مجله لیگ برتر انگلیس؛ مروری روی اتفاقات هفته یازدهم فصل 26-2025

منچسترسیتی با تخریب لیورپول، به آرسنال نزدیک‌تر شد!

جرمی دوکو - متئوس نونس

با این نمایش سیتی، دل‌نگرانی و دلواپسی آرتتا بیش از پیش خواهد شد. سیتیِ گواردیولا در دوران اوج چندین بار قهرمانی را میلی‌متری از لیورپول ربوده است و اگر در فرمی که در این دیدار شاهد آن بودیم به کار خود ادامه دهند، فقط باید گفت؛ خدا به آرتتا و توپچی‌های لندن را رحم کند!

طرفداری | در یازدهمین هفته لیگ برتر انگلیس، تساوی ساندرلند مقابل آرسنال باعث شد منچسترسیتی نسبت به ادامه فصل و رقابت برای قهرمانی امیدوار شود. از طرف دیگر شکست تلخ لیورپول مقابل پپ گواردیولا در هزارمین بازی مربیگری‌اش باعث ناامیدی آرنه اسلوت و هواداران قرمزها شده و به‌نظر نمی‌رسد لیورپول دیگر شانسی برای رقابت جهت قهرمانی در لیگ برتر انگلیس داشته باشد. 

تاتنهام 2-2 منچستریونایتد؛ در آخر، همه مات‌ومبهوت ماندند

چه نمایشی. بازیکنان هر دو تیم چه حسی بعد از چنین اتفاقی خواهند داشت؟

ریچارلیسون به زمین افتاد؛ انگار که کشتی‌هایش غرق شده. او کاملاً ویران به نظر می‌رسد. تل زیر لب چیزی می‌گوید. دلیخت حتی لبخند هم نمی‌زند و کاملاً خسته به نظر می‌رسد. میکی فن د فن افسرده و غمگین است. برنان جانسون نگاهش مثل آدمی است که به نقطه‌ای دور خیره شده باشد.

روبن آموریم با چهره‌ای غیرقابل‌تفسیر دور زمین می‌چرخد. واقعاً کسی از این نتیجه راضی است؟ همه فقط از چیزی که شاهد آن بودیم شوکه شده‌اند.

این اولین بار بود که یونایتد زیر نظر آموریم در پنج بازی متوالی شکست نخورده است، در حالی که رکورد ضعیف خانگی تاتنهام همچنان ادامه دارد؛ حالا آن‌ها فقط سه برد از بیست بازی اخیر خانگی خود در لیگ دارند.

گل تساوی یونایتد در وقت‌های اضافه

نیمه‌ی اول با گل امبومو در دقیقه‌ی ۳۲ کاملاً به یونایتد تعلق داشت، اما در اواخر بازی سرعت بازی بالا گرفت و تاتنهام طی ۷ دقیقه ناباورانه با گل‌های تل و ریچارلیسون در دقایق ۸۴ و ۹۱ تصور می‌کرد هر سه امتیاز را از آن خود کرده است، اما «د لیخت» در پی کرنر در دقیقه‌ی ۹۶ و آخرین لحظات وقت اضافه، بازی را به تساوی کشاند. ۲۰ دقیقه‌ی پایانی تا سوت آخر داور، زمانی که تاتنهام از لاک خود خارج شد، طوفانی بود.

امروز برای همه احساسات متناقضی وجود داشت، اما به‌طور کلی فکر می‌کنم هواداران یونایتد از اینکه موفق شدند حداقل یک امتیاز را نجات دهند، احساس آسودگی می‌کنند. در حالی که تاتنهام حالا سوم است، یونایتد اکنون در رده‌ی هفتم قرار دارد. تنها تفاوت تیم‌های حاضر در این بخش جدول، تفاضل گل است؛ بنابراین از نظر یونایتد می‌توان گفت که رضایت‌بخش بود.

به نظر می‌رسید ضربه‌ی سر ریچارلیسون اتفاقی بوده، اما کارشناسان موافق‌اند حرکت او بسیار هوشمندانه بود. در مسیر شوت فن د فن، توپ را با روی سر به‌سوی دروازه هدایت کرد. در نیمه‌ی اول بابت مشارکت کم، انتقادات زیادی به او وارد بود، اما او تسلیم نشد، تلاشش را ادامه داد و در نهایت به گل رسید، حتی اگر با کمی شانس همراه بود.

دلیخت فوق‌العاده مانع شکست یونایتد شد

در سوی دیگر، ناکامی‌های ششکو ادامه یافت. دو موقعیت اساسی را از دست داد و متأسفانه مصدوم از زمین بیرون رفت. بنجامین ششکو قطعاً این بازی را با احساس خوبی به یاد نخواهد آورد. او فقط کمی اعتمادبه‌نفس نیاز دارد. در چند موقعیت به‌جای شوت سریع، اجازه داد جد اسپنس و میکی فن د فن به او برسند.

نکته‌ی جالبی هم در بیرون از زمین جریان داشت. در غیاب مینو به‌عنوان فارغ‌التحصیل آکادمی یونایتد، آموریم نام پسر درن فلچر را در تیم قرار داد تا باعث تداوم رکورد ۸۸ ساله‌ی باشگاه باشد و تضمین کرد که در هر یک از ۴۳۳۲ بازی متوالی اخیر، یک بازیکن آکادمی در ترکیب حضور داشته است. این روند از ۳۰ اکتبر ۱۹۳۷ آغاز شد، زمانی که تام منلی و جک وسال در دیداری خارج از خانه برابر فولام بازی کردند. خیلی قابل توجه است، این‌طور فکر نمی‌کنید؟

در هر حال، این بازی جنون تیم‌هایی بود که هنوز اعتمادی به آن‌ها نیست: تساوی دراماتیک لحظات آخر میان یونایتد و اسپرز، تجلی مدیریت روبن آموریم و توماس فرانک در چند دقیقه‌ی نفس‌گیر اما پر هرج‌ومرج بود. با ارائه‌ی مختصرترین حقایق، اصل قضیه مشخص می‌شود؛ تیم روبن آموریم از دقیقه‌ی ۳۲ تا ۸۴ پیش بود و از دقیقه‌ی ۹۱ تا ۹۶ عقب افتاد، در حالی که در آن دقایق فقط ۱۰ بازیکن داشتند!

روبن آموریم با وجود پنج بازی بدون شکست یونایتد، هیجان‌زده نشد و پس از بازی تأکید کرد تیمش هنوز «مشکلات فراوانی» دارد.

برای شکوهِ آشوب هم می‌توان نکته‌ای قائل شد. با چنین استدلالی، منچستریونایتد و تاتنهام در یک رقص دیوانه‌وار و تماشایی عصر شنبه، عملکرد آن‌ها بیش از منافع شخصی، به سود منافع جمعی بود.

اورتون 2-0 فولام؛ تافی‌ها شایسته برد بودند

اورتون کاملاً شایسته‌ی پیروزی بود. آن‌ها بدون این‌که بهترین عملکرد خود را به نمایش بگذارند، به اندازه‌ی کافی خوب بودند و ۳ امتیاز بازی را به‌دست آوردند. فولام واقعاً ناامیدکننده ظاهر شد و می‌توان فهمید چرا رکورد بازی‌های خارج از خانه‌شان تا این حد ضعیف است. با شدت و حدت لازم بازی نکردند و هیچ چیز خاصی ارائه ندادند.

طی سال‌های گذشته، فولام هیچ‌وقت برای دیوید مویس به‌عنوان یک تیم دشوار، عملکرد خوبی نداشته و این بار هم با داستانی تکراری روبه‌رو شدیم.

ادریسا گانا گیه در وقت تلف‌شده‌ی نیمه‌ی اول یک گل تصادفی به ثمر رساند تا به پایان دادن به روند سه بازی بدون برد اورتون پایان دهد و آن‌ها را به نیمه‌ی بالای جدول نزدیک‌تر کند. مدافع باتجربه، مایکل کین، هم با گل دیرهنگامش باعث تثبیت سه امتیاز شد.

وست‌هم 3-2 برنلی؛ تأثیرات عیان نونو

پیروزی بزرگی برای چکش‌ها و نونو اسپیریتو سانتو بود که حالا تأثیر حضورش در تیم مشهود است. این دومین برد پیاپی برای مربی پرتغالی و تیمش بود.

این سه امتیاز بسیار حیاتی بود. با وجود این پیروزی، وستهم هنوز به دلیل تفاضل گل در جمع سه تیم پایین جدول قرار دارد. تیم نونو با قرار گرفتن در رتبه‌ی هجدهم، درست پشت سر برنلی باقی ماند؛ تیمی که پس از شکست ۳-۲ همچنان هفدهم است.

پس از آن‌که هواداران وستهم ۲۴۸ روز برای یک پیروزی خانگی انتظار کشیدند، وستهم در کمتر از یک هفته دو بار در خانه پیروز شد. این یک بازی شش‌امتیازی در اوایل فصل به‌حساب می‌آمد. چکش‌های لندن ابتدا با گل فلمینگ عقب افتادند، اما کالوم ویلسون مهاجم باارزش تیم خیلی زود بازی را مساوی کرد.

وستهم با حضور سرمربی پرتغالی ذهنیت جدیدی پیدا کرده است. بازی را پرانرژی آغاز کرد اما در استفاده از موقعیت‌های خود مشکل داشت تا این‌که فلمینگ روی دفاع ضعیف آن‌ها با ضربه‌ی سر گل اول را زد. برخلاف دفعات قبل این فصل، به‌خصوص در برابر چلسی و تاتنهام، این بار وستهم فرو نریخت و خوب واکنش نشان داد. حالا وستهم و هوادارانش امیدوارتر از همیشه به نظر می‌رسند.

ساندرلند 2-2 آرسنال؛ جنگ جانانه گربه‌های سیاه مقابل توپچی‌ها!

در دیوارهای «استادیوم آف لایت» سه کلمه دیده می‌شود که بیشتر شبیه به هشدار است تا شعار: «تا آخرین لحظه».

ساندرلند شاید روزگاری تیمی ضعیف به‌حساب می‌آمد، اما حالا به یک ماشین جنگی سرخ و سفید تبدیل شده است؛ تیمی که هرگز تسلیم نمی‌شود و تا لحظه‌ی آخر می‌جنگد. توانایی فوق‌العاده‌ی آن‌ها در بازگشت به این بازی تحسین‌برانگیز بود و در شبی پرهیجان در شمال‌شرق انگلستان، گربه‌های سیاه چشمان توپچی‌ها را اشک‌باران کردند.

وقتی بازی وارد وقت‌های اضافه شد، میکل آرتتا، سرمربی آرسنال، امیدوار بود یازدهمین برد پیاپی تیمش رقم بخورد، اما نمی‌توانست مطمئن باشد. به‌خصوص وقتی در آن سوی میدان گرانیت ژاکا، بازیکن سابق خود را می‌دید که مثل شکارچی قدم برمی‌دارد، دن بالارد مبارزه می‌کند، تری هیوم با جان و دل می‌دود و بقیه اعضا با شوری وصف‌ناپذیر از این‌سو به آن‌سو می‌روند.

کاملاً مشخص بود ساندرلند قصد بازگشت مثال‌زدنی دارد و تا آخرین لحظه مبارزه خواهد کرد و بالاخره در دقیقه‌ی ۹۳ مزد زحماتش را گرفت. این گل با صدای رعد و برقی که فضای ورزشگاه را پر کرده بود همراه شد و گابریل، مدافع آرسنال، چنان آشفته شده بود که مانند کودکی، انگار اسباب‌بازی محبوبش را از او گرفته‌اند. اما ذره‌ای شک نداشتیم، این گل کاملاً شایسته‌ی تیم مبارز ساندرلند بود.

بریان بروبی قهرمان میدان شد؛ آکروباتیک و شجاعانه پایش را دراز کرد و گل تساوی را پس از ضربه‌ی سر بالارد وارد دروازه کرد. این گلی بود که نه‌تنها در کنار رودخانه‌ی ویر، بلکه در لیورپول و منچستر هم با شور و هیجان جشن گرفته شد. حالا هر دو تیم با انگیزه‌ی بیشتری در استادیوم اتحاد مقابل هم قرار خواهند گرفت تا از فرصت به‌دست‌آمده نهایت استفاده را ببرند و فاصله‌ی خود با صدرنشین جدول کمتر کنند.

آرتتا به‌آرامی، درحالی‌که هنوز همه‌چیز را هضم نکرده بود، بیان کرد: «این یعنی لیگ برتر.»

این نتیجه به هیچ وجه فاجعه‌بار نبود، اما نحوه‌ی راه رفتن غمگین آرتتا پس از سوت پایان، شبیه کسی بود که فهمیده است جیب‌هایش موقع پوشیدن کت خالی شده‌اند و این امر نشان می‌داد چقدر از این اتفاق ناراحت است.

در بخش زیادی از این بازی جنجالی، به نظر می‌رسید آرسنال باز هم با بازگشت و پیش افتادن ۲-۱ به‌سوی قهرمانی پر می‌کشد؛ اما تمرکز روی ضعف‌های آرسنال بی‌انصافی بزرگی نسبت به ساندرلند خواهد بود.

در روزهای سخت گذشته، سفر به این ورزشگاه همیشه تجربه‌ای ناخوشایند بود. هیجان و روح فوتبال با بازی‌های ضعیف از بین رفته بود و اغلب سکوها خالی و جایگاه‌ها رنگ و رو رفته بودند. همه‌چیز فرسوده و بی‌هیجان به نظر می‌رسید. اما حالا اوضاع فرق کرده است.

هنوز روزهای آغازین فصل است. هیچ‌کس بیش از «رژی لو بری» سرمربی تیم، به این موضوع اشاره نمی‌کند؛ هنوز حتی به نیمه‌ی راه این ماراتن هم نرسیده‌ایم، اما شور و هیجان به تیم بازگشته و این حس ارزشمند میان مردم محلی موج می‌زند: امید!

کافی است به شور و شوق آن‌ها وقتی پیش از شروع بازی «نمی‌توانم عاشق نشوم» را می‌خوانند گوش بدهید تا بفهمید چقدر برای این تیم سرمایه‌گذاری عاطفی کرده‌اند و این انرژی چقدر به تیمی که مصمم است پیش‌بینی‌ها را به هم بزند، نیرو می‌دهد.

با این حال، این سؤال وجود داشت که چطور می‌توانند راهی برای باز کردن دروازه بیابند. حریف آرسنال بود، با هشت کلین‌شیت متوالی و ۱۰ برد پی‌درپی؛ تیمی که فقط در برابر دومینیک سوبوسلای، ارلینگ هالند و نیک وولتماده گل خورده بود و آخرین گل خود را در ۲۸ سپتامبر دریافت کرده بود.

اما آن‌ها راهی برای سد مستحکم توپچی‌ها پیدا کردند. زمانی که بالارد به سمت محوطه‌ی جریمه شتافت و با ضربه‌ای محکم با پای راست توپ را برای اولین گل وارد دروازه کرد، یکی از پرشورترین لحظات ورزشگاه از زمان گل تساوی مقابل کاونتری در نیمه‌نهایی پلی‌آف ماه می تکرار شد.

او با قدرت وارد محوطه شد، از دکلان رایس سبقت گرفت و پاس ارسالی نوردی موکیله را در اختیار گرفت. بعضی شاید فکر می‌کردند یک مدافع نمی‌تواند در آن لحظات خونسردی‌اش را حفظ کند، اما کاملاً برعکس بود؛ او با زیرکی مقابل رایس مضطرب قرار گرفت و عملاً راه را برای هرگونه تکلی بست.

برای بدتر شدن اوضاع، دقایقی بعد بالارد خودش را جلوی مرینو انداخت تا جلوی چرخش و تغییری را بگیرد که معمولاً نمی‌دیدیم؛ تکل او قدرتمند و دقیق بود و همه‌چیز را درباره‌ی تیمش نشان داد، تیمی که تا لحظه‌ی آخر دست از تلاش برنمی‌دارد. و این عملکرد نبرد را تماشایی ساخته بود.

لو بری در این‌باره گفت: «باید یک نمایش بی‌نقص ارائه می‌دادیم. این بازیکنان حاضرند برای تیم جان بدهند.»

پاداش آن را هم گرفتند؛ ۲ گل و ۱ امتیاز در برابر بهترین تیم فصل تا امروز!

حالا مسابقه‌ی سیتی و لیورپول اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. آرسنال تا اینجای فصل تقریباً بی‌نقص بوده، اما همین دو امتیازی که از دست دادند باعث می‌شود سایر مدعیان فرصت مناسبی برای نفس کشیدن پیدا کنند.

سیتی با پیروزی می‌تواند فاصله را به تنها چهار امتیاز کاهش دهد، در حالی که قهرمان لیگ هم در صورت برد، فاصله را به پنج امتیاز می‌رساند و دوباره به کورس قهرمانی بازمی‌گردد. شاید این سؤال برای هواداران آرسنال مطرح باشد که چه نتیجه‌ای برایشان بهتر است... احتمالاً تساوی!

چلسی 3-0 وولورهمپتون؛ رقص چلسی با گرگ‌ها و اتراق در حوالی قله!

چلسی با یک پیروزی قاطع ۳-۰ مقابل وولورهمپتون در روز شنبه به رده‌ی دوم جدول صعود کرد. آبی‌ها هر سه گل خود را در نیمه‌ی دوم به ثمر رساندند؛ پس از آن‌که مالو گوستو، مدافع فرانسوی و گلزن غیرمنتظره، اولین گل خود را برای چلسی به ثمر رساند. او با یک ضربه‌ی سر و پس از یک نیمه‌ی اول ناامیدکننده موفق شد چلسی را پیش بیندازد، سپس ژوائو پدرو و پدرو نتو نیز گلزنی کردند تا شاگردان انزو مارِسکا به یک برد راحت در غرب لندن دست پیدا کنند. چلسی با رقص با گرگ‌ها آمده است تا در اطراف قله‌ی لیگ برتر اتراق کند.

استون ویلا 4-0 بورنموث؛ قدم زدن روز یکشنبه ویلا در پارک

در عصر یکشنبه، بعد از حوادث پرالتهاب خارج از زمین با مکابی تل‌آویو دپپ+اروپا، این دیدار برای استون‌ویلا به نوعی به یک گشت‌زنی و قدم‌زدن آرام در پارک تبدیل شد.

در حالی که ویلا فوتبال تماشایی‌ای به نمایش گذاشت، اونای امری رکورد فوق‌العاده‌ی خود را حفظ کرد؛ او حالا ۹ بار در دوران مربی‌گری‌اش مقابل بورنموث قرار گرفته و هرگز شکست نخورده است. این پیروزی، در کنار دو تساوی، هفتمین برد او برابر گیلاس‌ها بود، در حالی که بورنموث این بازی را با امید رسیدن به رده‌ی دوم جدول لیگ برتر آغاز کرده بود!

اما گل‌های امیلیانو بوندیا، آمادو اونانا، راس بارکلی و دونیِل مالن، در بعدازظهری که مهار پنالتی امیلیانو مارتینز در نتیجه‌ی ۲-۰ راه بازگشت را برای بورنموث بست، پیروزی را برای ویلا تضمین کرد.

ویلا پیش از این بازی فقط ۹ گل در لیگ زده بود، اما این بار همه‌ی مشکلات گل‌زنی خود را کنار گذاشت و با راحتی بورنموثِ کم‌رمقِ آندونی ایراولا را شکست داد.

ضربه‌ی ایستگاهی تماشایی بوئندیا، ویلا را به مسیر پنجمین پیروزی از شش بازی اخیر فرستاد و سپس شلیک تماشایی اونانا از راه دور اختلاف را دو برابر کرد. ویلا ناچار شد کمی فشار بورنموث را تحمل کند، اما مارتینز با چند واکنش عالی، از جمله مهار تک‌دستی ضربه‌ی پنالتی آنتوان سمنیو پس از خطای مورگان راجرز، دروازه‌ی تیمش را بسته نگه داشت.
در ادامه نیز بارکلی و مالن، دو بازیکن تعویضی ویلا، گل‌زنی کردند تا نخستین پیروزی چهارگله‌ی فصل برای تیم‌شان شکل بگیرد.

برنتفورد 3-1 نیوکاسل؛ فرم‌ نگران‌کننده خارج از سنت جیمز پارک

نیوکاسل همچنان در این فصل موفق به کسب برد خارج از خانه نشده است و برنتفورد در یک مسابقه پرفرازونشیب و جنجالی در غرب لندن به پیروزی رسید.

مگپایز که از ماه آوریل تاکنون طعم پیروزی در بازی‌های خارج از خانه را نچشیده‌اند، توسط هاروی بارنز پیش افتادند.
اما آن‌ها خیلی زود در گرداب پرتاب‌های اوت بلند، جنجال‌های VAR و یک کارت قرمز گرفتار شدند. همه این اتفاقات، بخشی از یک روز عادی برای برنتفورد در ورزشگاه Gtech بود.

پس از اینکه کوین شاده بازی را مساوی کرد، داور، استوارت اتول و داور VAR (پل تیرنی) در مرکز توجه قرار گرفتند؛ اتول در ابتدا به برنتفورد پنالتی نداد و به دنگو اواتارا به خاطر صحنه‌سازی کارت زرد داد و VAR هم با او موافقت کرد.
چند دقیقه بعد، زمانی ‌که اواتارا دوباره با خطای برن به زمین افتاد، این بار اتول به نقطه پنالتی اشاره کرد و کارت زرد دوم را به برن داد تا او از زمین اخراج شود.

ایگور تیاگو پنالتی را به گل تبدیل کرد و در وقت‌های تلف‌شده گل سوم را هم زد تا نیوکاسل در سالگرد چهارمین سال حضور ادی هاو روی نیمکت مربی‌گری، یک شب تلخ دیگر خارج از خانه را تجربه کند.

اگر شکست هفته گذشته مقابل وستهم شوکه‌کننده بود، نمایش این بازی هم بهتر از آن نبود؛ مدافعان نیوکاسل مثل بازی‌های لیگ‌های محلی عمل کردند و نتوانستند در برابر پرتاب اوت‌های بلند بی‌شمار برنتفورد مقاومت کنند.

نیوکاسل اکنون فقط چهار بار در ۱۵ بازی اخیر لیگ برتر پیروز شده و از ۴۵ امتیاز ممکن، فقط ۱۶ امتیاز به دست آورده است. درست است که آن‌ها در جام اتحادیه و لیگ قهرمانان اروپا عملکرد خوبی داشتند، اما این فرم، فرم سقوط است و جدول لیگ برتر هیچ‌وقت دروغ نمی‌گوید.

مگپایز حالا وقفه بازی‌های ملی را در جایگاه چهاردهم سپری خواهند کرد و حریف بعدی‌شان منچسترسیتی خواهد بود. اگر همچنان به این شکل ساده، گل‌های بدون دردسر تقدیم رقبا کنند، احتمالاً یک شکست سنگین دیگر در انتظارشان خواهد بود. ادامه این مسیر راهی به ناکجاآباد خواهد داشت!

کریستال پالاس 0-0 برایتون؛ بدون جذابیت در ترافیکی 90 دقیقه‌ای

سرانجام، این داربی اتوبان M23 مانند گیر کردن در ترافیکی ۹۰ دقیقه‌ای بود؛ هیچ جذابیتی نداشت و کریستال پالاس و برایتون به تساوی بدون گل و فراموش‌شدنی در سلهرست‌پارک رضایت دادند. در عملکرد دو تیم تفاوت زیادی دیده نمی‌شد: تیم مهمان اندکی مالکیت توپ بیشتری داشت و پالاس تعداد شوت‌های بیشتری به سوی دروازه داشت.

اگر کسی در این بازی سزاوار بود، هواداران پرشور دو تیم بودند که با وجود فقدان هر اتفاق خاص فوتبالی روی زمین، فضای فوق‌العاده‌ای در جنوب لندن خلق کردند. تماشاگران پالاس از کارت زردی که پس از بازبینی VAR به ژرژینیو روته از برایتون داده شد و پنالتی اولیه لغو شد، بسیار خوشحال شدند.

پالاس در این دیدار مدافع خود، مارک گهی را در اختیار نداشت؛ الیور گلاسنر پیش از سوت آغاز بازی تأیید کرد که گهی در انتهای برد پنج‌شنبه در لیگ کنفرانس اروپا دچار کوفتگی استخوان در پایش شده و بازی‌های ملی پیش‌ِ روی انگلیس را نیز از دست خواهد داد.

تنها نکته مثبت برای پالاس این بود که رکورد شکست‌ناپذیری خود در بازی‌های خانگی لیگ برتر را به دوازده بازی رساند. این طولانی‌ترین روند شکست‌ناپذیری خانگی فعلی در لیگ است و طولانی‌ترین رکورد پالاس در بالاترین سطح فوتبال از فوریه تا دسامبر ۱۹۹۰ به شمار می‌رود.

ناتینگهام فارست 3-1 لیدز یونایتد؛ دایچ به‌سوی خروج از منطقه سقوط

مورگان گیبس وایت پاسخ محکمی به توماس توخل داد، آن هم در شبی که ناتینگهام فارست با بازگشتی تماشایی اولین پیروزی لیگ خود از روز افتتاحیه فصل را به دست آورد.

کاپیتان فارست از فهرست تیم ملی توخل برای مرحله مقدماتی جام جهانی کنار گذاشته شده بود، اما با گل دوم و تعیین‌کننده‌اش استعدادش را بار دیگر به سرمربی انگلیس یادآوری کرد. ضربه سر گیبس وایت در نیمه دوم به روند ۹ بازی بدون برد فارست در لیگ پایان داد و آن‌ها را برای نخستین بار تحت هدایت شان دایچ به سه امتیاز رساند.

دایچ هم کاپیتانش را تشویق کرد و گفت:«هنوز شانس بازگشت به تیم ملی برای او وجود دارد، عملکرد خوبی داشت که به تیم انگلیس راه یافت. مردم این را فراموش می‌کنند و می‌گویند: «خب، حتماً خیلی ناراحت است» اما بالاخره دعوت شد. پس این یعنی دوباره هم امکان دعوت دارد. نسبت به او قضاوت ناعادلانه‌ای شده است. بهش گفتم به گذشته فکر نکن و فقط به کارت ادامه بده. او بازیکن خوبی است. می‌خواهم در نبردهای هوایی شرکت کند و گل بزند. می‌خواهم از بازی لذت ببرد.

بازی چندان زیبا نبود اما شروع بازی عالی بود و فقط ۹۰ ثانیه کافی بود تا گیبس وایت دروازه‌بان لیدز را وادار به واکنش کند.

شاگردان دنیل فارکه بلافاصله در حمله بعدی توسط لوکاس انمچا در دقیقه ۱۳ به گل رسیدند، اما ابراهیما سانگاره دو دقیقه بعد همه چیز را به تساوی کشاند.

سپس گیبس وایت در دقیقه ۶۸ روی سانتر هاچینسون، با ضربه سر فارست را پیش انداخت و در وقت‌های تلف‌شده هم الیوت اندرسون از روی نقطه پنالتی اختلاف را بیشتر کرد. فارست حالا فقط دو امتیاز با لیدز فاصله دارد، تیمی که در پنج بازی اخیر چهار شکست خورده و در شش دیدار خارج از خانه تنها سه امتیاز کسب کرده است.

نکته ویژه نیمه نخست حضور استیون کرین، هوادار فارست بود که پیش‌تر با شجاعت در ماجرای حمله قطار هانتینگدون جان مردم را نجات داده بود و هنگام ورود به سکوها با تشویق پرشوری روبه‌رو شد. دایچ مانند نونو در وستهم نور امید را در دل هواداران فارست زنده نگاه داشته است!

بازی هفته؛ منچسترسیتی 3-0 لیورپول؛ تخریب تیم اسلوت در هزارمین بازی گواردیولا روی نیمکت

هفته‌ی هیجان‌انگیز و تماشایی یازدهم لیگ برتر با دیدار یونایتد و تاتنهام آغاز شد، با نبرد دیدنی ساندرلند و آرسنال ادامه پیدا کرد و با دیدار همیشه دیدنی سیتی و لیورپول به پایان رسید.

هر دو تیم با لغزش آرسنال به ۳ امتیاز نیاز مبرمی داشتند و باید گفت سیتی با پیروزی درخشان در هزارمین بازی پپ گواردیولا به عنوان سرمربی، عملاً به امیدهای قهرمانی سرخ‌ها پایان داد و پیروزی ۳-۰ باعث شد آن‌ها تنها رقیب جدی آرسنال برای قهرمانی باقی بمانند.

گویی این رویداد بزرگ، هزارمین بازی گواردیولا روی نیمکت، نیاز به تجلیلی ویژه داشت و همان‌طور که در طول دوران پرافتخار و پرجام او در اتحاد بارها شاهدش بودیم، منچسترسیتی این شب خاص را به بهترین شکل جشن گرفت. البته منظورم ویدیوی قبل از بازی که روی صفحه‌ی عظیم اسکوربورد پخش شد و صحنه‌هایی از فوتبال زیبای بارسا و فصل سه‌گانه و رویایی سیتی در ۲۰۲۳ را نشان داد، نیست!

پیش از بازی، گواردیولا در حالی که به تیم بارسلونا در دوران جوانی‌اش اشاره کرد، گفته بود:

«در آن تیم‌ها شجاعتی وجود داشت. میل عجیبی برای خلاف جریان آب شنا کردن.»

انگار بازیکنانش، به‌ویژه جرمی دوکو، این جملات را شنیده بودند و تصمیم گرفتند هدیه‌ی شایسته‌ای به مربی‌شان تقدیم کنند؛ آن هم مقابل لیورپول، تیمی که گواردیولا بارها و همین‌طور پیش از این بازی در باره‌ی آن‌ها گفته بود:

«لیورپول یورگن کلوپ شایسته‌ترین رقیب دوران مربی‌گری‌ام بوده است.»

هدیه‌ی سیتی به او، یک گل خاص بود؛ گلی نمادین که تمام زیبایی و جسارتی که گواردیولا به فوتبال انگلیس آورده را در خود جمع کرده بود؛ شجاعت بازی با توپ، شهامت مالکیت، و توانایی به‌هم‌ریختن نظم و انضباط دفاعی حریف تا جایی که دیگر دوام نمی‌آورند.

این بار قربانی لیورپول بود، در شبی که این شکست سنگین، تیم آرنه اسلوت را تقریباً از دایره‌ی مدعیان قهرمانی خارج کرد. شاید چهار شکست متوالی ابتدای فصل نشانه‌هایی بود، اما این پیروزی قاطع، سیتی را تنها تعقیب‌کننده‌ی جدی آرسنال معرفی کرد.

گل اول در دقیقه‌ی ۲۹ و متناسب با شب تاریخی سیتی شکل گرفت؛ ادای دین به بزرگ‌ترین مربی عصر مدرن و تمام دانایی‌های فوتبالی‌ای که انتقال داده است.

سیتیزن‌ها شروع حرکت را از کنار پرچم کرنر خودشان داشتند. بسیاری از تیم‌ها توپ را بی‌هدف دور می‌کنند، اما فلسفه‌ی گواردیولا این نیست، هرگز نبوده. نیکو اورایلی توپ را کنار خط دروازه گرفت و با تعصب آن را حفظ و از مو صلاح عبور داد و سپس توپ به فیل فودن رسید که با وجود محاصره‌ی بازیکنان حریف توپ را نگه داشت و به نیکو گونزالس سپرد. گونزالس توپ را کناره‌ی خط برای اورایلی فرستاد.

اورایلی توپ را راهی دوکو کرد که در بیشتر از ۷۰ دقیقه حضورش در زمین، کاملاً مهارنشدنی و غیرقابل کنترل بود.
او از یک بازیکن رد شد و توپ را کوتاه به گونزالس داد و او هم به رایان شرکی، و باز دوباره گونزالس. اکنون سیتی فضا پیدا کرده بود. گونزالس با قدرت به سمت محوطه‌ی لیورپول حرکت کرد. لیورپولی‌ها اصلاً به توپ نرسیدند. سیلوا، نونس و شرکی، دقیق و الگووار توپ را به گردش درآوردند تا دوباره به نونس رسید.

و حالا وقت ضربه‌ی نهایی بود؛ نونس با یک سانتر قوسی از مدافع خود عبور کرد و هالند با پرشی تماشایی در تیر دوم حاضر بود. توپ بعد از برخورد با سر کوناته، مسیرش تغییر اندکی کرد، اما کافی نبود که هالند را متوقف کند؛ پیشانی‌اش را به توپ کوبید و آن را دروازه‌ی ماما‌رداشویلی جای داد.

این نودونهمین گل هالند در لیگ برتر بود و شاید یکی از زیباترین‌شان، گلی که لحظه‌ی طلایی یک نمایش معرکه را کامل کرد و سال‌های سلطنت سیتی را به بهترین شکل در معرض نمایش فوتبال‌دوستان جهان قرار داد.

بعد از شروعی محتاط، دوکو با دوندگی‌ها و حرکات خیره‌کننده‌اش با تداخل کوناته و بردلی فضایی در داخل ۱۸ قدم به‌دست آورد. کوناته اشتباه کرد، دوکو توپ را ربود و از ماما‌رداشویلی عبور کرد. پای سنگربان لیورپول میلی‌متری به پای دوکو برخورد جزئی داشت و همین کافی بود تا داور بعد از مشاهده‌ی VAR پنالتی اعلام کند.

لیورپول به‌شدت معترض بود. هالند پشت توپ قرار گرفت و ضربه‌اش را به سمت چپ دروازه زد، اما ماما‌رداشویلی با واکنشی عالی توپ را دفع کرد و قرمزها این لحظه‌ی نجات‌بخش را جشن گرفتند.

ولی روز، روز آن‌ها نبود و این خوشحالی دیری نپایید. درست قبل از دقیقه‌ی ۳۰، گل زیبای شاگردان گواردیولا چنان‌که وصفش بود، با ضربه‌ی سر دقیق هالند، به تور دروازه‌ی ماما‌رداشویلی چسبید.

هشت دقیقه بعد گمان کردیم لیورپول بازی را برابر کرده است: فن‌دایک بالاتر از همه ضربه‌ی سر را به زیبایی وارد دروازه‌ی جان‌لوئیجی دوناروما کرد، اما داور و VAR گل را به دلیل آفساید اندی رابرتسون که جلوی دید دروازه‌بان را گرفته بود، مردود کردند. این بار نوبت اسلوت بود که عصبانی شود.

بی‌تردید دوکو بلای جان لیورپول شده بود؛ کانر بردلی که چندی پیش مقابل وینیسیوس و امباپه و مادرید در لیگ قهرمانان عالی عمل کرده بود، واقعاً هیچ راهی برای مهار ستاره‌ی بلژیکی نداشت! دوکو بدجوری روی فرم بود.

سه دقیقه پس از شروع وقت اضافه‌ی نیمه‌ی نخست، نیکو گونزالس با زمان و فضای کافی توپ را شوت کرد؛ ضربه‌اش بعد از برخورد با پای فن‌دایک تغییر جهت داد و دروازه‌بان لیورپول راهی جز نظاره نداشت. این گل هرچند زیبا به نظر نمی‌آمد، نه‌تنها با نقش هر ۱۰ بازیکن سیتی در ساختش به ثمر رسید بلکه لیورپول را با اختلاف دو گل راهی رختکن کرد.

در همان لحظات می‌شد شکست لیورپول را دید و حس کرد، تیمی که هرگز به‌راحتی در برابر سیتی سر خم نکرده است. شور و قدرت، هیجان و انرژی با سیتی بود و هیچ‌کس یارای مقابله دوکو را نداشت.

این موضوع در نیمه‌ی دوم هم تأیید شد؛ اواسط نیمه‌ی دوم سیتی یک حمله از جناح چپ به راه انداخت و اورایلی توپ را از ۲۵ متری به دوکو رساند. کوناته مقابلش قرار داشت، اما در برابر سرعت فکر و پای دوکو کاملاً درمانده بود؛ دوکو یک‌بار به چپ فریبش داد، ناگهان به راست زد و گلی زیبا و بی‌نظیر را در باغچه‌ی دروازه‌ی لیورپول نشاند!
سیتی و دوکو، بهترین مرد میدان، مستحق این گل بودند.

سیتی خروشان بود و لیورپول کاملاً بی‌روحیه و درمانده. حتی با وجود فصل ناپایداری که لیورپول داشته، مدت‌ها بود چنین وانمانده بودند و شکست سنگینی نخورده بودند. قرمزها خوشحال بودند، دست‌کم وقتی شاهد تعویض دوکو در ۱۸ دقیقه‌ی پایانی بودند تا نفسی به‌راحتی استنشاق کنند.

لیورپول برای جبران و گل تسلی‌بخش تلاشش را کرد: دو شانس بزرگ از دست رفت. سانتر کانر بردلی در دهانه‌ی دروازه را کودی خاکپو ناباورانه در پای تیر دوم به آسمان فرستاد و حتی ضربه‌ی روی پای صلاح از کنار دروازه رد شد. کسی که بیش از هرکس دیگری آزار داده است. به‌طور ساده، صلاح ۳۳ ساله، بیش از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر در مقابل منچسترسیتیِ گواردیولا نقش داشته است؛ او ۹ گل زده و ۶ پاس گل داده است.

در تمامی رقابت‌ها مقابل سیتی، صلاح ۱۳ گل زده و ۸ پاس گل داده است، اما پاشنه‌ی در برای هیچ‌یک از بازیکنان قرمز پپش نمی‌چرخید. این روز آن‌ها نبود و خودشان هم می‌دانستند. این شب، شب سیتی و گواردیولا بود. واقعیت این است که این دهه، دهه‌ی گواردیولا بوده است و کمتر پیش خواهد آمد در تجلیل هزارمین دیدار در دوران مربی‌گری، تجلیلی مثل گل اول سیتی، آن‌هم مقابل رقیبی چون لیورپول، در یک روز طوفانی ماه نوامبر، روح و فلسفه‌ی فوتبالی را که او به دنیای فوتبال تقدیم داشته است، به این زیبایی به رخ دوست‌داران این ورزش بکشد.

تیم اسلوت از برخی لحظات کلیدی به‌شدت آسیب دید؛ گل فن‌دایک در شرایط ۱-۰ مردود شد و فرصت طلایی خاکپو در شرایط ۲-۰ از دست رفت. در عین حال، نباید واقعیت دیگری را نادیده گرفت: لیورپول تابستان امسال پنج بازیکن ارزشمند، بیش از ۳۹۰ میلیون یورو خریداری کرده، اما فعلاً نتیجه‌ای در حد انتظار از هیچ‌کدام یک از آن‌ها ندیده است.

با این نمایش سیتی، دل‌نگرانی و دلواپسی آرتتا بیش از پیش خواهد شد. سیتیِ گواردیولا در دوران اوج چندین بار قهرمانی را میلی‌متری از لیورپول ربوده است و اگر در فرمی که در این دیدار شاهد آن بودیم به کار خود ادامه دهند، فقط باید گفت؛ خدا به آرتتا و توپچی‌های لندن را رحم کند!

پیشنهادی باخبر