یوسف اباذری: جامعه‌شناسی قربانی نظم جدید قدرت است/ فقر طبیعی نیست، محصول سیاست است

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در نشست «جامعه‌شناسی و ایران معاصر» گفت: قدرت، بی‌آنکه عمداً جامعه‌شناسی را حذف کند، با گسترش نظام گاورنمنتالیتی، آن را به حاشیه برده و علوم بورژوایی، چون روان‌شناسی فردگرا و حقوق، جای آن را گرفته‌اند.

یوسف اباذری

رویداد۲۴| یوسف اباذری در نشست «جامعه‌شناسی و ایران معاصر» با نقد ساختار نولیبرال و فردگرایی حاکم، از «حذف تدریجی جامعه‌شناسی» سخن گفت. او تأکید کرد قدرت، بی‌آنکه رسماً به حذف این علم اقدام کند، آن را با سیاست‌های مدیریتی و اقتصادی خود به حاشیه رانده است؛ وضعیتی که به تعبیر او، محصول «گاورنمنتالیتی نولیبرال» است.

دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران روز یکشنبه میزبان یوسف اباذری، استاد جامعه‌شناسی، بود تا در نشست «جامعه‌شناسی و ایران معاصر» از نسبت متقابل جامعه‌شناسی با قدرت و نظم نولیبرال سخن بگوید. اباذری در آغاز سخنانش تأکید کرد که جامعه‌شناسی از اساس بر مفهوم «تاریخ‌مندی» بنا شده و هدفش عبور از تصور ایستا و طبیعی از جامعه است.

او گفت: «امروز چنان وانمود می‌شود که تاریخ وجود ندارد و وضع موجود طبیعی و تغییرناپذیر است. در حالی‌که جامعه‌شناسی از ابتدا برای نقد همین ایدئولوژی شکل گرفت.»

اباذری افزود: «جامعه‌شناسی ذاتاً علمی انتقادی است. اگر انتقاد و میل به تغییر را از آن بگیریم، دیگر جامعه‌شناسی نیست.»

او سپس با اشاره به جایگزین شدن روان‌شناسی فردگرایانه به جای جامعه‌شناسی گفت: «زمانی جامعه‌شناسی ملکه علوم انسانی بود، اما امروز روان‌شناسی موفقیت و حقوق ـ به‌عنوان علوم بورژوایی ـ جایش را گرفته‌اند. جامعه به جای همبستگی، به سمت فردگرایی و دفاع از مالکیت خصوصی رفته است.»

این استاد دانشگاه تهران، تغییر مسیر علوم انسانی را محصول «نظم گاورنمنتالیتی» دانست و توضیح داد: «در این نظم جدید، رفتار انسان‌ها بدون اجبار مستقیم، در چارچوبی هدایت می‌شود که آن را طبیعی جلوه داده‌اند. به ما می‌گویند آزادیم، اما در محدوده‌ای پنهان که سود و بازار تعیینش می‌کند.»

اباذری در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به وضعیت اقتصادی و بحران مسکن در ایران گفت: «در کشوری که ۲۵ میلیون نفر زیر خط فقر مطلق‌اند و ۲۸۰ هزار خانه خالی وجود دارد، نمی‌توان گفت فقر و نابرابری طبیعی است. این ساختار، ساخته سیاست‌های اقتصادی است، نه تقدیر تاریخی.»

او تأکید کرد که جامعه‌شناسی، برخلاف منطق نولیبرالی که فقر را «انتخاب فردی» می‌داند، ساختار‌های مولد فقر را نقد می‌کند: «قدرت، بدون آن‌که جامعه‌شناسی را حذف کند، با گسترش همین نظم نولیبرال، آن را از درون تهی و به حاشیه برده است. فارغ‌التحصیلان جامعه‌شناسی امروز در شرکت‌های تبلیغاتی تولید محتوا می‌کنند، نه تغییر اجتماعی.»

اباذری همچنین با اشاره به نظریه‌های نولیبرالی در غرب و پیوند آن با وضعیت ایران، از «نولیبرالیسم جمعی» سخن گفت؛ نظمی که به گفته او، هم‌زمان با ترویج فردگرایی، ناایمنی اجتماعی و فاشیسم را گسترش داده است. او هشدار داد: «در جهانی که همه چیز موقت شده، از اجاره خانه تا قرارداد کار، انسان‌ها ناایمن و تنها می‌شوند و زمینه برای افراط‌گرایی فراهم می‌شود.»

اباذری در پایان، از دانشجویان خواست مأموریت تاریخی جامعه‌شناسی را فراموش نکنند: «جامعه‌شناسی علم کشف امکانِ تغییر است، نه توجیه وضع موجود. ما باید چارچوب‌هایی را که زندگی‌مان را شکل داده‌اند بشناسیم و از آن عبور کنیم تا جامعه‌ای انسانی‌تر و برابرتر بسازیم.»

پیشنهادی باخبر