استقلال را غنی کردیم

استقلال ملی ایران با غنی‌سازی اورانیوم بیش از پیش معنی پیدا کرد؛ فناوری‌ای که نه فقط چرخه سوخت هسته‌ای، بلکه چرخه عزت، خودباوری و پیشرفت علمی را در دل ملت روشن کرد، این راه، پاسخ قاطع به تحریم‌ها و تحمیل‌های جهانی است؛ استقلالی که دست خودمان است، نه اجازه کدخدا.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، استقلال ملی، نه صرفاً شعاری تاریخی، که شجره‌ی طیبه‌ای است ریشه‌دوانده در تار و پود انقلاب اسلامی؛ مفهومی که در جان سیاست، اقتصاد، علم و فرهنگ این سرزمین جاری‌ست. استقلال، یعنی حق ملت ایران برای انتخاب راه، بی‌اجازه گرفتن از کدخداهای جهان در این میان، برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، و به‌ویژه غنی‌سازی اورانیوم، جلوه‌ای بارز از همین حق مسلم و بی‌چون‌وچرای ملت ایران است. غنی‌سازی نه تنها مسئله‌ای فنی، که رمز خودباوری در عرصه‌هایی چون پزشکی، کشاورزی، محیط زیست و هوافضاست؛ نشان افتخار ملتی که به جای ایستادن در صف واردات، چرخه دانش را با دست خود به گردش درآورده است.

رهبر معظم انقلاب، با بصیرتی فراتر از روزمرگی‌ها، این فناوری را "صنعت مادر" خوانده‌اند؛ و مگر نه اینکه مادر، زایش‌گر حیات و خاستگاه استقلال است؟ از این‌رو، هرگونه مذاکره‌ای که در باب این صنعت حیاتی صورت گیرد، تنها زمانی مشروعیت دارد که در چارچوب خطوط قرمز ایران باشد؛ یعنی به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی و رد قاطعانه‌ی هر آنچه بوی تحمیل و سلطه می‌دهد چه از سوی دشمنان دیرین، چه از جانب مدعیان تمدن که پشت لبخندهای دیپلماتیک، شمشیر تحریم پنهان کرده‌اند.

غنی‌سازی، مسئله‌ای که به خود ما مربوط است

استقلال ملی، یعنی توان ایستادن بر پای خود؛ یعنی ملت، خود راه را برگزیند، نه آنکه زیر سایه تهدید و تطمیع قدرت‌های مدعی، تسلیم خواسته‌های بیگانگان شود. این معنا، که در جان‌مایه انقلاب اسلامی ریشه دارد، به‌ویژه در برابر طمع همیشگی قدرت‌های بزرگ برای تحمیل اراده‌شان بر دیگران، اهمیتی دوچندان یافته است، استقلال، تنها در سیاست و اقتصاد معنا نمی‌یابد؛ آن‌گاه که فرزندان این مرز و بوم پیچیده‌ترین فناوری‌ها را در خاک خود بومی‌سازی می‌کنند، این استقلال، رنگِ خودباوری علمی می‌گیرد. غنی‌سازی اورانیوم، یکی از درخشان‌ترین جلوه‌های همین خودباوری است؛ نقطه‌ای که علم، اراده و اقتدار در آن به هم گره خورده‌اند.

استقلال را غنی کردیم!

فناوری هسته‌ای ایران، نماد ورود یک ملت مستقل به باشگاه کشورهایی‌ست که پشت درهای بسته دانش، منتظر اجازه نمی‌مانند. ساختار پیچیده، تجهیزات پیشرفته، و نیروی انسانی نخبه، پشتوانه این راه است؛ و تصمیم درباره ادامه یا توقف این مسیر، فقط در دایره اراده ایرانیان رقم می‌خورد، نه در اتاق‌های فکر واشنگتن یا لابی‌های سیاسی بروکسل، چنانکه رهبر انقلاب در مراسم ارتحال امام فرمودند: «استقلال ملی یعنی ایران و ملت با ایستادن روی پای خود و بدون تکیه به دیگران، منتظر چراغ سبز یا نگران چراغ قرمز آمریکا و امثال آن نباشند و با تشخیص خود و بدون توجه به موافقت یا مخالفت قدرتها تصمیم بگیرند و اقدام لازم را انجام دهند.‌» این همان روح استقلال است؛ همان مشی امام خمینی (ره)، که نه شرق را باور داشت، نه غرب را.

دیپلماسی عزتمند

میدان مذاکرات هسته‌ای، صحنه‌ای است که در آن استقلال ملی نه‌تنها حفظ می‌شود، بلکه معنا می‌یابد. ایران، در برابر شش قدرت جهانی، ایستاد و با زبانی روشن گفت: تصمیم درباره آینده فناوری هسته‌ای، تنها از آنِ ملت ایران است؛ نه کالایی قابل چانه‌زنی، و نه امتیازی که در قبال وعده‌های پوچ واگذار شود، این پافشاری، نه از سر لجاجت، که برخاسته از اصلی ریشه‌دار به نام استقلال است اصل مقدسی که سیاست و دیپلماسی ایران را از ابتذال وابستگی نجات داده و آن را بر ستون‌های عزت و خوداتکایی استوار ساخته است.

پیشنهادهایی که از سوی ایالات متحده بر میز مذاکرات نهاده شده‌اند، اغلب با چاشنی محدودسازی و مهار توان غنی‌سازی همراه بوده‌اند؛ نسخه‌هایی که هدفشان، بازگرداندن ایران به صف مصرف‌کنندگان محتاج و وابسته است. اما ایران، این نگاه قیم‌مآبانه را رد کرده نه به معنای نفی مذاکره، بلکه به‌عنوان دفاع از مرزهای غیرقابل‌مذاکره عزت ملی همان‌گونه که رهبر انقلاب فرمودند: «طرحی که آمریکایی‌ها ارائه کردند صد درصد ضدّ «ما می‌توانیم» است»

با این وجود، راه مذاکره به روی عقلانیت بسته نشده است، رهبر انقلاب، با حکمت و درایت، مسیر گفت‌وگو را به‌کلی مسدود نکردند تا تیم مذاکره‌کننده ایران بتواند در مسیر احقاق حقوق ملت، از فرصت‌ها بهره بگیرد، بی‌آنکه از خطوط قرمز عبور کند، سخنان ایشان، پاسخ صریحی بود به آنان که با تهدید و تطمیع می‌کوشیدند ایران را وادار به پذیرش نسخه‌هایی کنند که «دستاورد» شأن کمتر از هزینه‌ی تحمیل‌شده بر ملت نبود، ایران اما نشان داد که در دیپلماسی، اگر استقلال پشتوانه گفت‌وگو باشد، دست بالا همیشه با کسی‌ست که ایستاده حرف می‌زند، نه با آن‌که از موضع تحکم سخن می‌گوید.

پیام رهبر انقلاب، هشداری راهبردی به دشمنان

حسینعلی حاجی دلیگانی، نایب‌رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی، در خصوص پیام رهبر معظم انقلاب در روز چهاردهم خرداد در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا می‌گوید: دشمنان ملت ایران، به‌ویژه مقامات آمریکایی، پیام امروز رهبر انقلاب را در همان لحظه دریافت کردند. سخنان ولی‌فقیه ایران همواره با دقت رصد می‌شود و اگرچه بیانات امروز به ظاهر مختصر بود، اما تبیینی دقیق از ضرورت صیانت از حقوق ملت ارائه داد. هر ایرانی آزاده‌ای با شنیدن این سخنان احساس عزت و سربلندی خواهد کرد.

وی می‌افزاید: روحیه استقلال‌طلبی و عزت‌مداری که در کلام رهبر انقلاب جاری بود، بار دیگر پرچم ایران را در افق جهانی برافراشت. ایراد این سخنان در روز چهاردهم خرداد، در محفل عاشقان امام خمینی (ره)، حامل پیامی روشن و بازدارنده برای دشمنان است.

حاجی دلیگانی تأکید می‌کند: ملت ایران به چرخه کامل غنی‌سازی هسته‌ای دست یافته و از حقوق خود عقب‌نشینی نمی‌کند. این واقعیت به‌تنهایی یک هشدار راهبردی و بازدارنده برای دشمنان است.

ایستادگی در برابر تحریف

استقلال ملی، با شعار زنده نمی‌ماند؛ با استقامت زنده می‌ماند، در برابر فشارها و تحریم‌ها، آن‌که بایستد، استقلالش را می‌سازد، آمریکا و هم‌پیمانانش، سال‌هاست که می‌کوشند با فشار اقتصادی و تهدید سیاسی، چرخه هسته‌ای ایران را از حرکت بازایستانند؛ اما هر تحریم، به جای سد کردن مسیر، جرقه‌ای شد برای جهشی تازه در خودکفایی، روزی که ایران برای تأمین سوخت ۲۰ درصدی خود به درهای بسته غرب برخورد، نخبگانش آستین بالا زدند و در قلب همین سرزمین، آن‌چه را از ملت دریغ کرده بودند، از دل دانش بیرون کشیدند، این، معنای حقیقی استقلال است؛ تکیه بر خویش، نه بر وعده‌های پوشالی.

استقامت، یعنی باور به راه، حتی آنگاه که جهان علیه تو صف کشیده. در میدان غنی‌سازی، این استقامت نه تنها چراغ فناوری هسته‌ای را روشن نگاه داشت، بلکه شعله اعتماد به نفس را در دل نسل جوان افروخت. در دل تحریم، ماهواره به فضا فرستاده شد، و در دل تهدید، ایران صاحب دانش بومی شد، دانشی که خریدنی نبود، اما با ایستادگی به دست آمد.

رهبر انقلاب، در اشاره‌ای روشنگر، به اعتراف اوباما پرداختند؛ آن‌جا که گفته بود: «اگر می‌توانستم، پیچ و مهره‌های صنعت هسته‌ای ایران را باز می‌کردم.» پاسخ رهبری، صریح و کوبنده بود: «امروز پیچ و مهره‌های صنعت هسته‌ای ما بسیار محکم‌تر شده است و همچنان‌که آن رئیس‌جمهور اعتراف کرد که نتوانست کاری از پیش ببرد، حاکمان امروز صهیونی و آمریکایی هم بدانند که در این مورد هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند.»

مذاکره تنها با احترام متقابل امکان‌پذیر است

ابوالفضل ظهره‌وند، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، درباره سخنان رهبر انقلاب در خصوص حق غنی سازی هسته‌ای به خبرنگار ایمنا می‌گوید: ایشان مسیر را به‌وضوح مشخص کردند و دیگر جای هیچ تردیدی باقی نماند. دولت و دستگاه‌ها اکنون تکلیف خود را می‌دانند. موضوع غنی‌سازی از خطوط قرمز کشور است و قابل مذاکره نیست.

وی می‌افزاید: طبق اظهارات ترامپ، تمرکز مذاکرات بر موضوع غنی‌سازی ۶۰ درصد و میزان مواد غنی‌شده بوده است. اما این تنها فضاسازی رسانه‌ای است که می‌خواهد غنی‌سازی را معادل تولید بمب هسته‌ای نشان دهد.

ظهره‌وند ادامه می‌دهد: مذاکره باید بر اساس درک متقابل نگرانی‌ها باشد، نه از موضع ضعف یا برای لغو تحریم‌ها. آمریکا و اسرائیل هزاران کلاهک هسته‌ای دارند و تهدید نظامی می‌کنند. پس راه حل، مذاکره‌ای متوازن است.

او درباره طرح کنسرسیوم هسته‌ای آمریکا می‌گوید: این طرح یکی از نقشه‌های خطرناک است که با پیشنهاد تأسیس کنسرسیوم در جزایر ایران، حق حاکمیت کشور را هدف گرفته است. باید نسبت به این ترفندها هوشیار باشیم.

از غبار تحریم تا افق دانش

در نبردی که غبار آن نه در میدان جنگ، بلکه در امواج رسانه و تحلیل‌های مسموم جریان دارد، تقلیل جایگاه صنعت هسته‌ای به صرفاً یک منبع انرژی، خود یک جنگ است؛ جنگی خاموش اما هدفمند، برای تضعیف اراده ملت و فروکاستن عظمت یک دستاورد به چند کیلووات برق! آنان که با کلمات بزک‌شده از حقوق بشر و صلح، ایران را به چشم سرزمین خاموشی و نیازمندی می‌خواهند، تلاش می‌کنند غنی‌سازی اورانیوم را نه یک دستاورد تمدنی، که یک خطای محاسباتی جلوه دهند. رسانه‌های غربی، گاه با ساده‌سازی فریب‌کارانه و گاه با تحریف هدفمند، تلاش دارند این صنعت مادر را به شمایلی بی‌خاصیت فرو بکاهند؛ در حالی که هر دانه سوخت هسته‌ای، حامل هزاران ساعت تلاش علمی، مهندسی پیچیده، و نماد روشن خوداتکایی ملتی مستقل است.

رهبر انقلاب، در واکنشی دقیق به این «دام تقلیل‌نمایی»، فرمودند: «برخی خیال می‌کنند صنعت هسته‌ای فقط برای تولید انرژی پاک و ارزان است؛ بله، هست، اما فقط این نیست. این صنعت، یک صنعت مادر است، کلید راه‌اندازی زنجیره‌ای از صنایع راهبردی است، و به همین دلیل است که دشمن روی آن دست گذاشته است.»

استقلال را غنی کردیم!

آگاهی‌بخشی به افکار عمومی، امروز نه یک وظیفه حاشیه‌ای، که جبهه‌ای مستقل در پاسداری از استقلال ملی است. باید روشن گفت: غنی‌سازی تنها «یک فناوری» نیست، بلکه نشان داده که می‌تواند مسیرهای جدیدی در پزشکی، کشاورزی، محیط‌زیست، هوافضا و امنیت انرژی باز کند؛ همچون هوش مصنوعی که امروز نقشه تمدن بشری را از نو ترسیم می‌کند.

این صنعت، مدرسه‌ای برای تربیت هزاران نخبه، تقویت زیرساخت‌های علمی کشور و ارتقا جایگاه ایران در میان کشورهای پیشرفته است. در دل همین فناوری، نه‌تنها استقلال، که اقتصاد آینده نهفته است؛ اقتصادی دانش‌بنیان، متکی بر فکر و بازوی جوان ایرانی، نه بر نفت خام و چاه‌های فرسوده، پیام توانایی ایران در غنی‌سازی به جامعه جهانی روشن است؛ ایران کشوری است که علی‌رغم تهدید و تحریم، مستقل می‌اندیشد، مستقل تصمیم می‌گیرد و در بالاترین تراز علمی، اهل رقابت است و این، همان استقلالی‌ست که انقلاب اسلامی وعده‌اش را داده بود.

پیشنهادی باخبر