یادداشتی از رضا میرابیان:
نگاه اسرائیل به فروش تسلیحات آمریکا به ریاض چیست؟
عربستان اگر بخواهد از موضع تشکیل دولت فلسطینی عدول کند، برای ریاض از نظر پرستیژ سیاسی و هم به لحاظ موقعیت داخلی هزینهزا خواهد بود.
رضا میرابیان، کارشناس مسائل منطقه طی یادداشتی برای ایلنا به تشریح مواضع اسرائیل در مورد فروش جنگندههای اف-۳۵ آمریکا به عربستان سعودی پرداخت که به شرح زیر از نظر میگذرد:
مخالفت اسرائیل با فروش سلاحهای استراتژیک به عربستان یا هر کشور دیگری در منطقه (از جمله ترکیه و امارات که پیشتر چنین درخواستهایی مطرح کرده بودند) ریشه در این واقعیت دارد که این نوع تسلیحات از نظر استراتژیک موجب تثبیت برتری نظامی و بهویژه برتری هوایی اسرائیل در منطقه میشود. به همین دلیل، اسرائیلیها هیچگاه تمایلی نداشتند این نوع سلاحها در اختیار هیچیک از این کشورها قرار گیرد. آمریکا نیز سیاست خود را دقیقاً بر همین مبنا تنظیم کرده بود تا تفوق و برتری اسرائیل تضعیف یا تهدید نشود.
اما اکنون، در شرایطی که سعودیها مدتهاست بهشدت بهدنبال دستیابی به این نوع تسلیحات هستند و در آستانه سفر محمد بنسلمان به آمریکا نیز قرار دارند، بحث تازهای مطرح شده است. بر اساس برخی گزارشها، گفته میشود اسرائیلیها مایل هستند یا دستکم چنین نظری در محافل آنها وجود دارد که این موضوع را به روند عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل گره بزنند. یعنی عربستان تنها در صورتی بتواند از مخالفت اسرائیل عبور کند که حاضر شود روابط خود را با تلآویو عادیسازی کند و روشن است که سعودیها به چنین شرطی تن نخواهند داد.
چند روز پیش نیز گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه فرستاده عربستان به آمریکا تأکید کرده است که ریاض در این سفر نیز همچنان بر موضع گذشته خود پافشاری خواهد کرد؛ موضعی که عادیسازی روابط را مشروط به ایجاد دولت فلسطینی و به رسمیت شناختن آن میداند. بنابراین، از نظر سعودیها انتظار نداشته باشند که عربستان روابط خود را با اسرائیل عادی کند، در حالی که هنوز دولت فلسطین به رسمیت شناخته نشده است. به همین دلیل به نظر میرسد هم اصل مسئله مورد نظر اسرائیل و هم احتمال گرهزدن فروش این تسلیحات به عادیسازی روابط، چندان واقعبینانه و قابل تحقق نیست.
گرچه موضوع برتری نظامی اسرائیل برای آمریکا اهمیت دارد، اما در قضیه غزه و موارد متعدد دیگر نشان دادهاند که اولویت اصلی آنان منافع سیاسی و منافع اقتصادی خودشان است. در واقع این شرکتهای تسلیحاتی هستند که تصمیمگیر اصلی هستند، نه شخص ترامپ. بنابراین، خرید سنگینی که اکنون بحث آن مطرح شده (که برخی از ۵۰ فروند و برخی از ۷۵ فروند جنگنده سخن میگویند) با توجه به قیمت بسیار بالای هر جنگنده و هزینههای پشتیبانی، یک قرارداد چندین میلیارد دلاری خواهد بود که برای صنایع تسلیحاتی آمریکا اهمیت فراوان دارد. با این حال اینکه سعودیها بخواهند این موضوع را به عادیسازی روابط با اسرائیل گره بزنند، دور از انتظار است و واقعگرایانه به نظر نمیرسد.
در داخل اسرائیل نیز اختلاف نظر وجود دارد. برای مثال، فردی مانند یائیر لاپید اعلام میکند که با فروش این تسلیحات موافق است؛ اما بسیاری معتقدند این موافقت مشروط است. یعنی موافقت تنها در صورتی است که عربستان روابط خود را با اسرائیل عادی کند. این نکته را آشکارا نمیگویند، اما در عمل چنین شرطی وجود دارد. به نظر میرسد هدف از این موضعگیری، تحت فشار قرار دادن سعودیها و قرار دادن آنها در تنگناست تا پیش از به رسمیت شناخته شدن دولت فلسطین به سمت عادیسازی روابط حرکت کنند.
اما سعودیها چنین امکانی ندارند. آنها بر مبنای مصوبه اتحادیه عرب که به پیشنهاد عربستان در دوره ملک عبدالله ارائه شد، موضعی ثابت داشتهاند و آن، مشروط کردن عادیسازی روابط با اسرائیل به تشکیل دولت فلسطین است. اکنون اگر عربستان بخواهد از این موضع عدول کند، برای ریاض از نظر پرستیژ سیاسی و هم به لحاظ موقعیت داخلی هزینهزا خواهد بود. بنابراین طبیعی است که حاضر نیستند این خط قرمز را کنار بگذارند.


