بهزاد نبوی: مسأله فیلترینگ در اختیار یک نهاد واحد نیست و تصمیمگیری از دولت فراتر رفته است/ مشکل اقتصاد و معیشت دغدغه نود و پنج درصد مردم است
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جماران، بهزاد نبوی با وجود ۸۴ سال سن، همچنان زندگیاش را با ریتم خاص خود پیش میبرد؛ هر روز در خانه با واکر 10 کیلومتر پیادهروی میکند، بخش زیادی از کارهای روزمره را خودش انجام میدهد و همچنان اخبار و تحولات سیاسی را بیشتر از بستر واتس اپ پیگیری میکند.
او که بهخاطر برخی محدودیتها بخش زیادی از سال را در تهران میگذراند، در جریان جنگ تحمیلی 12روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران، ناخواسته در سفری 41 روزه در کشور امارات ماندگار شد؛ تجربهای که آن روزها او را از خبر و تحلیل میدانی دور نگه داشت.
نبوی که از چندین سال پیش چریک پیر خوانده شد در گفتوگوی مفصل با جماران، با صراحت همیشگیاش از ناترازیهای انباشته، ضرورت وفاق ملی، خطاهای مکرر در سیاست خارجی و مسیر دشوار اصلاحات از درون گفت؛ روایت سیاستمداری که همچنان بر عقلانیت، گفتوگو و پرهیز از تندروی بهعنوان تنها راه عبور از بحرانهای امروز ایران تأکید دارد.
مشروح گفت و گو در پی میآید:
در جهانی که همه چیز قابل دسترسی است، راهی جز حرکت به سوی رفع فیلترینگ باقی نمیماند
آقای مهندس، یک انتقاد جدی به شعار وفاق ملی مطرح میشود و آن هم این است که آقای پزشکیان تقریباً در همه موضوعات میگویند باید به یک زبان مشترک و یک نگاه مشترک برسیم. اما بعضی مسائل آنقدر سیال و متغیرند که نمیشود آنها را طولانی معطل گذاشت. مخصوصاً با توجه به اتفاقاتی که در دنیا میافتد و سرعت پیشرفت تکنولوژی. نمونهاش همین موضوع فیلترینگ است. از روز اولی که آقای پزشکیان دولت را تحویل گرفتند، مطالبه اصلی نسل جوان و حتی بخش بزرگی از جامعه که کسبوکارشان به فضای دیجیتال وابسته است، این بوده که تکلیف فیلترینگ مشخص شود.
در حالی که هر هفته یکی از معاونان دولت مصاحبه میکند و میگوید آقای پزشکیان دنبال رسیدن به نگاه مشترک و وفاق در این موضوع است. اما اخباری که درباره فیلترینگ منتشر میشود، چندان امیدوارکننده نیست. حتی درباره دو نفر از اعضایی که گفته میشد موافق رفع فیلتر هستند، خبر رسید که احتمال دارد از شورای عالی کنار گذاشته شوند. از آن طرف هم هنوز برنامه مشخص و زمانبندیشدهای از سوی دولت ارائه نشده است.
فکر نمیکنید این روند باعث از دست رفتن وقت و حتی هزینه شدن دولت در این موضوع شود؟
ببینید، اول از همه باید در نظر گرفت که، حتی اگر فرض کنیم دولت کاملاً یکدست بود و چیزی به نام «وفاق ملی» هم مطرح نمیشد، باز هم مسأله فیلترینگ به این سادگی قابل حل نبود. الان شرایط کشور به گونهای است که برای هر موضوعی چندین شورا و شورای عالی وجود دارد و تصمیمگیری در بسیاری از موارد از توان دولت تنها خارج است. بنابراین حتی اگر دولت کاملاً همنظر و یکپارچه بود، باز هم فیلترینگ در اختیار یک نهاد واحد نبود که بخواهد به سرعت درباره آن تصمیم بگیرد. ضمن اینکه واقعیت زندگی مردم هم این است که بسیاری از کارها گره خورده به همین پلتفرمهاست. چند پلتفرم فیلتر شدهاند و درباره بقیه هم هنوز بحث و جدل ادامه دارد. عدهای کاملاً مخالف رفع فیلترینگ هستند و گروهی دیگر رفع کامل آن را مطالبه میکنند. در فضای مجازی، با استفاده از «ویپیان»، که تقریباً همه ناچار شدهاند از آن استفاده کنند، چیزهایی هم میبینیم که واقعاً قابل دفاع نیست. با این حال، من در مجموع معتقد به رفع فیلترینگ هستم. در حال حاضر آنقدر «ویپیان» در کشور وجود دارد و بعضیها هم از همین وضعیت نفع میبرند که، عملاً همه به همه چیز دسترسی دارند. امروز شرایط کشور و شرایط جهان به گونهای نیست که، بتوان چیزی را پنهان کرد؛ هر اطلاعاتی را میشود در فضای مجازی پیدا کرد.
به همین دلیل است که معتقدم باید به سمت رفع فیلترینگ رفت. اما باز هم تأکید میکنم که حتی اگر کابینه کاملاً یکدست بود، نمیتوانست این مسأله را یکباره و به شکل قانونی و رسمی، نه با ویپیان، حل کند.
افزایش بیسابقه قیمتها فشار را بر همه اقشار جامعه بیشتر کرده است
ضمن اینکه دولت دارد تلاشهایی هم میکند، اما اجازه بدهید نکتهای را روشن بگویم. درست است که برای نسل جوان و بچههایی مثل شما، مسأله فیلترینگ موضوع مهمی است، اما به نظر من مهمترین مشکل کشور چیز دیگری است؛ مشکل اقتصاد و معیشت. این را سالهاست تکرار میکنم. بارها در مصاحبههای قبلی هم گفتهام که حل مسأله اقتصاد و معیشت تنها از طریق بازنگری در سیاست خارجی ممکن است. حالا اینکه امروز چنین امکانی وجود دارد یا نه، بحث دیگری است. من دو سه سال پیش این حرف را زدم و ممکن است حالا کمی دیر شده باشد، اما به هر حال بدون اصلاح سیاست خارجی، معیشت مردم بهبود پیدا نمیکند.
مشکل اقتصاد و معیشت دغدغه نود و پنج درصد مردم است؛ حتی همانهایی که دنبال رفع فیلترینگاند یا آزادیهای سیاسی را مطالبه میکنند، در نهایت مسأله اصلیشان همان معیشت است. خود من هم وقتی برای خرید میروم، کاملاً این فشار را حس میکنم. چون قند دارم، معمولاً از نان سحر یک نوع نان تست قهوهای رژیمی میخرم. یادم هست همین نان اوایل سال 55 هزار تومان بود. سه ماه پیش شد نود و پنج هزار تومان، و چند روز پیش که دوباره رفتم بخرم، قیمتش شده بود 104 هزار تومان. اینها نانهای فانتزی عجیبوغریب هم نیستند، فقط نان تست معمولیاند.
نان سنگک معمولی را هم که دو سه سال پیش سه هزار تومان میخریدیم، امروز سی هزار تومان باید برایش پرداخت کرد. بعضی جاها حتی پنجاه یا شصت هزار تومان هم شده. این وضعیت فقط برای مردم محروم و مستضعف نیست؛ به همه فشار میآورد. تغییرات قیمت برای همه سنگین است.


