دیپلماسی سه وجهی هسته‌ای ایران 

دیپلماسی سه وجهی هسته‌ای ایران 

در باب اهمیت سفر اخیر وزیر خارجه کشورمان به چین و دعوت از اروپایی‌ها برای بازگشت به دیپلماسی باید گفت که دستگاه دیپلماسی ایران در حال حاضر تحرکاتی سه وجهی را پیش می‌برد یک وجه معطوف به چین است که در سفر روز چهارشنبه و پنجشنبه وزیر امور خارجه و رئیس قوه قضا نمایان است. وجه دیگر، دعوت اروپایی‌ها برای ادامه مذاکره و در نهایت وجه سوم معطوف است به آنچه که د‌ر مسقط پیگیری می‌شود.
نویسنده ابوالفضل ظهره‌ وند - عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس

دیپلماسی سه وجهی هسته‌ای ایران 

‌سفر عراقچی به چین که باید خیلی زودتر از این انجام می‌شد، در تکمیل سفر به مسکو بود. باید توجه داشت که ایران، روسیه و چین به دلایل مختلف می‌توانند و باید به عنوان سه ستون امنیتی در حفظ ژئوپلیتیک منطقه و جهان و سوق دادن این وضعیت بلاتکلیفی (دوران گذار‌) در جهان فعلی به وضعیت چند جانبه‌گرایی عمل کنند.

در واقع آنها باید تمام تلاش‌شان را کنند تا ترامپ به عنوان قهرمان باقی مانده در صحنه ایالات متحده نتواند یکجانبه‌گرایی آمریکا را احیا کند. البته در این مورد ترامپ تنها نیست بلکه ساختار داخلی آمریکاست و چه دموکرات‌ها و چه جمهوری‌خواهان امروز تلاش‌شان این است که از این آشفتگی و به‌هم ریختگی اوضاع جهانی برای بازگشت به عصر یکجانبه‌گرایی به رهبری آمریکا دفاع کنند و به همین دلیل حتی جان کری که زمانی منتقد ترامپ بوده و مورد اعتماد آقای ظریف، در مقاله‌ای به ترامپ توصیه می‌کند فشارها را بر ایران بیشتر کند. یعنی به رغم اختلافات داخلی جریانات آمریکا هر دوی آنها درصدد جلوگیری از فروپاشی یکجانبه‌گرایی هستند که اگر این فروپاشی تسریع شود، به منزوی‌تر شدن آمریکا در جهان و حتی فروپاشی داخلی آن ممکن است بیانجامد.
در چنین صحنه‌ای سفر آقای عراقچی به مسکو و بعد به چین نشان می‌دهد که دستگاه دیپلماسی ما در واقع به درستی در حال طی مسیر ضرورت‌ها و الزامات منطقه‌ای و جهانی حرکت می‌کند. ایران هم با چین توافقنامه ۲۵ ساله و هم با روسیه توافق 20 ساله دارد. روس‌ها در چند روزگذشته این موافقت‌نامه را در هر دو مجلس‌شان تایید کردند و رئیس‌جمهور روسیه هم که آن را امضا کرد. متاسفانه در اینجا هنوز دولت چهاردهم چنین کاری نکرده است و شاید برخی در دولت باشند فکر می‌کنند این غرب است که باید در ایران سرمایه‌گذاری کند و مشکل ناترازی انرژی را حل کند. این در حالی است که در رویکردی ملی به این داستان باید این‌طور بیندیشیم هر کشوری که بتواند با کمترین هزینه و بیشترین آورده در حوزه رشد تولید و ارتقای اقتصادی داخلی به ما کمک کند، باید مورد استقبال قرار گیرد. 

 باید توجه داشت از آنجا که ایران در حساسترین منطقه ژئوپلیتیک منطقه جهان قرار دارد، همکاری‌های راهبردی‌اش با روسیه و چین می‌تواند آن را در تراز یک بازیگر، نه منطقه‌ای که جهانی قرار دهد. ایران کلید شکست و پیروزی برای آمریکاست. این را در آمریکا خوب می‌دانند اما متاسفانه برخی در داخل متوجه این اهمیت ایران نیستند.

نکته جالب در مورد هم‌زمانی سفر رئیس دستگاه دیپلماسی با رئیس قوه قضاییه به چین بود. حضور این دو نفر از مقامات کشورمان در این کشور گویای عزم جدی ایران برای تداوم همکاری‌ها با چین در همه سطوح است. باید به یاد داشت چینی‌ها با نوع رفتاری که از دوره آقای روحانی از ایران دیدند مأیوس شدند. در دولت چهاردهم هم انتظار می‌رفت سفر به چین در اولویت باشد و با فاصله کمی بعد از روسیه انجام می‌شد. 

چنین سفرها و تحرکاتی در شرایطی که آمریکا در مذاکرات مواضع نوسانی دارد، بسیار اهمیت دارد و می‌تواند باعث تقویت مواضع کشورمان در مذاکره با طرف آمریکایی شود. دیدیم که آمریکایی‌ها در آستانه مذاکره امروز دوباره موضوع غنی‌سازی صفر و این‌که ایران باید اورانیوم مورد نیازش را از خارج بخرد، این بار از سوی وزیر خارجه‌شان مطرح کردند. تکرار این مواضع از سوی طرف آمریکایی‌ها و مطالبه‌سازی از سوی آنها در صورتی که احساس کنند ایرانی به اندازه کافی پویایی و حمایت لازم بین‌المللی ندارد، ممکن است افزایش یابد. البته طبیعی است که ایران از خطوط قرمز خود کوتاه نخواهد آمد.

اما در مورد پیام آقای عراقچی به طرف اروپایی مبنی بر آمادگی برای سفر به اروپا و از سرگیری مذاکرات با این کشورها باید چند نکته را لحاظ کرد. طبیعتا اروپایی‌ها از این‌که توسط ترامپ از فرآیند مذاکرات هسته‌ای حذف شدند، نگران و ناراحت هستند البته این به ناتوانی خود آنها در برابر آمریکا بر می‌گردد. با این حال ایران می‌داند که توافق صرفا یکجانبه با آمریکا می‌تواند توافقی موقت باشد و در صورتی که قرار باشد توافقی بلند‌مدت امضا شود، باید با حضور همه طرف‌های مهم جهان انجام شود تا از ثبات و پیش‌بینی‌پذیری بیشتری برخوردار باشد و تابع سلایق و تغییر دولت‌ها در آمریکا نباشد یا اگر بود هزینه آمریکا برای زدن زیر توافق چند جانبه بیشتر خواهد بود.

در واقع با حضور روسیه و چین و طرف‌های اروپایی می‌تواند تا حدی تضمین‌کننده یک توافق پایدار و متعادل شکل بگیرد. البته ماجرای رابطه ایران و اروپا صرفا محدود به بحث هسته‌ای نیست و ما یک روابط سنتی دو‌جانبه با کشورهای اروپایی داشته و داریم و مسائل متعدد منطقه‌ای و جهانی هست که ایران از نظر اروپایی در آن یک بازیگر موثر است و بنابراین تعامل ایران با اتحادیه اروپا می‌تواند منجر به ایجاد راهکارهای مناسب دیپلماتیک برای حل مسائل شود. ایران می‌تواند مسیری برای درک دقیق‌تر ملاحظات مردم منطقه توسط اروپایی‌ها و همین‌طور انتقال دغدغه‌های منطقه‌ای اروپایی‌ها به منطقه باشد و از این نظر از تقابل‌هایی که برای همه طرف‌ها هزینه‌بر باشد، دوری جست.

پیشنهادی باخبر