انتخابات دیروز در آلمان نشاندهنده نارضایتی شدید و گسترده مردم از سیاستهای ائتلاف حاکم، معروف به «چراغ راهنمایی» (ائتلاف سبز، سوسیال دموکرات و دموکراتهای آزاد)، بود. نتایج این انتخابات به ویژه در کاهش چشمگیر آرای احزاب سبز، سوسیال دموکراتها و دموکراتهای آزاد مشهود است. در همین راستا، حزب چپ (Die Linke) نیز توانست از پیشبینیها فراتر رفته و در این انتخابات موفقیتهای بیشتری کسب کند. در این یادداشت به بررسی برخی از دلایل این تغییرات میپردازیم.
کاهش شدید آرای احزاب سبز، سوسیال دموکراتها و دموکراتهای آزاد، به وضوح نشاندهنده نارضایتی گسترده مردم از ائتلاف حاکم است. این ائتلاف که ترکیبی از حزب سبز، سوسیال دموکرات و دموکراتهای آزاد است، در دوران خود با مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیاری روبهرو شد. از جمله این مشکلات میتوان به بحران انرژی، تورم بالا و نگرانیهای مردم درباره آینده اقتصادی و اجتماعی اشاره کرد. علاوه بر این، سیاستهای سختگیرانه سبزها در زمینه تغییرات اقلیمی و مشکلات مربوط به مدیریت مهاجرت، از جمله مسائلی بودند که مردم را از این ائتلاف ناامید ساخت.
حزب اتحادیه احزاب مسیحی (CDU/CSU) باوجود پیروزی نسبی نتایج ضعیفتری نسبت به پیشبینیها کسب کرد، این امر نشاندهنده کاهش محبوبیت احزاب سنتی در آلمان است. در حالی که CDU/CSU به عنوان یک حزب راستگرای میانهرو در آلمان، عملکرد خوبی در انتخابات داشته است، اما نتایج نشان میدهند که مردم تمایل بیشتری به گزینههای جدید دارند و از احزاب سنتی ناراضیاند. این روند در بسیاری از کشورهای غربی مشاهده میشود که در آن مردم دیگر تمایلی به ائتلافهای سنتی ندارند و به دنبال اصلاحات و تغییرات بنیادی هستند.
مردم آلمان در این انتخابات به طور چشمگیری نارضایتی خود را از وضعیت اقتصادی و اجتماعی موجود ابراز کردند. افزایش هزینههای زندگی، بحران مسکن، تورم بالا و عدم پاسخگویی دولت به نیازهای طبقات متوسط و پایین جامعه، از جمله عواملی هستند که این نارضایتی را تشدید کردهاند. در این شرایط، بسیاری از رأیدهندگان احساس میکنند که احزاب حاکم نتوانستهاند به خوبی به مشکلات معیشتی آنها رسیدگی کنند و این موضوع منجر به پیروزی احزاب مخالف و کاهش محبوبیت احزاب حاکم شده است.
یکی از مهمترین نتایج انتخابات اخیر، ظهور نسبی حزب چپ (Die Linke) است که توانست از پیشبینیها فراتر برود. این حزب که به عنوان نماینده طبقات پایین و مخالف سیاستهای اقتصادی نولیبرال شناخته میشود، با تمرکز بر مسائل اجتماعی، حقوق بشر و عدالت اقتصادی توانست بخشی از آرای ناخشنود از ائتلاف حاکم را جذب کند. حزب چپ با ارائه سیاستهایی همچون افزایش دستمزدها، تأمین اجتماعی بیشتر و تأکید بر سیاست خارجی صلحطلبانه، خود را به عنوان یک گزینه جذاب برای رأیدهندگانی که از سایر احزاب دلسرد شده بودند، معرفی کرد.
بحرانهای جهانی، از جمله جنگها، بحران پناهجویی و نوسانات اقتصادی جهانی، نیز تأثیر زیادی بر نتایج این انتخابات داشتند. آلمان که به عنوان یک کشور صنعتی بزرگ در مرکز اروپا قرار دارد، به شدت از این بحرانها متأثر است. به رغم تلاشهای دولتهای آلمان برای مدیریت بحرانها، بسیاری از مردم احساس میکنند که سیاستهای حاکم نتواستهاند به خوبی با این بحرانها مقابله کنند. وابستگی به انرژیهای وارداتی، سیاستهای اقتصادی و اجتماعی ناکافی در مواجهه با مشکلات جهانی و همچنین سیاستهای امنیتی پرهزینه، از جمله عواملی هستند که باعث بیاعتمادی مردم به دولت شدهاند. به طور کلی، این انتخابات بیانگر یک خواسته عمومی برای تغییرات بنیادی در سیاستهای داخلی و خارجی آلمان است و میتواند مسیر تحولات سیاسی آینده این کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
310310