و ایشان همان اوایل دهه ۱۹۸۰ یک کتابی نوشته تحت عنوان Ideology and Method in Economics که حدود شش–هفت سال پشت سر هم جزء ده کتاب پرفروش دنیا در زمینه روش‌شناسی علم اقتصاد بوده. یعنی یک آدمی است که یک ترازهایی برای خودش دارد چه در ساحت علم اقتصاد. و وقتی بحث‌هایش را در تاریخ و ادبیات و واکاوی تاریخ سیاسی و اینها می‌بینید، انصاف می‌دهید که در تمام آن زمینه‌ها هم نهایت کوشش را می‌کند که یک روایت صادقانه ارائه دهد. آن روایت صادقانه می‌تواند مورد نقد ما هم قرار بگیرد؛ هیچ مانعی ندارد.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه از نظر من بزرگ‌ترین خدمت کاتوزیان این است که امروز به ما کمک می‌کند که روایت‌های جعلی را از روایت‌های حقیقی درباره اقتصاد ایران و اقتصاد سیاسی ایران تشخیص دهیم، عنوان کرد: این یک ماجرایی دارد که باید در جای خودش و با همه اهمیتی که دارد ذکر شود. ایشان چون متکی به نظریه‌های توسعه نیست، ایده‌های خام مطرح می‌کند. ایده‌های خامی که اتفاقاً خیلی محکم می‌تواند از نظریه‌های پیشرو توسعه مورد پشتیبانی قرار بگیرد، و ما هم این کار را می‌کنیم و تلاش می‌کنیم نواقصش را برطرف کنیم. چون اگر تصورمان این باشد که از صفر تا صد هر چیز در یک پوشش فکری باید پخته شده باشد و آماده تحویل ما شود، این دریافت دقیق و درستی نیست. و ایشان در حدی که توانسته است ایده‌ها و افق‌هایی را جلوی چشم ما بیاورد، جزو کم‌نظیرهاست و جزو تاثیرگذارترین‌ها هم هست. در تمام این دوران که او تاثیرگذاری‌هایش را داشته، نقدهای خیلی رادیکالی هم به او شده، آقای کاتوزیان به آنها پاسخ داده است. ما می‌توانیم پاسخ‌ها را بپذیریم یا نپذیریم، ولی این اصلاً از اهمیت و منزلت مرام علمی این آدم و خدمات بی‌بدیلش کم نمی‌کند.

 مومنی تسلط کاتوزیان به تاریخ و فلسفه علم و روش‌شناسی علم اقتصاد را یکی از ویژگی‌های منحصر به‌فرد او در دوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دانست و گفت: شما این ایده شبه‌مدرنیسم او را می‌توانید با ایده‌های بزرگانی مثل ژان‌باتایا تکمیل کنید و ایده‌های خیلی درخشان و خارق‌العاده‌ای را فرا روی جامعه اندیشه‌ورز و توسعه‌خواه ایران قرار دهید. از این زاویه می‌تواند تلاش‌های دکتر رنانی و همکاران‌شان را مورد نقدهای جدی قرار دهد، چون آمده‌اند مثلا روایت توسعه را به کسانی نسبت داده‌اند که اغلب‌شان اصلا چنین ادعایی ندارند و اصلا صلاحیت تخصصی هم در زمینه توسعه ندارند. ولی از باب اینکه در واقع فرصتی فراهم کرده‌اند که ببینیم مثلاً متفکران و اندیشه‌ورزان و دلسوزان این کشور سقف دانایی‌های‌شان در آن حیطه‌هایی که می‌خواهد منشأ تحول‌های بزرگ شود چیست، قویا بر این باورم که کاتوزیان در کتاب اقتصاد سیاسی ایران بسیار شرافتمندانه و با حریت، با مرزبندی کامل نسبت به جمهوری اسلامی، اما دیدگاه‌های گزاف سلطنت‌طلب‌ها را به شکلی بسیار عالمانه و از بعضی جهات بسیار هم کوبنده مورد نقد قرار داده است.

وی با بیان اینکه از آنجا که ایران در حیطه اندیشه‌ای در غیاب فلسفه علم دائماً حالت الاکلنگی دارد، با یک چیز کوچکی سردش می‌شود و با یک چیز کوچکی گرمش می‌شود، اینکه متفکری پیدا شده که با مبنا حرف می‌زند، فرصت استثنایی خارق‌العاده‌ای است، عنوان کرد: همه آنهایی که تلاش کردند چنین کتابی منتشر شود، بابی برای گفتگو و رشد فراهم کرده‌اند؛ فوق‌العاده هم ارزشمند است. و اگر مجالی کمی بیشتر بود، شاید حدود سی‌وهفت ـ سی‌وهشت تا پیشنهاد برای تکمیل این کار تقدیم دوستان می‌کردم.

مومنی یادآورشد: نگاه آقای کاتوزیان در سراسر آن مرور تاریخی‌اش ذیل مفهوم شبه‌مدرنیست این است که ایران همیشه بهترین فرصت‌های تاریخی‌اش را از طریق در اسارت آدرس‌های عوضی افتادن از دست می‌دهد. این حدیث روزمره امروز ما هم هست؛ که مثلاً شما یک مافیای رسانه‌ای می‌بینید که به‌خاطر توزیع به‌غایت نابرابر اطلاعات و صدا، چیزهای بسیار کم‌اهمیت را در راستای یک منافع غیردرست یا ضدتوسعه‌ای خیلی بزرگ می‌کند و حیاتی‌ترین مسائل مبتلابه جامعه ایران را کاملاً به حاشیه می‌برد. یکی از بزرگ‌ترین خدمت‌های کاتوزیان در این کتاب این است که باب تامل و مواجهه انتقادی با روایت‌های رسمی را به شکلی بسیار عالمانه و هوشمندانه باز کرده است.

این اقتصاددان تاکید کرد: در صفحه ۳۱۲ به بعد کتاب اقتصاد سیاسی ایران، می‌گوید اگر توسعه عبارت شد از رشد آنی و فزاینده در استفاده از وسایل نقلیه، وسایل خانگی، تعطیلات خارج از کشور، تفریحات عرضه‌شده در قمارخانه‌ها، خانه‌های کاخ‌مانند و اینها که متعلق به یک اقلیت ممتاز هستند؛ و همراه با آن شاهد هزینه‌های سرسام‌آور نظامی و برباد دادن سرمایه‌های کشور در تاجگذاری دیرهنگام، یعنی بیست‌وهفت سال پس از رسیدن طرف به سلطنت، به‌علاوه یک جشنی مضحک و بین‌المللی به بهانه موهوم ۲۵۰۰ سال پادشاهی که در آن علاوه بر اتلاف پول‌های فراوان، زندگی روزمره مردم محلی هم به‌کلی مختل می‌شد، همراه با تفنن‌های سالانه فرح در شیراز به نام جشن هنر و موسیقی جدید غربی در بازار قدیمی شیراز و توسل به حربه تهدید برای وادار کردن صاحبان مغازه‌ها برای اینکه مغازه‌های‌شان را در آن ایام باز بگذارند و از این قبیل، می‌گوید این اسمش توسعه است؟ نه، این اسمش «سرمایه‌داری» است! یعنی از نظر من شاه‌بیت کمک معرفتی او به ایرانیان این است که ارجاع می‌دهد به مشاهده واقعیت برفراز باورهای ایدئولوژی‌زده‌ای که اسمش را گذاشته‌اند باور نظری. یک خدمت بی‌بدیل است که آقای کاتوزیان کرده و چون فیلسوف علم هم هست، می‌فهمد چه می‌گوید. انصافاً راهنمایی‌هایش در این زمینه خارق‌العاده است.

وی با بیان اینکه راه اعتلای ایران تخطئه کاتوزیان نیست؛ این است که ما راهش را ادامه بدهیم، گفت: اکنون نظریه‌های عدالت در ادبیات توسعه می‌گویند اصلاً امکان ندارد که  به سمت عادلانه کردن مناسبات مربوط به توسعه قدرت بروی بدون اینکه اعتنای بایسته به توزیع عادلانه ثروت و منزلت و اطلاعات و صدا نداشته باشی. بخش بزرگی از بلاهایی که سر مردم ایران می‌آید به‌خاطر این است که صدای‌شان اصلا شنیده نمی‌شود. اگر مجال بود گزارش‌هایی را که خودم از داده‌های رسمی دارم و راجع به وضعیت فقرِ واقعاً نابودکننده بخش بزرگی از جمعیت حکایت می‌کند، ارائه می‌کردم؛ اصلا شما صدایی در این زمینه نمی‌شنوید. خیلی بخواهند کولاک کنند، از سر ترحم صدقه می‌گویند دو تا کوپن دیگر به آنها بدهیم. یعنی در حالی که مثلا موتور پمپاژ فقر سه‌شیفته کار می‌کند، می‌گویند به‌صورت انفعالی یک بخش کوچکی از آن جیب‌بُری که از فقرا می‌شود را مثلا به‌صورت غیرمستقیم جبران کنیم.

مومنی افزود: عین همین مسئله درباره ابعاد به‌غایت نگران‌کننده عمقیابی فساد در مناسبات اقتصادی ـ اجتماعی ایران وجود دارد. وقتی روایت‌های رسمی را برای اداره اقتصاد که نگاه می‌کنید، همگی روی این ستون استوارند که به این فساد کاری نداشته باشیم، برویم ببینیم برای این کارهایی که می‌خواهیم انجام بدهیم و پول کم داریم، چه از این طریق و چه از آن طریق و چه از هر طریق دیگری برویم یک مقدار پول جمع کنیم! به این توجه نمی‌کنند که تا وقتی فساد باشد، تمام اینها از کارکرد می‌افتد. عین همین در مورد وابستگی‌های ذلت‌آور به دنیای خارج و این رونق غیرمتعارفی که برای واردات کالاهای مصرفی و به‌ویژه کالاهای قابل تولید در داخل کشور به نفع مافیاها جریان دارد وجود دارد. از این زاویه نگاه کنید: مثلا در دوره پس از پذیرش آتش‌بس، علی‌رغم اینکه حکومتگران گرامی این‌همه گفتند که چقدر قدرشناس این مردم‌اند، از فردای صبح پذیرش قطعنامه، فشارهای معیشتی و فشارهای تشدیدکننده بیکاری در حق مردم ایران ابعاد بی‌سابقه‌ای پیدا کرده است.

وی در پایان گفت: در روایت فعلی، تمام ماجرا این است که یک شوک دیگر به قیمت بنزین وارد کنیم، به یک شکل دیگر به قیمت ارز وارد کنیم، یک آزادسازی واردات دیگر انجام دهیم تا گره‌های کشور باز شود! یعنی مناسباتی که در آن عوامل رساندن ایران به این وضع فاجعه‌آمیز، به‌عنوان راه‌حل جا زده می‌شود.

 

منبع: هم میهن

پیشنهادی باخبر